رمان استاد خلافکار پارت 12
پشت سرم ایستاد و گفت _نظرت چیه؟ تنم لرزید! اینجا کم از شکنجه گاه نداشت. کل اتاق پر شده بود از انواع قلاده ها، زنجیر ها و شلاق ها…. روی دیوار ها کاغذ دیواری سیاه از یه زنی که دهنش و دستاش بسته ست بود. دیگه نتونستم نگاه کنم،
آخرین نظرات کاربران