رمان دونی

رمان پل های شکسته

رمان: پل های شکسته
نویسنده: دل آرا دشت بهشت
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

خلاصه:
کمتر از هشت سال قبل فرامرز، همسرش مژده رو که حامله بود، رها می کنه و به دنبال آرزوهای خودش میره و مژده که به خاطر ازدواج با فرامرز از جانب خانوادهاش طرد شده بود بدون اون و با کمک دایی شبه زندگیش سر و سامون می ده و بعد از سه سال با سهراب ازدواج می کنه، اما زندگیش با سهراب هم چهار سال بیشتر طول نمی کشه و سهراب می میره، حالا بعد از نزدیک به هشت سال فرامرز به ایران برگشته و طی اتفاقاتی پاش به زندگی مژده باز می شه و تبدیل می شه به سوهان روحی برای اون! و همون ابتدای کار دست می ذاره روی تنها امید زندگی مژده یعنی پسرشون امین…پایان خوش

فصل اول:

بچه که بودم … وقتی همه ی کارها به هم می خورد و وضعیت خونه غیر قابل تحمل می شد، مامان یه مهمونی می گرفت فقط و فقط مخصوص اعضای خانواده، شرایطش هم این طور بود که یه شب تا صبح توی یکی از اتاق های خونه که رفت و آمد کم بود، مثل اتاق نماز … همه ی اعضای خونه جمع می شدیم و توی اون مهمانی شبانه فقط حق داشتیم بخندیم و حرف های خوب بزنیم؛ صبح که می شد همه با انرژی مضاعف به جنگ مشکلات می رفتیم.

نفسم رو با آه بیرون فرستادم و نگاهم رو به در مدرسه دوختم … چقدر دلم واسه اون وقت ها تنگ شده. چقدر الان احتیاج دارم به یه اتاق نماز و یه خانواده … که توش جمع بشیم و تا صبح بگیم و بخندیم. بعد صبح که بشه …. کاش هیچ وقت صبح نیاد … مشکلات من با یه شب خنده حل نمی شن.

سرم رو به پشتی صندلی تکیه دادم و فشار دست هامو روی فرمان ماشین بیشتر کردم … اگر امین نبود … آرزوی مرگ می کردم.

صدای همهمه ی بچه ها توی خیابون پیچید، چشم هامو باز کردم و سریع با چند تا نفس عمیق اشک هایی که داشتن به بیرون راه پیدا می کردن رو پس زدم.

قبل از اینکه سرمو دوباره به سمت در مدرسه برگردونم در ماشین باز شد و امین روی صندلی کناری جا گرفت و دست به سینه و اخمو به روبرو زل زد. دلم برای اخمش ضعف رفت. با لبخندی گفتم:

-علیک سلام!

از گوشه چشم نگاهم کرد و با همون اخم گفت:

-سلام.

بدون هیچ حرف اضافه ای ماشین رو روشن کردم و به سمت خونه روندم. وقتی پشت چراغ قرمز توقف کردم طاقتش طاق شد و گفت:

-یه وقت ازم نپرسی چرا اخم کردما! یه وقت نگی امین جان تو مدرسه چه خبر بود و چی کار کردی!

خنده ام رو به زور نگه داشتم و با یه اخم تصنعی گفتم:

-به جای اینکه صداتو بالا ببری خودت تعریف کن!

لباشو جلو داد و گفت:

-همشون خنگن.

چشم هام گرد شد و به سمتش برگشتم:

-کیا؟!

-سبز شد.

ماشین رو به حرکت در آوردم و امین ادامه داد:

-هم کلاسیام. منو از سرت باز کردی و انداختی بین یه مشت کودن و بچه ننه.

ابروهامو بالا فرستادم و نفسمو با حرص فوت کردم و سعی کردم شمرده شمرده بگم:

-گوش کن مامانی … این طرز حرف زدن اصلا …

با صدای لرزون گفت:

-خب وقتی خنگن!

پارت های رمان

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.3 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری

  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ناگفته ها pdf از بهاره حسنی

  خلاصه رمان :           داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوانی در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد …   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستاره های نیمه شب

    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می گذارد.       به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاهان pdf از سپیده شهریور

  خلاصه رمان :   ماهک زنی کم سن و بیوه که در ازدواج قبلی خود توسط شوهرش مورد آزار جنسی قرار گرفته. و حالا مردی به اسم شاهان به زور تهدید میخواد ماهک رو صیغه ی خودش کنه تا…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عشق محال او pdf از شقایق دهقان پور

    خلاصه رمان :         آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی میکند و وارد یک بازی میشود که سرنوشت او را رقم میزند و او با….پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Nana
Nana
2 سال قبل

😑

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x