رمان دونی

 

 

 

 

 

 

با دیدنم از همدیگر فاصه گرفتند:

_ بریم…

 

بعد از برداشتن کلید همراه همدیگر بیرون زدیم، وحید ماشین داشت، عقب نشستم و کیمیا جلو…

با اینکه اصرار داشت عقب کنار من بنشیند اما وحید با گفتن اینکه کنارش باشد خیالش راحت‌تر است قانعش کرد.

 

حرفش طوری بود که حس کردم خبر ندارد من هم باردارم، شاید کیمیا نگفته باشد…

منی که شک داشتم به وحید بگوید و به گوش قباد برسد از فهمیدن واقعیت خجالت کشیدم!

در ذهنم همه را متهم میکردم، انگار نه انگار ممکن است تهمت باشد و کسی را دلخور کند!

 

_ نمیخواید بگید چیشده؟

 

وحید نیم نگاهی از آینه به سمتم انداخت:

_ حوراجون، با وحید درمیون گذاشتم قضیه رفتنت رو، اینکه میخوای تا طلاق یه جای دور بمونی که کسی پیدات نکنه…

 

پس نگفته بود باردارم:

_ خب؟ جایی پیدا کردین؟

 

وحید سریع‌تر پاسخ داد:

_ پیدا که کردم، ینی بود…از قبل، من هم وقتی کیمیا گفت همونجا مد نظرم اومد اما…

 

اما چه؟ نمیدانم!

_ اما چی؟

 

نفس عمیقی کشید و وارد فرعی شد:

_ اما قرار نیست همینجوری بفرستم بری، جای خواهرمی، روت غیرت دارم، زن داداش قبادمی…کلی به زنم هم کمک کردی!

 

کنار خیابان ایستاد، به ساختمان‌ها نگاه کردم، جای نامشخصی بود:

 

_ اما میخوام مطمئن شم، که واقعا میخوای بری، و مطمئن شم که مشکلی پیش نمیاد! چون نمیتونم به قباد دروغ بگم، اگه قراره دروغ یگم یا پنهون‌کاری کنم، بهتره یه دلیل خیر و درست پشتش باشه…

 

لبخندی زدم، حق داشت، قباد هرچقدر هم با من بد باشد، رفیق شفیق وحید بود، بهترین دوستش!

 

_ به صلاح همه‌س اقاوحید، خیالت راحت باشه، قباد بدون من هم راحت‌تره!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 201

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی

  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در حسرت آغوش تو pdf از نیلوفر طاووسی

  خلاصه رمان :     داستان درباره ی دختری به نام پانته آ ست که عاشق پسری به نام کیارشه اما داستان از اونجایی شروع میشه که پانته آ متوجه میشه که کیارش به خواهرش پریسا علاقه منده و برای خواستگاری از پریسا پا به خونه ی اونها میذاره اما طی جریاناتی کیارش مجبور میشه که پانته آ رو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد اول

  دانلود ماه مه آلود جلد اول خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای مها

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان از هم گسیخته

    خلاصه رمان:     داستان زندگی “رها “ ست که به خاطر حادثه ای از همه دنیا بریده حتی از عشقش،ازصمیمی ترین دوستاش ، از همه چیزایی که دوست داشت و رویاشو‌در سر می پروروند ، از زندگی‌و از خودش… اما کم کم اتفاقاتی از گذشته روشن می شه و همه چیز در مسیر جدید و تازه ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن و …آرمین برگشته تا زندگی و آینده شو اینجا بسازه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

پارت ۱۹۲
حورا رفت اما جا مناسب نبود و حورا می‌ترسید قباد پیدایش کند به پیر به پیغمبر قباد الان فقط درگیر بچه لاله اس زنیکه یه بار میگه قباد حالم را بهم میزد یه بار میگه ولی بچش در شکمم است شاید بشود دوباره با هم زندگی کنیم هوففف

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

واییییی وایییی این که کیمیا جلو نشست حورا عقب نیاز به گفتن نداره زنشه جلو میشینه دیگه ای خداا

کسی که از حورا عقش میگیره
کسی که از حورا عقش میگیره
5 ماه قبل

ماشالله اش نشه از عالم و آدم طلبکارها شازده خانم به جز اصل کاری که خودشه اه اه چقد بدم میاد ازش

Roz
Roz
5 ماه قبل

سلام میشه خلاصه این رمانو بگید بچه ها لطفا

Me--
Me--
پاسخ به  Roz
5 ماه قبل

حورا بچه دار نشد
رفت برا شوهرش هوو آورد
الان میخواد طلاق بگیره

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  Roz
5 ماه قبل

این خودش چصی خلاصش باش بهت میگم حورا خود درگیر روانی با وحید اینا به سوی جا رفت پارت ۱۹۱
۱۹۲
حورا رفت اما جا مناسب نبود و حورا می‌ترسید قباد پیدایش کند

میشا
میشا
5 ماه قبل

واقعا که نویسنده خسته نباشی همین دو خط؟

نام نامدار
نام نامدار
5 ماه قبل

آخه چرا عذاب میدی😭😭😭منی که به صبور بودن معروفم کم آوردم از دستت خوب یکم بیشتر بنویس دیگه یعنی چی ..سوار ماشین شدن هم شد پارت حداقل میرسیدن به جایی که میگفت لامصب بعد یه پارت حسابش میکردی

...
...
5 ماه قبل

والا هیچی از این پارت نفهمیدم

دسته‌ها
9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x