جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان خان زاده جلد دوم پارت 15
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 15

  تلاشام برای خوابیدن بی ثمر موند و از جام بلند شدم آفتاب دیگه بالا زده بود و من واقعا نگران بودم نگران اینکه این زن کیمیا کار دستم بده و باعث بشه رابطه ام با آیلین خراب بشه اینو نمی خواستم اصلاً نمی خواستم. قبل از اینکه کیمیا بیدار

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 67
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 67

  برمیگردم و سپیده رو میبینم … جا میخورم و میگم : چیه ؟ ..چی شده؟ چشماش رو ریز میکنه و میگه : زیر آبی میریا … نمی فهمم چی میگه … گنگ نگاهش میکنم که باز میگه : _ یکی رفته اتاقت … نیم ساعته منتظره … اخم میکنم

ادامه مطلب »
رمان نفوذی

رمان نفوذی پارت 9

  نگاه نکردم کی و تماس وصل کردم.. -الو؟ -الو سلام،تو هنوزی خوابی؟ بیدار شو بابا…الان میام دنبالت .. دستی به صورتم کشیدم و گفتم: بیای دنبالم؟! برای چی؟ -بریم خونه چند تا از دوستای باران،ببینیم دوستاش خبری ازش ندارن… -وای خدا…اصلا حواسم به باران نبود.. باش،فعلا -فعلا تماس قطع

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 103
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 103

  امیر صورتم رو نوازش کرد و گفت _نگران چیزی نباش ملکه من منو که میشناسی اتفاقی برام نمیفته میریم هرجایی که تو بخوای حتی اگه بگی میریم ناف تهران زندگی می کنیم ولی قبل رفتن باید این آشغالای عوضی این نامردا حساب پس بدن… دنیا بی حساب کتاب نیست

ادامه مطلب »
رمان تدریس عاشقانه پارت 30
رمان تدریس عاشقانه

رمان تدریس عاشقانه پارت 30

  _این نه اون نه… دختر کم کم داری بیست و شش سالت میشه. تا کی می‌خوای رو همه عیب بذاری و بگی نه؟ بی حوصله گفتم _الان اومدم دانشگاه مامان وقت ندارم.کاری نداری؟ _شب اینا میان دختر دیر نکنی. _آها پس من امشب شیفتم. خدافظ قبل از اینکه حرفی

ادامه مطلب »
رمان عشق تعصب پارت 61
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 61

  بوسه ناراحت شد مشخص بود ، کیانوش که متوجه ناراحتی بوسه شده بود گفت : _ زن عموم ناراحت هست فعلا وقتش نیست بیای بوسه بزار وقتش که شد میای باشه ؟ بوسه نفسش رو آه مانند بیرون فرستاد _ باشه کیانوش خم شد جلوی چشمهای من لبهاش رو

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 14
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 14

  آب از سر و صورت من روی صورت آیلین چکه می کرد و صحنه‌های قشنگی درست کرده بود من این زن و دوست داشتم چون تمام زندگیش رو به پای من گذاشته بود روی صورتش خم شدم و لبشو عمیق بوسیدم همیشه جلوی من تسلیم بود و تاب مقاومت

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 102
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 102

  اشکمو از روی صورتم پاک کردم و گفتم شما امیر و نمیشناسی فقط بدی هاش دیدی اما اون آدم خوبیه حداقل برای من… تا من به عادل بگم که دنبال پسرمون بره و بیارتش امیر و از اتاق بیرون آوردن سریع خودمو کنارش رسوندم و دستشو توی دستم گرفتم

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 21
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 21

  ابروی سمت چپش بالا می رود . چشمانش به یک باره از آن درماندگی فاصله گرفته و جایش را به یک خبیثی می دهد . دریای چشمانش ، خبیث و حریص بود انقدر که می توانست با خیره شدن آرس را در دریای چشمانش غرق کند . آن حالت

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 66
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 66

ماشین رو دور میزنه و سوار میشه … ازش خواستم خودش منو برسونه چون بعید میدونم با این حال و احوالی که دارم بتونم سرپا شم چه برسه به خونه رفتن …. استارت میزنه … راه می افته … هردومون حرفی نمیزنیم … گوشیم چند باری زنگ می خوره …

ادامه مطلب »
رمان نفوذی

رمان نفوذی پارت 8

  …بهروز کمی مکث کرد و ادامه داد: پسری به اسم ارمان و دختری به اسم هانا داره… رییس بخوایید امار همدستاشم براتون در میارم؟ مسیح دستی به موهاش کشید و گفت: نه ..نیازی نیست …میتونی بری… :::::مسیح::::: من کسی نیستم که هر کسی ضربه ای بهم زد این کاروشو

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 13
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 13

  چند روزی به همین منوال گذشت و اتفاق جدیدی نیفتاده بود و همه چیز روی روال خودش بود تنها مشکلی که وجود داشت حضور ناجور کیمیا توی خونه من بود هیچ چیز خاصی بین کیمیا و اهورا نبود از این بابت دیگه خیالم راحت شده بود مونس بد جوری

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها