جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان در میان آتش و خون پارت 4
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت 4

# لیندا نور مشعل ها از دور نمایان بود. پیچ تاب آتش مرا یاد خودم می انداخت، زندگی ای که من داشتم شبیه به رویاهای دوران کودکی ام نبود. در رویاهایم ازدواج می کردم و با عشقم تا آخر عمر با خوشی زندگی می کردیم. اما این؛ به هیچ وجه

ادامه مطلب »
رمان در میان آتش و خون پارت 3
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت 3

#لئو به مادیان سفیدی که مقابلم بود نگاهی انداختم. – داری چیکار می کنی پسر؟ چرا برو بر داری نگاش می کنی سماشو نعل بزن دیگه. حواسم را جمع کردم. مشغول نعل زدن سم مادیان شدم. چه خوب می شد اگر در این فضای خفقان آور نبودم. در اصطبل پدری

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 6
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 6

  جیغی کشید . از خواب پرید … داشت خواب می دید .خواب آن روز ها ، کوشا هنوز زنده بود ، مهراب خوب بود ، تارا و آدرین هنوز دوستش داشتند ، تارا تیمارستان نبود ، ملاحات بی خانمان نشد …. نفس هایش تند بودند ، قفسه ی سینه

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 90
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 90

  #لیلی ماتش برده بود هیچ حرفی نمی زد فقط نگاهش روی صورتم و شکمم بالا و پایین می‌شد. خودمو عقب کشیدم و با اخم روی تخت دراز کشیدم و گفتم: انگار که خبری که برات داشتم چندان برات مهم نبوده و تمام حرفایی که میزدی فقط حرف بوده… یا

ادامه مطلب »
رمان عشق تعصب پارت 55
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 55

  _ با آریا دعوام شد حسابی بعدش آریا از دستم عصبی شد گذاشت رفت _ میتونی بیای خونه پیش من چون نمیتونم بهنام رو تنها بزارم ، بچه ها رو بزار پیش مامانت و بیا اینجا کسی نیست باشه ؟ _ باشه الان راه میفتم میام چون دارم دیوونه

ادامه مطلب »
رمان در میان آتش و خون پارت 2
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت 2

  با شنیدن این حرف من، میرا هین بلندی کشید. – تو نباید این حرفو بزنی. اگه دایه یا مادرت بشنون چی؟ سپس سرش را برگرداند تا از تنها بودنمان مطمئن شود. – نگران نباش نمی شنون. کمی بعد به باغ طلایی بانو سوین رسیدیم. مادرم و دایه کنار هم

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 89
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 89

  # لیلی روبروی امیر نشسته بودم و داشتم با تلفن حرف می زد. این که قبول کرده بودم من اینجا کنار همین آدم باشم به خاطر کسایی بود که برام عزیز بودن و این بچه ای که توی شکمم . هنوز بهش حرفی در مورد بچه نزده بودم اما

ادامه مطلب »
رمان در میان آتش و خون
رمان

رمان در میان آتش و خون پارت یک

  در میان آتش و خون فصل اول: وقتی که آتش بر می خیزد ژانر: فانتزی، تخیلی، ماجراجویی، عاشقانه   مقدمه   در افسانه ها می گویند وقتی آتش برخیزد و از زمین در خون فر رود، موجوداتی که سالیان سال انسان هایی نخستین از آنها وحشت و هراس داشتند

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 5
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 5

همان موقع تارا وارد آشپزخانه شد . نگاه متعجبی به دیاتایی که در بغل ملاحات خانم بود کرد و بعد اپن را دور زد و از حواس پرتی ملاحات خانم استفاده کرد و ناخنکی به خورشت کرفس زد که قل قل می کرد . بعد هم خم شد و با

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 4
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 4

دخترکم روی تخت فلزی گوشه اتاق خوابیده بود و من نگاهم به گوشیم بود و منتظر تماس اهورا بودم می دونستم که زنگ میزنه درسته که منو دخترم براش ارزشی نداشتیم اما اون عادت کرده بود که ما کنارش باشیم . شکی نداشتم وقتی بفهمه ما از اونجا رفتیم به

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 58
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 58

حس میکنم … بیرون میریم …. نگهبانی که مانتوم رو از تارخ گرفته بود حالا جلوی ورودی ایستاده و بارونی بلند تارخ رو دستش میده … اخم کرده … تارخ کمی نزدیکش میره و بیخ گوشش چیزی زمزمه میکنه .‌‌.. نمیشنوم و بعد از تن زدنه بارونیش بیرون میزنیم از

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 88
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 88

  نمیدونستم باید چیکار کنم دلم فقط یه زندگی آروم می خواست که این روزا از من دریغ شده بود. بعد از این که آرش و مهرداد از خونه ما رفتن آرمین کنارم نشست دستمو تو دستش گرفت و گفت: _ دلم میخواست بعد از اینکه سه تایی با هم

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها