رمان دونی

 

 

 

 

 

انگار برایم حرف قلبم منطقی‌تر می‌آمد!

احساسم مهم‌تر شده بود، همراهی کردم…

 

بوسه‌هایش را، اغوشش را، ناله‌هایم و…خشن بودن همیشگی‌اش را!

 

اما در ان میان چیزی درست نبود، گرمایش را حس نمیکردم…

قبلا طور دیگری بود انگار…

یا شاید من فراموش کرده‌ام؟

چندین ماه از همسرم دور باشم، در اتاقی مجزا باشیم…فراموش میکنم نه؟ اره، منطقی‌تر است…

 

من فراموش کرده‌ام، او سرد نشده!

 

لباس از تنم سر خورد و بوسه‌هایش روی تن برهنه‌ام نشست، تحریک شده بودم و ناله‌های ارامم دست خودم نبود…

دستش کشاله‌ی رانم را چنگ زد و تنم را گزید، داشت خشن میشد…

 

نیازش زیاد بود؟ مگر لاله به او نمیرسید؟ اما از صداهایشان مشخص بود که هر دو راضی‌اند…نبود؟

یا شاید لاله را دوست نداشت و من را دوست دارد؟ برگشته که من را داشته باشد؟

 

دکمه‌های پیرهنش را باز کردم و دستم را روی پوست تنش کشیدم…کمی لرزید، قلبش تند میزد، اگر از عشق نبود چه بود؟

 

در چشمانش خیره شدم، هوس بود یا دلتنگی؟ ان خماری چشم‌ها را پای چه میگذاشتم؟ سر بالا کشیدم که لبش را ببوسم…

 

لب‌هایش سریعتر به چانه‌ام چسبید و بوسه‌اش دوباره از گردنم سر گرفت و تمام تنم را با خشونت بوسه زد، زبانش روی تنم نقشه میکشید و دندان‌های چاله می‌انداخت…

 

صدایم از هر دندان زدنش در می‌آمد!

دستم به سمت کمر شلوارش رفت، انگار منتظر همین بود، اجازه می‌گرفت؟

سریع برهنه شد و پتو را روی تن هردویمان کشید و به تنم چسبید…

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.1 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سعادت آباد

    خلاصه رمان :         درباره دختری به اسم سوزانه که عاشق پسر عموش رستان میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه و ازش حامله میشه. این حس کاملا دو طرفه بوده ولی مشکلاتی اتفاق میوفته که باعث جدایی این ها میشه و رستان سوزان رو ترک میکنه و طی یکماه خبر ازدواجش به سوزان میرسه!و سوزان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه شبنم
دانلود رمان نقطه شبنم به صورت pdf کامل از فرزانه صفایی فرد

    خلاصه رمان نقطه شبنم :   نادرخان که از طلافروشان قدیمی و اسم‌ورسم‌دار شیراز است همچون پدرسالار تمام اعضای خانوده‌اش را تحت سلطه‌ی خود دارد و درواقع بر آن‌ها حکومت می‌کند. کار و زندگی همه‌شان وابسته به اوست تا آن‌جا که در خصوصی‌ترین مسائل‌شان دخالت می‌کند و عمدتاً هم به نتایج مطلوب می‌رسد. مگر در چند مورد خاص!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آدمکش

  خلاصه رمان :   ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌زنه و تبدیل میشه به یکی از موادفروش‌های لات تهران! دختری که شب‌هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه… سورن سلطانی! مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ازدواج اجباری

  دانلود رمان ازدواج اجباری   خلاصه : بهار یه روز که از مدرسه میاد خونه متوجه ماشین ناشناسی میشه که درخونشون پارکه که مسیر زندگیش و تغییر میده… پایان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان رای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستی pdf از پاییز

    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌» شنیده نمی‌شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

22 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
10 ماه قبل

خیلی مزخرفه به کسی بر گردی که این همه ماه داشتی فحشش میدادی میگفتی میخوام طلاق بگیرم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
10 ماه قبل

حورا خیلی ساده است
بدبخت قراره فردا ولت کنه حامله ات میکنه می اندازت یه ور نتونی طلاقتو بگیری

ساناز
ساناز
10 ماه قبل

بچها بیاین نیمه پر لیوانو ببینیم که حورا باردار بشه همشون کنف بشن 😂😂

Zahra_nasiri_1386 Zahra
Zahra_nasiri_1386 Zahra
پاسخ به  ساناز
10 ماه قبل

راست میگی ولی خوب اینکه به شعوره زن توهین میشه بیشتر به چشم میاد تا حاملگیش😂😂

Yas
Yas
10 ماه قبل

فقط خدا کنه خواب دیده باشه تو رویا ببینه وگرنه خیلی خریت محض هست که دوباره رابطه برقرار بشه

آرام
آرام
10 ماه قبل

نویسنده عزیز اگه راهی هس برای عضو شدن تو vip لطفا بگو چون من یکی دیگه تحمل ندارم چند خط چند خط بخونم

Bahareh
Bahareh
10 ماه قبل

برو بمیر حورای بدبخت هول چقدر تو خودتو تحقیر و کوچیک کردی هر چند از اولشم تو اصلی ترین دشمن خودت بودی . واقعا نویسنده این رمان که چه عرض کنم این نوشته‌های زن ستیزانه کاملا زن رو در حد یه برده‌ جنسی تصور کرده که مرد هر غلطی دلش بخواد میتونه سرش بیاره و زن جیکش در نیاد که هیچ تازه هر موقع خواست تمکین کنه اصلا دیگه نمیخوام این خزعبلات و بخونم به شعور خودم توهین میکنم.

Mahi
Mahi
10 ماه قبل

به علت اینکه حس میکنم عملا توهین به سطح شعور و شخصیت جنس زن هست دیگه این رمان رو دنبال نمیکنم….
کدوم مردی همچین چیزی رو تحمل میکنه؟
عشق رو میفهمم حتی کر و کور شدن بابتش رو میفهمم اما خر شدن رو نه…

خواننده رمان
خواننده رمان
10 ماه قبل

ادمین جان تو این شبای بلند پاییزی این یه دونه پارت کوتاه واقعا کمه لطفا رمانای دیگه رو هم بذار

آرام
آرام
10 ماه قبل

باشه حورا خانوم یه چند دقیقه ای فک کن عاشقته ولی احمق جان داره ازت سواستفاده میکنه چرا نمیفهمی بعد از اینکه حسابی قباد خان حال کرد مثل یه هرزه باهات رفتار میکنه

فاطمه
فاطمه
10 ماه قبل

خاک تو سرت حورا

هیفا
هیفا
10 ماه قبل

یه سناریو کاملا مزخرف و تکراری
پشیمونم از خوندنش

Ana
Ana
10 ماه قبل

حورا خريت محض خريت نسبي هم نه هااا خريت محض …يني خوووود خرررري ، نه اينكه مثه خري ، اصن مصدريه، خر بودن تووويي ، اصن خر رو از روي تو اسم گذاشتن يعني تو بودي كه خر ياد گرفت خر شد

آخرین ویرایش 10 ماه قبل توسط Ana
کاربر
کاربر
پاسخ به  Ana
10 ماه قبل

ولی به نظرم شاید هر کسی جای حورا بود با توجه به شرایط باز همراهیش میکرد خوب نقش حورا و شخصیتش اینکه عاشق ع قباد بوده و هست چون تمام اولین هاش رو چه خوب یا بد با قباد طی کرده تنها کسی یه که خواه یا ناخواه اسمش توی شناسنامشه ، به نظرم قباد هم حق داشت باهاش تلخی کنه چون دوست نداشت با لاله ازدواج کنه ولی حورا تنهایی تصمیم گرفت و بهش توجه ای نکرد یعنی درباره قباد یه چیزی دیگه فکر می‌کرد که اشتباه بود و قباد هم عاشق حورا ع فقط بخاطر کارش ازش ناراحت بود شاید بعد ایم همه دلخوری و اخم و تخم این نوع آشتی اوکی باشه براشون

تارا
تارا
پاسخ به  کاربر
10 ماه قبل

یه عاشق هرگز همخوابه کسی جز معشوقش نمیشه حتی به اجبار
بعداً مگه اختیار قباد دست حورا بود که حورا مجبورش کنه می‌تونست اصلا بگیره حورا رو بزنه ولی این کارو نکنه انگار قباد گوشش به دهن حورا بود ببینه چه دستوری میده خود هوس بازش خاریده بود واسه لاله

Ana
Ana
پاسخ به  کاربر
10 ماه قبل

به قول عادل فردوسي پور :اجازه بدين من حرفتونو نپذيرم 😐
با تشكر از شما دوست گرامي:))

....
....
10 ماه قبل

قبلا دلم واسه حورا میسوخت
ولی با این حجم از اصگل بودن هرچی سرش بیاد حقشه
حتا بنظرم اینکه قباد بعد رابطشون دوباره پسش بزنه هم حقشه

بانو
بانو
10 ماه قبل

د بیا حالا معلوم نیست چند صد پارت طول بکشه رابطه این دوتا ……
😩 😩

کاربر
کاربر
10 ماه قبل

الان چرا قباد به جای لباش چونه اش رو بوسید ؟ اگه اسمش هوس نیست پس چیه عشقه ؟

آدم معمولی
آدم معمولی
10 ماه قبل

تأسف برانگیزه

رهگذر
رهگذر
10 ماه قبل

نمی شد یه بار حورا غرور نداشته شو به رخ بکشه
یه بار حورا قباد رو پس بزنه یبار حورا بگه قبادو نمیخواد

Zahra_nasiri_1386 Zahra
Zahra_nasiri_1386 Zahra
پاسخ به  رهگذر
10 ماه قبل

د نه د دیگ پس نقش خر بودن رو کی ایفا کنه؟؟😂😂😂باید باشه یکی خوب

دسته‌ها
22
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x