رمان آس کور پارت 180 - رمان دونی

 

 

 

 

هیچ کدام فکرش را هم نمیکردند بابت آن روز تاوانی به این بزرگی بدهند.

 

حاج آقا رو به نگاه پر سوال سراب و حامی نیشخندی زد.

 

_ من و مادرت اون موقع پلیس بودیم. نمیدونم کار خدا بود، قسمت بود… پرونده ی یاشا افتاد زیر دست ما.

تغییر چهره داده بود، حتی اسمشم عوض شده بود و ما نمیدونستیم واقعا کیه.

یعنی کی فکرشو میکرد؟ یاشا مرده بود، سر خاکش میرفتیم… کی فکرشو میکرد آخه؟

وقتی فهمیدیم که دیر شده بود، البته اول مادرت فهمید.

وسط عملیات بودیم که مادرت بدون اینکه به بقیه خبر بده تصمیم گرفت فراریش بده.

بعدا که فهمیدیم، هممون کمکش کردیم.

من فرمانده ی عملیات بودم و ناپدید کردن مدارکی که علیه یاشا داشتیم برام کاری نداشت.

تهش یه توبیخ بود دیگه…

 

صدایش که رو به افول رفت، رها بغض کرده و نالان پرسید:

 

_ پدرت خونوادشو کشته یاشا، چرا از ما داره انتقام میگیره؟ ما که گناهی نداریم…

 

سراب قبل از بقیه لب به سخن گشود.

خواندن ذهن راغب برایش مثل آب خوردن بود.

 

میدانست چه احساسی نسبت به تمام آدمهایی که در این ماجرا حضور داشتند، دارد‌.

 

_ اون عمو و مامانو مقصر میدونه.

اگه به خاطر اونا نبود، رییسش اصلا اون دستورو بهش نمیداد که بعدش اون اتفاقا بیفته.

وقتی هم که نذاشتین عمو دستگیر بشه و انتقامشو کامل کنه، از نظرش خود به خود دست همتون به خون خونوادش آلوده شده‌…

 

دست روی شکمش گذاشته و از آنجا که راغب را بهتر از خودش میشناخت، نگران زمزمه کرد.

 

_ اون هیچوقت دست برنمیداره…

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 99

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد )

  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر اخم داشت غر می‌زد: “بعد از یه سال و خرده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم

  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه میزنم و !از عشق قدرت سالوادرو داستان دختریست که به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوماخر به صورت pdf کامل از مسیحه زادخو

        خلاصه رمان:   داستان از جایی آغاز میشود که دستها سخن میگویند چشم هاعشق میورزند دردها زخم بودند و لبخند ها مرهم . قصه آغاز میشود از سرعت جنون از زیر پا گذاشتن قوائد و قانون بازی …. شوماخر دخترک دیوانه ی قصه که هیچ قانونی برایش معنا ندارد .     به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آتشم بزن ( جلد سوم ) به صورت pdf کامل از طاهره مافی

  خلاصه رمان:   « جلد اول :: خردم کن »   من یه ساعت شنیام. هفده سال از سالهای زندگیام فرو ریخته و من رو تمام و کمال زیر خودش دفن کرده. احساس میکنم پاهام پر از شن و میخ شده است، و همانطور که زمان پایان جسمم سر میرسه، ذهنم مملو از دونه های بالتکلیفی، انتخاب های انجام

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیوی خانم 🥝
کیوی خانم 🥝
3 ماه قبل

پ چرا دیگه اینجوری پارت میذارین؟😕😕😐

همتا
همتا
3 ماه قبل

چرا اینقدر کم
خیلی توضیحاتشون و حرفاشون بریده بریده شد، کاش یدفعه همه جریان توضیح داده میشد و میرفتن دنبال ی راه حل

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x