احساس کردم هول شده چون با دست پاچگی رفت گوشی روبرداشت وبدون جواب دادن توی جیب شلوارکش گذاشت و گفت:
_ولش کن یکی از رفیقامه جواب نمیدم!
چشم هامو چین دادم و موشکافه گفتم:
_اونوقت چرا جواب نمیدی؟ کدوم رفیق؟
عاقل اندرسفیهانه نگاهم کرد..
_توچرا اینجوری شدی؟ نکنه به من شک داری؟
_ببخشید دست خودم نیست.. اما من بعضی وقت ها به خودمم شک میکنم.. حالا هم گوشیت دوباره داره زنگ میخوره! مشکلی باجواب ندادنت ندارم و حتی به من ربطی نداره، اما میشه لطفا من شماره رو ببینم؟
تک خنده ای کرد وبا ناباوری اسمم رو صدا زد..
_سارا؟؟
_نسیمه؟
لبخندپرکشید وجاشو به نگرانی داد..
دیگه مطمئن شدم نسیم پشت خطه!
_با اون رفتارهایی که توی بیمارستان ازخودت نشون دادی مگه جرات میکنم بگم کیه؟
_من که گفتم درکت میکنم وگفتم باورت کردم و صبرمیکنم بانسیم تموش کنی پس چرا ازم مخفی میکنی والکی میگی رفیقم پشت خطه؟
_فقط میترسم نگرانت کنم و الکی بخاطر موضوع مسخره وتکراری تو فکر بری و خودتو اذیت کنی! شاید چیزی به من نگی و به روی خودت نیاری اما..
اما خوب میدونم تودلت چه خبره ومیدونم به هم میریزی! میدونی که ناراحت شدنت آخرین چیزیه که توی دنیا میخوام وحتی با اطمینان میگم اون به عنوان آخرین خواسته هم نمیخوام!
_میدونم.. اما دروغ گفتن بیشتر ناراحتم میکنه.. بیشتر بهمم میریزه! حالا میشه جوابشو بدی؟ میخوام ببینم چی میخواد!
_سارااااا ؟؟؟
چاقوی دستمو که واسه پنیر آورده بودم بالا گرفتم وطرفش تکون دادم وگفتم:
_زودباش جواب بده!
گوشی رو ازجیبش بیرون کشید و دکمه اتصال رو لمس کرد..
با پچ پچ وتهدید گونه گفتم بذاره ی روی اسپیکر که من هم بشنوم!
رنگش پریده بود و این دلم رو به شور می انداخت… به اجبار کاری که گفتم رو کرد وگوشی رو گذاشت روی پخش و گفت:
_بله؟؟؟
_چرا جواب نمیدی؟ چی شد یه دفعه قطع کردی مثلا داشتیم حرف میزدیما!
باشنیدن صدای نسیم قلبم ریتم تند گرفت و یه لحظه حس کردم جون تو تنم نیست!
_کار پیش اومد.. من بعدا باهات حرف میزنم فعلا کاری نداری؟
نسیم باعشوه خرکی جواب داد؛
_وا؟ چه کاری؟ داشتیم درباره ی آیندمون وبچه هامون حرف میزدیم یعنی از اینها مهم تره کارت؟
_اولا که من حرف نمیزدم تو حرف میزدی.. حالاهم باید قطع کنم. خداحافظ
گوشی رو قطع کرد و با عجز نگاهم کرد..
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 20
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
از اخرین پارتی که گذاشتی ۹ ماااااااااااه میگذره دقت کنین ۹ ماه ،مرسی از تموم زحماتت ولی ما اینجا تو نخش موندیم وااای
حداقل روزی 5تا پارت بزار تا توی 6روز جبران بشه
تازه امروز شروع کرده ببینم کیا میخواد پارت بده
دلت چیز کمی نمخواد؟ خدا خدا کن همین روزی یه پارتو بده روزی 5تا پارت پیشکش
من الان یادم نمیاد داستان چی بود چه گلی به سرم بزنم😂😂😂
چه عجبببب!
براوووو چقد طولانی بعده یه ماه مرسی واقعااا 😑