جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان استاد خلافکار پارت 87
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 87

  در رو باز کردم بدون اینکه جوابشو بدم از اتاق بیرون رفتم من حتی دیدن خانواده ام نرفته بودم چون هنوز نمیدونستم با خودم چند چندم . نمیدونستم چه کاری درسته چه کاری غلط. نرفته بودم دیدن لاله چون میدونستم لاله امیرو دوستداره و براش اینکه من الان زن

ادامه مطلب »
رمان عشق تعصب پارت 54
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 54

  آهسته خندید : _ نیاز نیست از دست کیانوش عصبی بشی من خودم بهش گفته بودم باهام تماس بگیره چشمهاش رو محکم روی هم فشار داد میدونستم نگرانم شده اما دوست نداشتم به آریا بگه همینجوریش آریا خودش کلی مشکل داشت _ بهار _ جان _ حالت خوبه ؟!

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 3
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 3

  به هر سختی که بود جواب سوالات متعدد الن را می داد . مثل همه ی مصاحبه هایش خوش رو بود و غروری نداشت اما با این حال چیزی از زندگی اش را هم لو نمی داد . متواضع و فروتن بودنش را نمی شد از رفتار و چاپلوسی

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 86
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 86

  آیلا روی پای باباش نشسته بود و منبرای چیدن میز ناهاربه آشپزخونه رفتم و مشغول شدم وقتی همه چیز آماده کردم صداشون زدمو پشت میز نشستم. دخترم به خاطر ساندویچی که خورده بود اشتهای زیادی نداشت اما باز سعی می‌کرد غذایی که جلوشه رو بخوره و باهاش درگیر بود.

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 2
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 2

  آن روز خسته کننده هم باتمام خوبی ها و بدی هایش گذشت . پستی در اینستاگرامش مرتبط با کنسرت دیشبش گذاشت و دستی به گردنش کشید … حس رخوتی که هنوز از ورزش صبحگاهی در بدنش بود ، به راحتی مشهود بود . روی کاناپه ولو شده بود و

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان
رمان

رمان آفرودیت و شیطان پارت یک

  اسم رمان : آفرودیت و شیطان نویسنده: کیمیا ژانر : هیجانی ، تراژدی ، اجتماعی   پارت 1 میکروفون را به دهانش نزدیک تر کرد و جمله ی آخر را با سبک صدایش ، گرفته و خش دار زمزمه کرد : And I guess you never realize how permanently

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 3
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 3

  نفسم بند اومد! تموم وجودم از شدت عصبانیت می لرزید اما باید این زنیکه رو می شوندم سر جاش. دوست نداشتم بفهمه تونسته منو زمین بزنه. باید نشون میدادم یه زن قوی و یه مادر خوب برای بچمم. لبخند زدم و خیلی صمیمی گفتم _من از زندگیش میرم بیرون

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 85
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 85

  #هانا هنوزم بعد چند هفته که ازاون اتفاقات شوم گذشته بود وقتی یاد اون شب که‌ می افتادم تمام جونم میلرزید. نگران بودم که کسی بفهمه شاهرخ و من کشتم این نگرانی شده بود کابوس زندگیم. همون شب با بدبختی آیلا رو پیدا کرده بودیم اما کابوسش هر شب

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 57
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 57

بیخیاله رها …. اصلا مهم نیست که با چشماش … همون لعنتی های رنگی وقتی زل میزنه بهم آمپر می چسبونم و سخته دل بکنم … که از جا نکَنَم اون صورتی های لباش رو … گرممه … می دونم ربطی به سالن نداره …. این گرما مخصوصه رهاس …

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 2
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 2

  مونس رو که خوابیده بود بوسیدم و از اتاق بیرون رفتم. مثل هر روز دویدم تو بغلش و شاهرگش و بوسیدم. موهام و باز کرد و سرش و بینشون فرو کرد و گفت _موهات بوی زندگی میده! همه چیز مثل همیشه عادی بود…یه ربع توی اتاق مونس بود و

ادامه مطلب »
رمان عشق تعصب پارت 53
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 53

  من هیچ علاقه ای نسبت به کیانوش نداشتم اما مجبور بودم باهاش ازدواج کنم چون بهم تجاوز کرده بود باعث شده من مجبور بشم باهاش ازدواج کنم پس باید تحمل میکردم ، چشمهام رو محکم روی هم فشار دادم ، بعد رفتن بابا بیشتر احساس عذاب وجدان میکردم داخل

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 56
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 56

   حالا شد .‌‌‌…  می خوام نترسم …. می خوام یه خودم حق بدم و کم نیارم … من دم دستی نیستم ….  جمله به جمله ی حرفاش تو گو زنگ میزنه … دلم برای بار نمیدونم چندم ترک بر می داره و می شکنه ….  از آریایی که می

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها