جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان سکانس عاشقانه پارت 46
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 46

  ـ خیلی …. خیلی … می خوام فحشش بدم ، بگم خیلی بیشعوری ، یا اصا آدم نیستی … اصلا هرچی فحش بلدم بهش بگم …. اما هنوزم یادمه آرواره هام جا به جا شده بود سری قبل از سیلی که خورده بودم … همینطور که عینه سگ پاچه

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 36
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 36

  گفت منو حلال کن که هیچ‌وقت دوسِت نداشتم و همیشه ازت متنفر بودم. تو چی از من انتڟار داری، بهادر؟ یه‌عمر اولین گزینهٔ آدمای اطرافم، حذف من بوده از زندگی گندشون. انگار من اون گندوکثافتیم که ته کفششون چسبیده و بوی گهشون از منه… فکر می‌کنی کی یه تیکه

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 35
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 35

  نمی‌گذارم ادامه دهد. _ دیوث اون بابای پفیوز و حروم‌لقمه‌ته، مصطفی. اون گوشتای فاسد کار تو بود؟ با اکبری؟ سکوت می‌کند، اگر نمی‌کرد، جای تعجب داشت. چقدر باید دنیا کوچک باشد؟ آدم یاد زنجیرهٔ غذایی می‌افتد. _ کی بهت گفت؟ اون شوهر… _ اسم شوهر من‌و می‌آری، قبلش دهنت‌و

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 65
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 65

  #لیلی اروم روی پاهام ایستادم و با کمک دیوار چندقدمی راه رفتم که صدای دکتر نایت کسی که منو میخواست بلند شد _خودتُ خسته نکن،تا فردا بهتر میشه حالت مقابلم ایستاد و مجبورم کرد روی ویلچرم بشینم کاغذ و خودکاری روی پام گذاشت و گفت _این قرارداد خرید توعه!امضاش

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 34
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 34

  _ نترس، خوبم… فقط یکم می‌ترسونمش… فقط… می‌خوای یکم حرصت‌و خالی کنی؟ از اون حرفای زنونه؟ لبخند می‌زند. مثل آبی روی آتش است. آرام می‌شوم. دست دورش می‌پیچم. کسی رد می‌شود و سلام می‌کند. جواب می‌دهد، اما رهایم نمی‌کند. صدای جیغ‌های مهنا، خیلی‌ وقت است نمی‌آید. _ پاک شدیم

ادامه مطلب »
رمان خان زاده پارت 49
رمان خان زاده

رمان خان زاده پارت 49

  نفسم و رها کردم و از اتاق بیرون رفتم. روی مبل نشستم و جزوه مو باز کردم. هنوزم باورم نمیشه هفته ی دیگه قراره زایمان کنم. اونم تک و تنها… اگه مامانم زنده بود اجازه نمی‌داد من تنهایی بریم بیمارستان! آهی کشیدم و سعی کردم یه کم درس بخونم

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 33
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 33

  روی زمین دراز کشیده است… به‌روی شکم و چند دفتر اندیکاتور(حسابداری) را روی زمین، دورش چیده… دو ماشین‌حساب و چند دفتر دیگر. پالتویم را درمی‌آورم؛ مرطوب از باران شده است. _ چیکار می‌کنی، گلی؟ سر بالا می‌گیرد، تازه متوجه آمدنم می‌شود. لبخند که می‌زند می‌فهمم از وقتی رفته‌ام، چقدر

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 45
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 45

لا به لای همین نگاه چرخوندن و ماشین رو پیدا کردن صدای خُرناسی رو پشت سرم میشنوم … حس میکنم کوبش قلبم طوریه که هر آن ممکنه سینه م رو بشکافه … از ترس … از اضطراب … محاله … محاله که همون هاسکی پشت سرم باشه … محاله که

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 32
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 32

***بهادر _ خودتو جمع کن… یعنی چی نامزدی رو به‌هم بزنم؟ وسایلش را از چمدان بیرون می‌آورد، یک‌ماه دقیق از روزی که مراسم عقد من را ترک کرد، می‌گذرد. مهگل را به خانه رساندم که پیامش رسید، برگشته است. موهای نه‌چندان بلندش را دم‌اسبی بسته است، این یعنی حال خوبی

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 64
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 64

  در اتاق باز شد و باز هم اون مرد عوضی که حالا میدونستم اسمش شهرامه اومد تو. از قیافش هیچی معلوم نبود. بدون این‌که چیزی بگه ویلچرم و جلو کشید که ملتمس گفتم _تو رو خدا بذار اون بره زن و بچه داره. الکی خودش و تو دردسر انداخته…

ادامه مطلب »
رمان عشق تعصب پارت 44
رمان عشق تعصب

رمان عشق تعصب پارت 44

  بعد چند ثانیه سکوت ادامه دادم : _ من دوست داشتم بهنام پیش شما بزرگ بشه ، دوست داشتم جایی که بهادر بزرگ شده پسرش بزرگ بشه همیشه کنار شما باشیم ، اما من هیچوقت به این فکر نکردم شاید شما دوست نداشته باشید من کنار شما باشم ،

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 31
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 31

  ……………… _ به‌به، گلی‌خوشگله… بیا ببین چه ضیافتیه. بوی شیرینی‌دانمارکی بیدارم کرد و باورم نمی‌شود آن‌چه از فر در‌می‌آید، همان باشد که در خواب می‌دیدم. _ اینا… اوه… چشام داره درست می‌بینه؟ تو پختی؟ به شیرینی‌های روی میز، به‌معنای واقعی حمله می‌کنم. هنوز دهان باز نکرده و من سومی

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها