رمان دونی

جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

آخرین نظرات کاربران
رمان عشق تعصب پارت 72
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 72

  _ ناراحت نیستم نیاز نیست تو خودت رو ناراحت کنی عزیزم چند دقیقه سکوت شده بود تا اینکه صداش بلند شد : _ بهار با صدایی خش دار شده گفتم : _ جان _ من دوستت دارم واسم با ارزش هستی طاقت این رو ندارم که ناراحت شده باشی

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 59
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 59

  – من میترسم، آقا سمیر… چرا اینجوری زل زدن؟ آرام میخندد. – خانوم، با ماشین چندصدملیونی اومدین جایی که نصف اینا پولش رو تا حالا ندیدن میخواین نگاه نکنن؟! حالا بحث غریبه بودن جای خودش و داره. این حقیقت محض است. واقعاً چه فکری کردیم که اینگونه وارد چنین

ادامه مطلب »
رمان

رمان گرگها پارت ۵

۱۴) _یه چیزی هست که میخواستم در موردش باهاتون صحبت کنم مامان، بابا بابام سرشو بلند کرد و نگام کرد و مامان همونطور که داشت چایی دوم بابامو میریخت تو استکانش گفت _بگو مامان، خیره انشاالله _من بخاطر پایان نامه م مجبورم یه مدت پیش یه آدمی باشم که مشکل

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 79
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 79

    از خم راهرو میگذرن نگاه میکنیم …. مامان پشت چشمی نازک میکنه و میاد کنارم میشینه … میگه : _ بیچاره امیر علی خان …. بابا نفس عمیقی میکشه و دونه ی تسبیحی که دستش مونده رو از بین انگشتاش رد میکنه … میگه : _ حق داره

ادامه مطلب »
رمان

رمان زندگی شیرین ومبهم من پارت ۲۱

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود و به قدر نیاز تو فرود می‌آید و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود یتیمان را پدر می‌شود و مادر محتاجان برادری را برادر می‌شود عقیمان را

ادامه مطلب »
رمان

رمان گرگها پارت ۴

درسته که جذب جذابیت و غرورش شده بودم ولی عشق ممکن نبود.. کامیار کیان در نظر من مرد زخمی و بیماری بود که من میخواستم زخماشو ببندم و کمکش کنم.. اون یه شیر زخمی بود که تو بلبشوی پر نیرنگ زمانه، مغلوب گرگهای گرسنه شده بود.. اون خانمی که در

ادامه مطلب »
رمان صیغه استاد پارت 18
رمان صیغه استاد

رمان صیغه استاد پارت 18

    دست دراز کردم یکی رو برداشتم درگیری صفحاتش بودم و گوشه اتاق نشسته بودم دیگه از بیرون خبر نداشتم دیگه نمیدونستم اونا رفتن موندن یا حتی اینجا چیکار داشتن مشغول خوندن این کتاب شدم چقدر زمان گذشت که در اتاق باز شد و با صدای استاد که صدام

ادامه مطلب »
رمان

رمان گرگها پارت ۳

تو دلم گفتم چه درد بزرگی توی سینه ت داری کامیار کیان.. ولی من بیخیالت نمیشم.. من کمکت میکنم به زندگی برگردی مرد نباید تعلل میکردم و میرفتم و چند روز دیگه برمیگشتم.. باید شروع میکردم به کاری که توی ذهنم بود.. برگشتم توی بخش و دنبال آقای رجب پور

ادامه مطلب »
رمان

رمان گرگها پارت ۲

انگار یه چیزی تو اون مرد بود که منو میکشید به خودش.. توی چشمای تاریکش.. توی نگاه سردش.. یه چیزی بود که نمیذاشت بیخیالش بشم.. پیش دکترش نرفتم، چی باید میگفتم، شاید میگفت تو چیکاره شی که اطلاعاتشو میخوای.. مستاصل و سلانه سلانه راه افتادم طرف خونه.. ماجرای زندگی کامیار

ادامه مطلب »
رمان

رمان نفوذی پارت 20

    با دیدن یاشار سر جامون خشکمون زد… راسته مثل درخت مقابلش ایستاده بودیم و بِرو بِر نگاش میکردیم.. صورتش اخم داشت ولی با دیدن ما چین بیشتری به اخمای روی پیشونیش داد… گوشیشو که توی دستش بود رو توی جیبش گذاشت و به سمتون قدم برداشت…   مقابلمون

ادامه مطلب »
رمان گرگها

رمان گرگها پارت ۱

دوستان، دومین رمانم (گرگها) رو شروع به پارت گذاری کردم.. امیدوارم مثل رمان بر دل نشسته همراهم باشید و از این رمان هم لذت ببرید و با فیدبکها و انرژی مثبتتون بازم دوپینگم کنید.. البته لازم به ذکر هست که بنظر خودم من هرگز نمیتونم دوباره رمانی مثل بر دل

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 58
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 58

  کمی حالم بهتر میشود از این مهربانی. من حتی فرصت برقراری ارتباط با مادرهایی که دو ماه کنارشان بودم را نداشته ام . – راه حل خوبیه، بهش فکر میکنم. کار تیغ زدن موهایم تمام میشود، چهره عجیب و متفاوتی است. – بشین صورت و ابروتم اصلاح کنم، یکمم

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها