چشمانے غرق בر عسل پارت۴ - رمان دونی

چشمانے غرق בر عسل پارت۴

چشمانے غرق בر عسل🧡

از روی تخت پا شدم…و سمت سرویس رفتم..

دست و صورتمو شستم…

که صداش بلند شد!

+الان میخای بری بیرون؟

_اره دیگه!

+کسی نیست

_عا!خب من میرم حیاط

+نصف شب؟

_نصف شب؟

به ساعت نگاهی کردم که با دیدن عقربه روی ۱شب هنگ کردم

+خوابالویی دیگه

بلوزشو در آورد ….که عضله های ورزیدش بیرون ریخت…صاف صاف

+بیا بخواب.

_بخوابم؟

+آهان حواسم نبود شما کلا خوابیدی!

لامپارو خاموش کن…

لامپارو خاموش کردم…و نشستم لبه تخت…

دلم میخواست کرم بریضم!

نگاهی به کارن کردم

اعذیتش کنم؟

نگاهم و ازش گرفتم

نه نمیشه اعصبانی بشه بد میبینم جای زخمام هنوز خوب نشده…

ولی ناخودآگاه رفتم و بالا سرش وایسادم

نفساش منظم بود….

_تخس…

رفتم روی تخت….و روش وایسادم….

و جلوی صورتش زانو زدم

چون موهامو بافته بودم… قسمتی ازشون آزاد بود…توی دستم گرفتم و سمت بینیش بردم

و چپ و راست کردم

که صورتشو تکون داد….

_نه نمیشه

خواستم پاشم…

که دستم کشیده شد….و توی بغلش فرود آمدم

_ای دماغم

+کرم میریضی؟

_نه!

+نه؟

_خب خوابم نمیاد!

+میخواستی نخوابی!

_حالا که خوابیدم

+حوصلت سر رفته؟

_اوهوم!

+پاشو بریم حیاط…..

_هوم!

+پاشو چرا آنقدر خنگی تو!

ایشی گفتم و از جام بلند شدم…

لباسی تنم کردم…و شونه به شونه ی هم سمت حیاط رفتیم…

روی تاپ نشستیم و با پامون شروع کردیم تاب خوردن

+میخای خانوادم و بشناسی؟

_اره

+آقاجون و مادرجون

سه تا بچه دارن

که اولیش بابای منه

ارسلان

مادرم لیلی…که اوناهم دوتا بچه دارن

کاوه همسرش سحر…و دخترش سپیده…که سه سالشه

من..

بعدی اردلان خانه

که اوایل همسرش سوزان بود… ولی سوزان خیانت کرد….و هیچ وقت نخواست باردار بشه…

بهش خیانت کرد و وقتی اردلان خان اینو فهمید…طلاقش داد…ولی سوزان نرفت..بعد ها گندش در آمد که سوزان نازاست…

آقاجون برای اردلان خان زن گرفت.دلبر

دلبر خیلی خوب بود…بعد از یک سال حامله شد…سوزان خیلی سعی کرد…بکشتش هم خودشو هم بچشو

ولی نشد

زد..و بچشون به دنیا آمد….

ولی یکی از خدمتکارا اونو دزدید و ….یه جنازه نوزاد سوخته فرستاد….

اما دلبر باور نمیکنه که مرده….خیلی اعذاب کشید تو این۲۲سال…خیلی زیاد…

بچه بعدی شونم

افسر ملوکه

بچه خودشون نیست

چند سال پیش میزارنش جلوی در عمارت…..

دوتا بچه داره

مهناز

و حمید

زاتشون به مادرشون رفته….کثیف و پست..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان ارباب زاده به صورت pdf کامل از الهام فعله گری

        خلاصه رمان :   صبح یکی از روزهای اواخر تابستان بود. عمارت میان درختان سرسبز مثل یک بنای رویایی در بهشت میماند که در یکی از بزرگترین اتاقهای آن، مرد با ابهت و تنومندی با بیقراری قدم میزد. عاقبت طاقت نیاورد و با صدای بلندی گفت: مهتاج… مهتاج! زنی مسن با لباسهایی گرانقیمت جلو امد: بله

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قاب سوخته به صورت pdf کامل از پروانه قدیمی

    خلاصه رمان:   نگاه پر از نگرانیم را به صورت افرا دوختم. بدون توجه به استرس من به خیارش گاز می زد. چشمان سیاهش با آن برق پر شیطنتش دلم را به آشوب کشید. چرا حرفی نمی زد تا آرام شوم؟ خدایا چرا این دختر امروز دردِ مردم آزاری گریبانش را گرفته بود؟ با حرص به صورت بیخیال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قتل کیارش pdf از مژگان زارع

  خلاصه رمان :       در یک میهمانی خانوادگی کیارش دولتشاه به قتل می رسد. تمام مدارک نشان می دهند قاتل، دختر نگهبان خانه است اما واقعیت چیز دیگریست… پایان خوش به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی

            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر برنامه هاش سر یه هفته فرار می کنن و خودشونو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ریکاوری
دانلود رمان ریکاوری به صورت pdf کامل از سامان شکیبا

      خلاصه  رمان ریکاوری :   ‍ شاهو یه مرد کورد غیرتیه، که به جز یه نفر خاص، چشماشو رو بقیه دخترا بسته و فقط اونو میبینه. اما اون دختر قبل از رسمی شدن رابطشون میزنه زیر همه چیز و با برادر شاهو ازدواج میکنه و این اتفاق باعث میشه که اون از همه دخترا متنفر بشه تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
yegane
yegane
1 سال قبل

نویسنده سایت واست درست نشد دوماه گذشتاااا

صغرا ۱۱
صغرا ۱۱
1 سال قبل

هیچی از موضوع رمان یادم نمیاد…💔

شانس اوردیم چهارتا پارته اگه سی تا بود و یادم میشد این رمان و دیگه نمیخوندم😂

منی تنها
منی تنها
2 سال قبل

نویسنده مرده !!!
اگه زندس چرا پارت نمیذاره؟؟؟

Maedeh
Maedeh
2 سال قبل
پاسخ به  منی تنها

نه زندم🤣میبینی که
از ادمینی در آمدم🤣درست بشه چشمم

منی تنها
منی تنها
2 سال قبل
پاسخ به  Maedeh

عع به سلامتی پس هنوز زنده ای خدا رو شکر 😂زود تر برگرد ادمین شو پارت بذار

Nnn
Nnn
2 سال قبل

دیگه شورشو درآوردید دیگه اهههه😡

Maedeh
Maedeh
2 سال قبل
پاسخ به  Nnn

ببجید ✨ 🥺

صغرا ۱۱
صغرا ۱۱
2 سال قبل
پاسخ به  Maedeh

درست نشد نویسنده؟؟

Maedeh
Maedeh
2 سال قبل
پاسخ به  صغرا ۱۱

ن ب جان بچه هام🥺

ꜱᴇᴘɪᴅᴇʜ
2 سال قبل
پاسخ به  Maedeh

نوا دختره دیوونه خب با این اکانت ک ادمینی بیا

رز
رز
2 سال قبل

عالی بود
لطفا زود تر پارت بعدی رو بزارید

رز
رز
2 سال قبل

پارت بعدی رو کیی میزارید ؟

Stcjbjfdchkbjfrxj
Stcjbjfdchkbjfrxj
2 سال قبل

میشه لطفا تاریخ پارت گذاری رو مشخص کنید ؟!

صحرا
صحرا
2 سال قبل

تاریخ پارت گذاری کِی به کِی هست؟؟

Ftm
Ftm
2 سال قبل

چقدر غلط املایییی

دسته‌ها
17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x