رمان جزر و مد پارت 29 - رمان دونی

 

 

ریحانه&

 

 

بیشعورِ که نمیفهمه چی میگه

چرا اینطوری ان بابا؟؟

 

 

عکس بابا که از حاج خانوم گرفته بودم دستم بود

چون خودمون نداشتیم از صدقه سر منوچهر همه رو پاره کرده بود

 

 

از اون موقع اون حرفا زد دارم با بابا حرف میزنم

بهش غر میزنم میدونم تقصیر اون نیست من دلم پرِ از عالم و ادم

از مامان از اون وحشی که وقتی یهو اومد سمتم قلبم داشت از جا کنده میشد و ازش ترسیدم

مثل وقتایی که منوچهر بهم حمله میکرد

 

 

تو فکر خودم بودم که دوتقه به در خورد و صدای یلدا اومد

 

 

_ریحانه خانم شام حاضره……

 

 

دلشوره دارم از اینکه برم پایین و دوباره دیوونه بشه

 

نکنه تو جمعشونم اون حرفا رو بهم بزنه و کوچیکم کنه؟؟

 

اصلا نمیرم ولش کن

 

 

_من سیرم….

 

 

_باید بیای…..

 

 

صدای خودش بود

سریع رفتم پشت در

 

 

_نمیام……

 

دستگیره ی در کشید شد پایین که سریع درو قفل کردم

 

 

با اون همه ادعا مثل اون معتاد مفنگی اومد سمتم

 

 

_درم قفل کنی فایده نداره

میای پایین و هر چی گفتم قبول میکنی

 

 

قلبم داشت از دهنم میزد بیرون لحنش ترسناک بود

چرا اینجوری میکنه

ولی نباید ازش بترسم که فکر کنه کسیه

 

 

_نمیتونی مجبورم کنی……اصلا تو کی هسته مگه؟ هاان؟؟

 

 

_درو باز کن بهت بگم…..

 

#جزرومد

#پارت۱۲۲

 

 

گوش نمیدم به حرفش

باز نمیکنم اصلابره به جهنم

 

 

_باشه پس خوب گوش کن…..وقتی کنار خانواده ی منی و بهشون آسیب میزنی یعنی موندنت اینجا لازم نیست و وقتی موندنت اینجا به درد نخوره و احساس کنم فقط ضرره دیگه لازمت ندارم و باید بری در اون صورت……‌‌‌.برمیگردونمت شیراز پیش خانواده ات و خودمم باهات میام و مادرتو میفرستم همون جایی که لایقشه……حالا خودت میدونی

 

 

حالم ازش بهم میخوره

چادرمو برداشتم وقفل درو باز کردم

 

 

دست به سینه تکیه داده بود به نرده

ای کاش میتونستم بگم لذت میبره از ترسوندن من ولی هیچی

بی حس و خونسرد مثل اکثر موقع ها

 

 

از همون جلوی در بهش توپیدم

 

 

_اون مادر منِ تو حق نداری از لیاقتش حرف بزنی وقتی هیچی از زندگیش نمیدونی و بهش توهین کنی…..یعنی من بهت اجازه نمیدم

 

 

_منم به یه غریبه اجازه نمیدم آرامش خانواده مو بهم بزنه…..

 

 

غریبه؟؟

لعنتی مگه من دخترِ عمو امیر علی نیستم؟ مگه من نوه ی مادر بزرگش نیستم؟چرا یه بار پشت من در نمیاد؟چرا….چرا منو مثل امیر حسام نمیبینه مگه منو عضو خانواده اش نیستم؟

هیچ وقت حتی لحظه ای گدای محبت و توجهش نبودم ولی…..ولی منم آدمم چرا انقدر اذیتم میکنه؟

بغض بیخ گلوم بود

 

 

_چیکار کردم مگه؟چرا انقدر اذیتم میکنی؟اصلا انتقام چی رو ازم میگیری؟

 

#جزرومد

#پارت۱۲۳

 

 

چند ثانیه فقط زل زده بود بهم که یه دفعه لحنش آروم تر از همیشه شد و زبون باز کرد

 

 

_تو فکر کن انتقام عزیزترین آدم زندگیم……

 

 

_مادربزرگت؟

 

_عمو….

 

_بابای من؟

 

 

حرفاش خنده داره….بابا عاشق من بود

 

 

_چطوری عزیزترین آدم زندگیت بود و انقدر دخترشو عذاب میدی؟؟

 

 

_عذاب؟؟من اگه بخوام یه نفرو عذاب بدم زندگیشو ازش میگیرم بهش پیشنهاد نمیدم

 

 

بازم میگه…..

 

 

_پیشنهادی که حتی نمیدونم چیه ولی مجبورم قبولش کنم چه فرقی با عذاب دادن داره؟

 

 

_فرقش انتخاب خودته میتونی قبول کنی و میتونی قبول نکنی…..

 

 

لبمو گاز گرفتم تا اشکام نریزه

 

جلوی این بی جنبه ی قلدر اشکام نباید بریزه

پشت کرد من چیزی که تو دلم بودو گفتم

 

 

_ازت بدم میاد زورگو

 

 

آروم نگفتم که بشنوه

اونم یه ذره مکث کرد ولی برنگشت

 

*

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 104

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دختر بد پسر بدتر

    خلاصه رمان :       نیاز دختری خود ساخته و جوونیه که اگر چه سختی زیادی رو در گذشته مبهمش تجربه کرده.اما هیچ وقت خم‌نشده. در هم‌نشکسته! تنها بد شده و با بدی زندگی می کنه. کل زندگیش بر پایه دروغ ساخته شده و با گول زدن و گناه و هرچه که نادرسته احساس خوبی داره. اما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سعادت آباد

    خلاصه رمان :         درباره دختری به اسم سوزانه که عاشق پسر عموش رستان میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه و ازش حامله میشه. این حس کاملا دو طرفه بوده ولی مشکلاتی اتفاق میوفته که باعث جدایی این ها میشه و رستان سوزان رو ترک میکنه و طی یکماه خبر ازدواجش به سوزان میرسه!و سوزان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طور سینا pdf از الهام فتحی

    خلاصه رمان :         گیسو دختری که دو سال سخت و پر از ناراحتی رو گذرونده برای ادامه تحصیل از مشهد به تهران میاد..تا هم از فضای خونه فاصله بگیره و هم به نوعی خود حقیقی خودش و پیدا کنه…وجهی از شخصیتش که به خاطر روز های گذشته ازش فاصله گرفته و شاید حتی کاملا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
خواننده رمان
5 روز قبل

خیلی کم بود امروز😔

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x