دانلود رمان - رمان دونی

جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان ترمیم پارت 13

  نزدیک‌ترین رستورانی که می‌شناسم را انتخاب می‌کنم. یک رستوران سنتی و بسیار مجلل که من عاشق کباب‌ها و دیزی آن هستم و مدیرش را می‌شناسم. شماره‌اش را می‌گیرم، هرچند این ساعت عموماً شلوغ نیست. با دومین بوق، منصورخان، صاحب رستوران برمی‌دارد. – نگو که اشتباه گرفتی افخم، اصلاً شوکه

ادامه مطلب »
رمان خان زاده پارت 45
رمان خان زاده

رمان خان زاده پارت 45

  نگران به سمتم اومد. _چی شدی؟ با وحشت گفتم _بچه م اهورا… * * * * * _خدا رحم کرد این بار چیزی نشده اما شما باید استراحت کامل داشته باشید حتی برای غذا پختن هم از جاتون بلند نشید. بهتره این مدت یکی و بیارید مواظبتون باشه. ناباور

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 12
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 12

  اشاره می‌کند نزدیکش بروم، می‌خواهم بیش‌تر بپرسم که بازهم تکه‌ای از آن‌چه صبحانه‌یمان است را، در دهانم فرومی‌کند. نمی‌دانم چه‌قدر طول می‌کشد که ظرف خالی روی میز می‌ماند و من با دهان پری از حجم طعم‌ها، که هیچ‌کدام شبیه خاطراتم نیست. – خب، این از این… دیرت می‌شه. من

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 58
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 58

  موهام و روی صورتش ریختم و با صدای اغواکننده ای گفتم _دلم برات تنگ شده. دکمه های پیراهنش و آروم آروم باز کردم و دستم به سمت کمربندش رفت که بازم دستم و گرفت _نکن بچه! با اصرار خواستم پیش برم که سرش و بالا گرفت و گفت _من

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 11
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 11

  با آن چنگال در دست و پیش‌بند، با این تحکم کلام، کمی خنده‌دار به‌نظر می‌رسد. _ من برنامه‌ی زندگی خودم‌و دارم بهادر. به کت‌وکول تو کاری ندارم. نکنه فکر کردی می‌شینم منتظر دوست‌پسرم، با آغوش باز هرروز، که بیای و دلی از عزا دربیاری؟ نگاهش سخت می‌شود و ابروهایش

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 10
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 10

***مهگل حس می‌کنم تمام مغزم از سرب سرد و سنگین تشکیل شده است، دهانم تلخ و زبانم سِر است و سنگین. حس می‌کنم چشمانم پر از شن شده و نفسم به‌سختی بالا می‌آید و یک بوی بد که همه‌جا حس می‌شود. کم‌کم اتفاقات دیشب به ذهنم هجوم می‌آورند که بیش‌تر

ادامه مطلب »

رمان ترمیم پارت 9

تابه‌حال با چنین شرایطی مواجه نشده‌ام، دلم می‌خواهد تمام تنش را زیر مشت و لگد بگیرم تا خنده از روی لب‌هایش برود، اما واقعاً حریف او نمی‌شوم. _ حرص نخور. مقصر خودتی که اون روی آدم‌و سگی می‌کنی با کلفت بارکردنت. به‌سمت حمام می‌رود، اما هم‌چنان ریز می‌خندد. _ من

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 57
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 57

  در اتاق و باز کردم و با دیدنشون دلم ضعف رفت. هر دو غرق خواب بودن. اون هم روی زمین. آرمین کامل دراز کشیده بود و آیلا رو هم روی سینه ش خوابونده بود. به سمتشون رفتم و خواستم آیلا رو بردارم که آرمین تکون خورد و چشماش باز

ادامه مطلب »

رمان عشق تعصب پارت 40

  واسه شام هممون دور هم نشسته بودیم رو به سمت فاطمه خدمتکار خونه برگشتم و گفتم : _ بهنام کجاست ؟ _ تو اتاق رعنا خانوم هست ! _ ببرش اتاق من مراقبش باش بعد شام میرم پیشش صدای رعنا خانوم بلند شد : _ من میخوام تا موقعی

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 8
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 8

  _ اون خطای رو پاهات کار ایناست؟ یه لباس بهتر بپوش، خط نندازن. نگاهی بی‌خیال می‌اندازد. _ ولشون کن، چهارتا خطه… یه فکری به‌حال گونه‌ت کن، کبود شده. دو ضربه در یک روز… به‌سمت تراس می‌رود و گربه‌ها وسط سالن، با یک جفت جوراب گوله‌شده که برایشان پرت می‌کند

ادامه مطلب »
رمان ترمیم پارت 7
رمان ترمیم

رمان ترمیم پارت 7

  هم‌زمان که دستش به دستگیره می‌رسد، صدای درزدن می‌آید. می‌دانم خدمه‌ی هتل است که بسته‌ی من را آورده. از یاد‌آوری آن و عکس‌العمل مهگل، احساس شوق دارم و برای زودتررفتن از هتل، مشتاق‌تر می‌شوم. ماشین را به پارکینگ آپارتمان مهگل می‌برم. می‌دانم او در خانه است. صدای متناوب میومیو

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها