رمان دونی

 

 

 

 

 

 

آنقدر فکرم درگیر شرایط بارداری‌ام بود، که حتی فراموش کردم از دکترم راجع به آزمایش قباد بپرسم!

دیگر انرژی بالا رفتن از آن پله‌ها را هم نداشتم، ترجیحم این بود که قبل از رفتنم، بار دیگر بیایم و راجع به ان حرف بزنم…

 

مگر جا و مکان داشتم که قباد را حرص دهم و سپس سریع فرار کنم؟

حداقل تا زمان پیدا شدن جایی برای ماندن، میتوانستم صبر کنم و ذهن خودم را درگیر مسائل بدتر از این نکنم!

 

 

جفت جوراب قرمز کاموایی را نوازش میکردم، لبخند نزدن غیرممکن بود، چه کسی فکرش را میکرد سهم خودم شود؟ چه کسی فکرش را میکرد جفت جوراب بامزه و کوچکی که میبافتم برای کسی که کم از دشمن نداشت، سهم فرزند خودم شود؟

 

اصلا شاید خدا همین را دید که فرزندی به من داد، چه میدانم خب، دیده‌ام کسانی که قادر به داشتن فرزند نشدند، با اوردن فرزندی دیگر از پرورشگاه…بعدها خودشان هم صاحب فرزند شدند، دل که طلب زیبایی کند، شاید خدا زیبایی را هدیه دهد!

 

روی تخت چمباتمه زده بودم و خیره به جفت جوراب فکر و خیال میکردم. از آینده، از رابطه‌ام با بچه‌ای که حتی نمیدانم دختر میشود یا پسر!

 

با زنگ موبایلم افکارم در هم خراشیده شد، چشم چرخاندم به دنبال گوشی، با دیدنش روی پاتختی کلافه خودم را به سمتش کشیدم، انرژی هیچ نداشتم و زیادی خواب‌آلود شده بودم. خصوصا که زود به زود هم گشنه‌ام میشد!

 

موبایل را برداشتم، با دیدن شماره از روی حرص چشم بستم، همین را کم داشتم!

فکر میکردم بیخیال شده، اما گویا نه، دنبال موقعیت بوده!

 

با خودم گفتم کاش جواب ندهم، اما جواب ندادنش هم بی منطق بود، چرا جواب نمیدادم؟ بگذار رک بگویم دیگر زنگ نزند!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 206

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو

    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان عشق افسانه ای..کاری با کسی ندارم از کل دنیا تنها

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ایست قلبی pdf از مریم چاهی

  خلاصه رمان:     داستان دختری که برای فرار از ازدواج اجباری با پسر عموی دختر بازش مجبور میشه تن به نقشه ی دوستش بده و با آقای دکتری که تا حالا ندیده ازدواج کنه   از طرفی شروین با نقشه ی همسر اولش فاطی مجبور میشه برای درمان خواهرش نقش پزشکی رو بازی کنه که از خارج از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا

  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو مقصر میدونن، پدرش طلاقشو غیابی از مبین میگیره، حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سودا
دانلود رمان سودا به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  ♥️خلاصه رمان: دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردم رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاپرک تنها

    خلاصه رمان:             روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور

    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه تا زمانیه که صاحب هتل ک پسر جونیه برگرده از

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فرشته منصوری
فرشته منصوری
6 ماه قبل

خیلی چرت

نویسنده
نویسنده
6 ماه قبل

میگم چرا پارت‌های ۱۶۵ و ۱۶۶ تغییر کردند. نویسنده ویرایش کرده!

رهگذر
رهگذر
6 ماه قبل

اگه فرد پشت خط مادرش باشه
هم جاومکان برای موندن پیدا کرده هم یکی رو که مراقبش باشه
البته اگه بتونه اون زن رو ببخشه

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط سمیرا موسوی
روا
روا
6 ماه قبل

به چند خط پارت نمیگن

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x