رمان استاد خلافکار پارت ۱۳
راوی این پارت #لاله بی رمق چشمام و باز کردم و قامت امیر و پشت پنجره در حال سیگار کشیدن دیدم. پلکی زدم و گرفته گفتم _چرا هنوز اینجایی؟ سرش و به سمتم برگردوند و گفت _خواهرت اینجا بود… مثل برق نشستم و گفتم _لیلی؟ عمیق نگاهم کرد و