رمان دونی

 

تا اینو گفت باز مثل دیوونه ها از شدن غم شروع کردم خندیدن.گاهی مثل الان حس میکردم اون فکر میکنه من بچه ام!
حتی بدتر…یه احمق!
چه نقشه هایی می ریخت.
گمونش دختری که از خیلی وقت پیش دندون تیز کرده واسه خود فرهاد و خونه زندگیش به این سادگی ها ولش میکرد!

سرم رو با تاسف تکون دادم و گفتم:

-تو واقعا باخودت چی فکر کردی جناب آقای فرهاد معتمدی!؟ هاااان ؟
به خیالت دختری که واسه این شرایط دندون تیز کرده و از همین حالا داره منو مثل یه حریف از میدون مینداره بیرون بچه اش رو دو دستی تقدیم من میکنه و خودش از اینجا میره و پشت سرش رو هم‌نگاه نمیکنه ؟
نه اون اینکارو میکنه و نه من علاقه ای به نگهداری از بچه ی یکی دیگه دارم!

دستمو گرفت و با تنگ کردن چشمهاش پرسید:

-تو چرا به من اعتماد نداری؟

هه! حرف از اعتمادمیزد.
اشاره ای به دور و اطراف کردم و گفتم:

-وصغمو ببین !؟ ببین…دارم وسایلمو جمع میکنم تا برم جای دیگه و این اتاق رو واسه مادمازل خالی کنم بعد تو دم از خوب شدن اوضاع میزنی!؟
دم از اعتماد؟
اونم وقتی که دسته گلت واسه همه رو شد…یه زن باردار!
متاسفم…من به هیچکی اعتماد ندارم!خصوصا تو

خم شدم.حعبه ی وسایل و لباسهارو برداشتم و بعدهم از اتاق بیرون رفتم.
این شرایط مثل تن دادن به ذلت و خاری بود.
مثل که نه…واقعا تن دادن به ذلت بود و فقط نمیدونستم قراره چی پیش بیاد بعد از این و مرحله ی بعد از بیرون انداختنم از این اتاق چی هست!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان سکوت تلخ pdf از الناز داد خواه

    خلاصه رمان :         نیکا دختری که تو یه شب سرد پاییزی دم در خونشون با بدترین صحنه عمرش مواجه میشه جسد خونین خواهرش رو مقابل خودش میبینه و زندگیش عوض میشه و تصمیم میگیره انتقام خواهرشو بگیره.این قصه قصه یه دختره دختری که وجودش پر از اتشه پر از اتش انتقام دختری که میخواد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان میان عشق و آینه

  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق شه و همون شب اول عروسی… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوس نامشروع ارباب pdf از مسیحه زاد خو

  خلاصه رمان :     کابوس ارباب همون خیانت زن اربابه ارباب خیلی عاشقانه زنشو دوس داره و میره خواستگاری.. ولی زنش دوسش نداره و به اجبار خانواده ش بله رو میده و به شوهرش خیانت میکنه … ارباب اینو نمیفهمه تا بعد از شش سال زندگی مشترک، پسربچه‌شون دچار یه بیماری سخت میشه و تو ازمایش خون بیمارستان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کافه ترنج
دانلود رمان کافه ترنج به صورت pdf کامل از مینا کاوند

    خلاصه رمان کافه ترنج :   بخاطر یه رسم و رسوم قدیمی میخواستن منو به عقد پسرعموم دربیارن، واسه همین مجبور شدم پیشنهاد ازدواج برادر دوست صمیمیم رو قبول کنم با اینکه میدونستم بخاطر شرط پدرش میخواد باهام ازدواج کنه ولی چاره ای جز قبول کردنش نداشتم، وقتی عاشق هم شدیم اتفاقایی افتاد که       به

جهت دانلود کلیک کنید
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ
دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا

  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی جانم حک‌ کردی، که دیگر جادوی هیچ رنگی در من

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علی
علی
1 سال قبل

مدرسه‌ها باز شد و این رمان تمام نشد 🤣

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

سلام عزیزان…. اگه دوس دارین رمان توپ بخونین و حالشو ببرین برید معجون رو بخونید ـدم این نویسنده گرم. ـواقعا رمان نوشته

♡♡♡
♡♡♡
1 سال قبل

واقعا براوو عالی بود خسته نباشید دستت دردنمیگیره اینقدر تایپ میکنی😑😑😑 بعد از دوسال از اتاق رفت بیرون😐😐

Queen
Queen
1 سال قبل

خاک تو سرتتتت شیدا خااااک به جای اینکه بمونه پیش اون فرزام یا واقعا فرار کنه مونده پیش اون بیشورر

بی اعصاب
بی اعصاب
1 سال قبل

شیدا میگه فرهاد قکر میکنه من احمقم…خب هستی دیگه..احمقققق…والا …میگه چی قرار پیش بیاد…یه جوری میگه انگار دست و پاشو بستن نمی تونه بره طلاق بگیره…خودش عین کنه چسبیده به خونه فرهاد و ول نمی کنه

sanaz
sanaz
1 سال قبل

یعنی یکم عشوه خرکی این بلد نیست خاک تو سرش کنم😐💔

جانان
جانان
1 سال قبل

فک کنم فرهاد سنتی و صنعتی با هم میزنه با این حجم از توهمات
بابا فرهاد ساقیتو عوض کن از موتوری جنس نگیر

نیلو
نیلو
1 سال قبل

بعدش طلاق شیدای عزیز😂💔

Sheyda
Sheyda
1 سال قبل

چقد احمقه شیدا من باشم رومخش راه میرم طلا ملا بخره خونه اینا بخره به اسمم با لوس شدنو اینا بعد بند و بساطمو جم میکردم ول مبکردم این پدر سگو

باز دوباره میره خونه فرزاد چسناله میکنه میگه عه برم پیش کی چیکار کنم برمیگرده باز شبیه جوجه اردکه والا

نویسنده ایسگامون کردی واقعا؟یا زیادی ساده ای؟😑

nara
nara
1 سال قبل

ای ایشالا از این خونه هم بندازنت بیرون تادل من خنک شهههههه اخه احمقققق خل وضع حیفه این کلمه احمق رو بهت بچسبونن
ب جایی ک بری پیش اون فرزاد و زرتی بزنی زیر گریهههه میتونستی بری ی‌ شهر دیگه😐😐

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x