رمان”ســهم من از تو”پارت۹۱

فصل دوم

 

تلخ میگم:

 

– فکر میکنی خوشحال میشه؟ اون اگه میخواست منو ببینه نمیفرستادمون اون طرف….

نمیگم خودم نمیخواستم برم… میخواستم… اما دلم مراقبتشم میخواست…دلم حمایتشو میخاست، شاید اگه پیش خودت میموندم..

باهات لج نمیکردم… این قدر بدبختی گریبانمو نگرفته بود!من انتخابم اشتباه بود اشتباه کردم

شمام پشتمو خالی کردین، وقتی یه دختر راهو اشتباه میره و متوجه میشه، کی میخاد پشتش باشه؟ به کی میخاد تکیه کنه تا بازم سرپا شه.

دستمو میگیره…

خودمو توی آغوشش پرت میکنم و جز همه ی غصه ها غصه ی دلتنگی و دوریمم می بارم، میبارم و دلم آروم نمیشه.

 

«**پوریا**»

 

 

 

بعد از جمع کردن و بسته بندی یه سری از وسایلهای پریا رو مبل میشینم و به پریا که مشغول جمع کردن لباساش هست نگاه میکنم ..

چشماش نشون میده که چقدر اشک ریخته اما الان جلوی من سعی میکنه خودش رو کنترل کنه .

موقع حرف زدن بغض رو تو صداش رو میشنوم ….

اشکایی که موقع جمع کردن وسایل بی اختیار از چشماش میچکن و یواشکی و تند پاکشون میکنه تا من متوجه نشم عصبی ترم میکنه :

– بسه دیگه تا کی میخوای به یه آدمی که حتی اسمتم تو ذهنش نمیاره فکر کنی و خودتو سرش داغون کنی؟ اون اون ور دنیا حتی یه ثانیه نمیگه پریا کیه بعد تو صبح تا شب اینجا همش تو فکر اونی …

 

انگار منتظر همین حرف بود که سمتم میاد و خودشو تو بغلم میندازه و بلند بلند زار میزنه …

– پوریا دست خودم نیست ..

نمیتونم مگه من چی کم دارم آخه ؟ من که گفته بودم همه کار میکنم بهم فرصت بده …..

پشت کمرش رو نوازش میکنم :

– تو از سر اونم زیادی این یک ؛

بعدم آخه خواهر من تا آخر عمرت میخوای عذاب بدی خودتو ؟

ازدواج کرده که کرده اگه ازدواج نمیکرد مگه تاثیری داشت تو رابطتتون ؟

هق میزنه :

– اون … اون خودش گفت دیگه عاشق نمیشه

– الانم شک دارم که عاشق شده باشه …

اشکاشو پاک میکنه :

– یعنی چی ؟

– حس میکنم همش نقشه س

لبخند میزنه :

– مطمئنی؟

دلم از این همه امیدش به آرشام میگیره :

– فقط حس میکنم ..

نقشه باشه یا نه بازم برای تو فرقی نداره باید زندگی کنی بدون فکر به اون …

موقعیتاتو سر عشقی که ته نداره هدر نده … سعی کن باز روحیت قوی و محکم و شاد باشه.

ناراحتیشو که میبینم میگم :

– من خواهر ترشیده نمیخواما پس فردا باید ترشی بندازیمت دیگه .

میخنده اما با غم …..

– برم بقیه وسایلمو جمع کنم …

پریا که میره سمت تراس میرم …

بعد این همه سال دوستی هنوزم سر از کارای آرشام در نمیارم ….

گوشیمو برمیدارم و شماره‌ی آرشام رو میگیرم.

 

«**آرشام**»

 

 

– هر کی باور کنه من یکی باور نمیکنم آرشام…

چی تو سرته باز؟

کلافه لباسامو توی چمدون پرت میکنم:

– مرتیکه خر میگم دارم میام تهران فردا پرواز دارم.

تورم میبرم خواستگاری که باور کنی!

– چه جوری آرشام؟ چه جوری ممکنه؟

 

نیشخند میزنم:

– چیه میخوای اطلاعات بدی باز فکر کردی من الان عاشق دلخسته شدم؟

– پریا داره دق میکنه

– بگو نکنه… یه دوست داشتن معمولیه….

واسه اولین بار دلخور میگه:

– این دوست داشتن معمولی پریو نداشتی؟

– پری همیشه واسم مث خواهر بود… باور کن .

– باور کنم میخوای مث آدم زندگی کنی؟

سیگارمو روشن میکنم و پشت پنجره می ایستم:

– میخوام… اما بعید بتونم!

– دختر چی داشت که تونست آدمت کنه؟

لبخند میزنم:

– شور شوق حس زندگی امید…!

_خوشحالم واست …

اگه حقیقت داشته باشه خودم واست عروسی میگیرم.

میخندم:

– جون بابا! پس سعی میکنم زودتر بیام..

 

(اینم یه پارت دیگه واسه عشقای خودم❤️)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۷

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن

    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی میشود . رمان لهیب انتقام ، عشق و نفرت را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
رمان در پناه آهیر
رمان در پناه آهیر

خلاصه رمان در پناه آهیر افرا… دختری که سرنوشتش با دزدی که یک شب میاد خونشون گره میخوره… و تقدیر باعث میشه عاشق مردی بشه که پناه و حامی شده براش.. عاشق آهیر جذاب و مرموز !     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز ۰ /

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سر گشته
دانلود رمان سر گشته به صورت pdf کامل از عاطفه محمودی فرد

    خلاصه رمان سر گشته :   شیدا، برای ساختن زندگی که تلخی های آن کمتر به دلش نیش بزند، هفت سال می جنگد و تلاش می کند و درست زمانی که ناامیدی در دلش ریشه می دواند، یک تصادف، در عین تاریکی، دریچه ای برای تابیدن نور به زندگی اش می‌شود     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژ آشوب pdf از مریم ایلخانی

  خلاصه رمان:     داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب عمارتی به نام دژآشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده   دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روشنایی مثل آیدین pdf از هانیه وطن خواه

  خلاصه رمان:   دختری که با تمام از دست رفته هایش شروع به سازش می کند… به گذشته نگریستن شده است عادت این روزهایم… نگاه که می کنم می بینم… تو به رویاهایت اندیشیدی… من به عاشقانه هایم…ع تو انتقامت را گرفتی… من تمام نیستی ام را… بیا همین جا تمامش کنیم…. بیا کشش ندهیم… بیا و تو کیش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ماما دلی
ماما دلی
1 سال قبل

نداجون من سهمم و از تو می خوام پارتم کو🥺😍

زلال
زلال
پاسخ به  neda
1 سال قبل

چرا آخه

همتا
همتا
1 سال قبل

سپاسگزارم

بهار
بهار
1 سال قبل

ملسی ندا جون

Kmkh
Kmkh
1 سال قبل

عالی بود 🤩🤩

زلال
زلال
1 سال قبل

جووون عاچقتممم

مریم
مریم
1 سال قبل

خیلی هم عالی
کاش بیشتر بود😊

بهار
بهار
پاسخ به  neda
1 سال قبل

متاسفانه داری ی
خورده تند ترکمون میدی😅

شیدا
شیدا
پاسخ به  neda
1 سال قبل

😪😪

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x