رمان دونی

 

 

 

 

 

 

لحظه‌ای متعجب به وحید و کیمیا نگاهی انداختم، کیمیا هم شوکه بود و وحید اما انگار نمیفهمید منظورش را!

اب دهانم را قورت دادم و سعی کردم عادی باشم:

 

_ نه، نمیخوام بفهمه…وگرنه نمیذاره!

 

با نارضایتی سر جنباند:

_ باشه دخترم، قدمت سر چشم، اتاق خالی دارم، تشک و لحاف هم دارم، جا برات هست…

 

رو کرد به وحید و گفت:

_ زن حامله به خورد و خوراک چ رسیدگی نیاز داره، من با این پا درد و کمردرد نمیتونم پی این دختر باشم، براش یه پرستاری کسی پیدا کن کمک حالش باشه!

 

وحید متعجب نگاهش را به من داد:

_ حامله؟ حورا که حامله نیست خاله‌ حلیمه.

 

خاله حلیمه خندید و با گرفتن پایین لباسش، به سمت خانه رفت:

_ پس اسمش حوراس، قشنگه!

 

داخل رفت و میدان دعوا را برای ما رها کرد، کلافه به وحید خیره شدم، شوکه جلو امد:

_ باردار؟ کیمیا تو شنیدی چی گفت؟

 

به کیمیا نگاه کرد، کیمیا که حالت او هم مثل من بود، با سکوت به وحید خیره شد، طوری که پی به قضیه برد و با خنده‌ای ناباور شانه‌هایش آویزان شد:

 

_ باورم نمیشه…

 

نگاهش را به من داد و با شوک پرسید:

_ بارداری؟ حامله‌ای؟

 

به ارامی سر به تایید تکان دادم، قبل از انکه بخواهد چیزی بگوید سریع گفتم:

_ ناخواسته بود، برای همینم میخوام دور شم، وگرنه میوفتادم دنبال کارای طلاق، میدونی که نمیشه بدون رضایت قباد طلاق گرفت!

 

چنگی به موهایش زد:

 

_ قباد بفهمه هم خر و میخواد هم خرمارو، هم لاله رو میذاره کنج دلش هم منو مجبور میکنه پیشش باشم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 216

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان ماهی دو اقیانوس
دانلود رمان ماهی دو اقیانوس به صورت pdf کامل از مهسا زهیری

    خلاصه رمان ماهی دو اقیانوس :   یک ماه از وقایع جلد اول گذشته و عمران که با حقایق تلخ و کوبنده‌ای در مورد تولد و هویت و گذشته‌اش مواجه شده، با خشم غیرقابل کنترل، خودش رو گوشه‌ای پنهان کرده و «عشق» رو مقصر همه‌ی مصیبت‌های خودش و بقیه می‌بینه. با سر رسیدن مردی که مرکز همه‌ی اتفاقاته،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طلاهای این شهر ارزانند از shazde_kochool

    خلاصه رمان :     یه مرد هفتادساله پولداربه اسم زرنگارکه دوتا پسر و دوتا دختر داره. دختردومش”کیمیا ” مجرده که عاشق استادنخبه دانشگاهشون به نام طاهاست.کیمیا قراره با برادر شوهر خواهرش به اسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار می کنه واز ایران میره.زرنگار هم در عوض خواهر هفده ساله طاها به اسم طلا راکه خودش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی یار pdf از سحر مرادی

  خلاصه رمان :     مدیرعامل بزرگترین مجموعه‌ی هتل‌‌های بین‌الملی پریسان پسری عبوس و مرموز که فقط صدای چکمه‌های سیاهش رعب به دلِ همه میندازه یک شب فیلم رابطه‌ی ممنوعه‌اش با مهمون ویژه‌ی اتاقِ vip هتلش به دست دخترتخس و شیطون خدمتکار هتلش میفته و…؟   «برای خوندن این رمان به کانال رمان من بپیوندید» به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه شبنم
دانلود رمان نقطه شبنم به صورت pdf کامل از فرزانه صفایی فرد

    خلاصه رمان نقطه شبنم :   نادرخان که از طلافروشان قدیمی و اسم‌ورسم‌دار شیراز است همچون پدرسالار تمام اعضای خانوده‌اش را تحت سلطه‌ی خود دارد و درواقع بر آن‌ها حکومت می‌کند. کار و زندگی همه‌شان وابسته به اوست تا آن‌جا که در خصوصی‌ترین مسائل‌شان دخالت می‌کند و عمدتاً هم به نتایج مطلوب می‌رسد. مگر در چند مورد خاص!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهمان زندگی
دانلود رمان مهمان زندگی به صورت pdf کامل از فرشته ملک زاده

        خلاصه رمان مهمان زندگی :     سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است . وجودش سرشار از عشق به خانواده است ، خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند….. پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نامدار
نام نامدار
5 ماه قبل

والا این قدر که حرص حورا رو خوردم تو خواب همش جای حورا هستم و دارم لاله و قباد رو جر میدم
امروز هم که خبری از حورا نشده هنوز برم ببینم تو خواب دیگه چه بلایی میتونم سر اون دو نفر بیارم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
5 ماه قبل

قراره همینجوری پیش بره …..؟
سال هم تموم شد

...
...
5 ماه قبل

ناموسا چند پارت قراره بمونید جلوی در😐
ی ده پارت طول میکشه وارد خونه بشید نه؟!

نام نامدار
نام نامدار
5 ماه قبل

پس مگه حاجیه خاتون نبود؟؟ الان چرا حليمه شد؟

Aramesh
Aramesh
پاسخ به  نام نامدار
5 ماه قبل

آره منم میخاستم اینو بگم🤣

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  نام نامدار
5 ماه قبل

این رمانه همین جوری داغون هست دیگه شما هم بدتر جلوه ندید اسمش حلیمه بود حاجیه خاتون صداش هم میزدن

نام نامدار
نام نامدار
پاسخ به  خواننده رمان
5 ماه قبل

خوب درست معرفی نکرد 😁 😁 من بی گناهم💁‍♀️👵👵

ریحان
ریحان
5 ماه قبل

یعنی چه بایک نگاه فهمید حامله هست
مگه داریم مگه میشه
نمیدونم چرا این نویسنده ها فکر میکنن با اسکول طرفن

نرگس
نرگس
5 ماه قبل

😃 😃 😃

...
...
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
5 ماه قبل

وای فاطمههه 🤣

باهات قهر بودم ولی بازم کامنت گذاشتم واست 🥺😐

Aramesh
Aramesh
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
5 ماه قبل

جررررر فاطمه 🤣
آره والا آفرین داره😂

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x