رمان فقط برای من بخون پارت 7
از اتاق خارج شدم پالتومو تنم کردم کسی توی راهرو نبود سریع از رستوران خارج شدم نزدیک رستوران یه پارک محلیه کوچیک دیده بودم اخر شب بود یکمی می ترسیدم ولی چاره ای نداشتم موبایلمو از کیفم در اوردم و به ارتا اس زدم با این مضمون ( می رم