_واسم مهم نیست… من بهش گفته بودم عشقی درکارنیست.. قرارما عشق نبود.. به من ربطی نداره که اون چه حسی داره!
_کاری به ربطش ندارم مهم اینه که اون دوستت داره
و اینطور که پیداست قرار نیست فعلا ازش جدا بشی!
_ساراجان.. قربونت برم.. قرارما رو یه قرار کاری یا کمک یا حتی ترحم بدونش.. چه نسیم باشه چه نباشه هیچ تاثیری تو رابطه ی من وتو نداره!
_اون عاشقته آرش.. ندیدی توی بیمارستان چه قیامتی به پا کرد؟
تازه اونجا یه مکان عمومی بود و خیلی کنترل شده بود.. بهش فکر کردی توخونه و جایی که هیچکس نباشه قراره چیکار کنه؟
خیلی ببخشید اما من اصلا میونه ی خوبی با کولی گری و سلیطه بازی واینجور کارها ندارم..
_نگران نباش.. قول میدم حتی یکبار دیگه نسیم رو توی اون خونه نمی بینی
مگر اینکه مثل اون روز سرزده وبی هماهنگی بیاد خودمم غافلگیر کنه!
_ببین.. خودتم میگی غافلگیر شدی.. چه تضمینی هست که اون زنی که به قول خودت خیلی هم باهوشه دیونه بازی ازش سر نزنه؟
دستامو گرفت و روی دستم رو بوسه آرومی زد وگفت:
_قول میدم تا شرش کنده میشه و ازایران میره نذارم هیچ کار اشتباهی ازش سربزنه
به من اعتمادکن.. من نمیذارم هیچکس تورو اذیتت کنه..
_آرشششش!!!
_سارا.. خواهش میکنم برگرد..نسیم خیلی وقته که میدونه تورو دوستت دارم…
باحرفی که زد بی اراده دستامو ازدستش بیرون کشیدم وبا چشم های گرد شده نگاهش کردم…
_چی؟؟؟؟
_میدونه دوستت دارم..
_یعنی چی؟ از کجا میدونه؟!
_خودم بهش گفتم.. بهت گفتم که رابطه ی من بانسیم اونطورکه فکرمیکنید نیست!
_اما اون دوستت داره.. خودت گفتی که عاشقته!
کلافه چنگی به موهاش زد و گفت:
_خب باشه! مگه من گفتم که عاشقم بشه؟ ازهمون روز اول بهش گفته بودم که عشق وعاشقی درکار نیست..
گفته بودم طبق قانون من پیش بریم و حالا که قوانین رو زیرپاش گذاشته تقصیرمنه؟ چون عاشق شده من ازعشقم بگذرم؟ این توقع رو از من داری؟
باگیجی درحالی که صدام از ته چاه درمیومد گفتم؛
_تو دیونه ای… شانس آوردم تواین مدت بلایی سرم نیاورده!
_چرا اینقدر از نسیم میترسی؟
_چون قرار نبود عشقش رو ازچنگش دربیارم!
_عشق کدومه؟ من چی میشم؟ عشق من تویی.. پس تکلیف قلب من چیه؟
_اگه وارد زندگیت نمیشدم….
کلافه میون حرفم پرید وگفت:
_هیچوقت عاشق نسیم نمیشدم! هیچوووقت! حالا میشه این قضیه رو تمومش کنی وبرگردی خونه؟
با اینکه هنوزم توشوک حرف هاش بودم، سری به نشونه ی تایید تکون دادم وگفتم:
_باشه.. باید باخانواده ام حرف بزنم ببینم میتونم برگردم یانه…
_یعنی چی میتونم برگردم؟ مگه چی گفتی بهشون؟
_اونقدری گفتم که فکرمیکنن قصد برگشتن ندارم…
_سارا؟
_چیه؟ توقع داشتی با اون کاری که کردی هِلک و تِلک پاشم بیام اونجا؟
بادلخوری نگاهم کرد و گفت:
_میخواستی تنهام بذاری؟
_اوهوم.. علم غیب نداشتم که بدونم دوستم داری!
_خودت چی؟
باگیجی توچشماش نگاه کردم وخنگ پرسیدم:
_هان؟ خودم چی؟
_از عشق من خبرنداشتی از خودت که خبر داشتی! به همین راحتی از عشقت میگذری؟
غمزده سرم رو پایین انداختم وگفتم:
_من خیلی وقته یاد گرفتم ازچیزایی دوستشون دارم بگذرم و پا روی دلم بذارم..
دوباره بادستش سرمو بالا گرفت وگفت:
_میشه بامن این کار رو نکنی؟
سارا… بهم قول میدی هیچوقت ازم نگذری؟ قول میدی تو هر شرایطی پای عشقت بمونی؟
دلم یه جوری بود.. مثل دختربچه های خجالتی شده بودم و هرثانیه قند توی دلم آب میشد…
مطمئن بودم لپ هام گل انداخته و به قول آرش یه پا خاله قزی شدم…
توی سکوت منتظر جوابم بود…
_قول میدم!
هنوز حرفم تموم نشده بود که سرشو کشید جلو و لب هامو به بوسه ای عمیق و پر حرارت دعوت کرد…
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 3
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
بیا دیگه ۱۰ پارتم عشق و عاشقی و نسیم گور به گوری رو نویسنده ول نمی کنه
باشه باشه قشنگه ولی ۳ پارت شدا اینا تو ماشینن
این سارا هم دیگه شورشو در اورده احمق نه خودش مثل اب پاک و زلاله ارش نسیم و بوس کرده باشه تو با کوهیار خیلی کارا کردین حسابی با ارش نداره بی حسابن نمی دونم چرا از ارش ی همچین انتظاری داره درسته کوهیار پاشو کشیده عب و کاری نداره ولی نسیم خب کرم میریزه ولی نسیم کوهیار عاشق این دو نفرن بازم جفت جفت شد بابا بسه تموم کن 😭
کمه خدایااااا🥲🥲🥲
دمت گرم نویسنده جون😂💋
فقط کم بود پارت🥺
چقد خوب میشه سارا بره تو خونه یه آرش😂😂❤
اینا 3 یا 4 پارته تو ماشینن بابا یکم بیشتر پارت بدین حالا به ما رحم نمیکنین به اینا رحم کنین خیلی وقته تو ماشینن و آرش هم که هَوَلللل هی دم به دقیقه میره تو فاز میترسم کار به جاهای باریک بکشه 😂😂😂😂
سارا انقدر کشش نده
نمیدونم چرا دخترای رمان موقع اعتراف ب عشق پسرع ی پا دایه مهربونتراز مادر میشن ک فکر احساسات دانشگاه الاغ شناسی از دوقوزاباد هم میکنن؟؟😐😂
.
کم بود ای خدا راستی این ارش چقدر لب دوست داره همش لب سارارو میبوسه😐🙄 تورو خدا زیادش کنین
بخدا هی زرت و زرت تو حلق همن 😐
😅😅😅😅
نمیشه این پارت رو یکم طولانی کنی خسته شدم نخونده تموم میشه