رمان حورا پارت 181 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با خوشحالی در اغوشم کشیدمش:

_ ممنون کیمیا، برات جبران میکنم…

 

خندید و متقابلاً در اغوشم گرفت:

_ دیوونه نشو دیگه، چه جبرانی؟ به جای اون همه کار خوبی که کردی برام، تازه باید ازت ممنون باشم که نزد به سرت بچه‌ی داداشمو بندازی!

 

لبخند زدم، او هم بعد از کمی نشستن نزد مادرش، عزم رفتن کرد، دم رفتنش هم گفت با وحید صحبت میکند و خبر میدهد!

 

آنگاه من میماندم و تکلیف ازمایشات و نتایج!

باید سریع‌تر کارها را راست و ریس میکردم، از کنکور و درس گرفته تا این بارداری و رفتن!

 

 

دومین بطری آب معدنی بود که داشتم میخوردم، برای سونوگرافی امده بودم، مستقیم ازینجا هم پیش دکترم میرفتم!

 

با صدای منشی که نامم را خواند از جا برخاستم و داخل رفتم. لباسم را بالا زده روی تخت دراز کشیدم، منتظر دکتر بودم و کارآموزش داشت کارها را ردیف میکرد، همان آماده کردن دستگاه و ژل و مابقی چیزها…

 

دکتر که آمد، بی معطلی مشغول کارش شد:

_ دکتر، من تازه فهمیدم باردارم…یعنی، اولش قرار بود یه چکاپ واسه کیست و رحم باشه، اما فهمیدم باردارم!

 

لبخندی زد و تبریک گفت:

_ مشکلی نیست چک میکنیم، انشالله خطری تهدیدش نکنه!

 

سری تکان دادم، مشغول کارش شد و خیره به همان مانیتور بود، چشمانش که ریز شد و اخم به چهره‌اش نشست دروغ چرا، کمی نگران شدم!

 

_ حورا بودین، درسته؟

 

سر به تایید تکان دادم:

_ حورا خانوم، خطر جدی‌ای نیست اما…بافت دیواره‌ی رحمتون ضعیفه، بخصوص که زیاد از زمان جراحیتون نگذشته، ممکنه بچه آسیب پذیر باشه، برای همین هم بارداری سختی دارین…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 198

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان

      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست

    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می ایستد به ظاهر همه چیز با یک معامله شروع میشود.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انتقام در برابر اشتباه عاشقانه به صورت pdf کامل از دلارام

      خلاصه‌ی رمان:   دخترا متفاوت اند‌. یه وقتایی تصمیمایی میگیرن که پشتش کلی اتفاق براشون میوفته. گاهی یه سریاشون برای اولین بار که عاشق میشن،صبر نمیکنن تا معشوقشون قدم اولو جلو بیاد. خودشون قدم اولو یعنی خاستگاری کردنو بر میدارن. بعضی وقتا این میشه اولین اشتباه اما میشه اسمشو گذاشت عشق عاشقی که برای عشقش هرکاری رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تقاص یک رؤیا

    خلاصه رمان:   ابریشم دختر سرهنگ راد توسط گرگ بزرگترین خلافکار جنوب کشور دزدیده میشه و به عمارتش برده میشه درهان (گرگ) دلبسته ابریشمی میشه که دختر بزرگترین دشمنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه باورود ابریشم به عمارت گرگ رازهایی فاش میشه که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هیچ ( جلد دوم) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

      خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حنا
حنا
9 ماه قبل

نه تنها خانواده قباد،مادرش و دخترخالش و خالش و… روانین بلکه خواهر قباد و خود حورا هم روانین و ثبات رفتاری ندارن یعنی این رمان بسیار چرته و در تناقض به سر میبره آدم میمونه اسم همچین کسایی که همچین چیزی می‌نويسن و بزاره نویسنده؟

\Me
\Me
9 ماه قبل
پاسخ به  حنا

موافقم که محتوا دست انداز داره و پارت گذاری هم آزار دهنده شده لطفا رسیدگی کنید خوانندگان تایم میزارن و رمان میخونن!

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x