کسی متوجه منظورش نشد.

تمام سالهای زندگی اش از آن دخترک چشم رنگی متنفر بود اما هیچکس از این تنفر خبر نداشت.

 

او دلیل خودش را برای این نفرت داشت، دلیلی که برای بقیه قابل قبول نبود.

 

همان دختر چشم رنگی مرده باعث شده بود که از تمام دختران چشم رنگی دنیا متنفر باشد و حالا کار دنیا را ببین!

 

زمین چرخیده و چرخیده و چرخیده بود تا همان دختر را زنده و سالم مقابلش قرار دهد.

 

زمین و آسمان دست به دست هم داده بودند تا تنفری که سالها در دل پرورانده بود، توسط همان آدم تبدیل به عشق شود.

 

دنیا در عین بزرگی چقدر کوچک بود.

 

همه دور حاج خانم جمع شده بودند که حامی، سراب لرزان و رو به موت را روی تخت خواباند.

 

سراب زانوانش را در شکمش جمع کرده و به اشک ریختن ادامه داد.

 

از نگاه کردن به حامی واهمه داشت که پلک هایش را محکم روی هم فشرده و نالان پچ زد:

 

_ بچمون… چی میشه؟

 

تنها نگرانی اش کودک بی پناهش بود. قرار بود مثل جانش از او مراقبت کند اما حالا حتی نمیدانست باید با اوی دنیا نیامده چه کنند.

 

به دنیا آوردنش درست بود یا باید زودتر از بین میبردش؟

اصلا چطور هسته ی تودلی اش را از بین میبرد؟ جانش شده بود فسقلی…

 

_ چرا من؟ چرا تو؟ چرا ما؟ میمیرم حامی…

 

دست روی صورتش گذاشت و هق هقش شدت گرفت. کاش همان روز که جراتش را داشت، خودش و این بچه را میکشت.

 

حامی بالای سرش ایستاد و به چشمان بسته اش زل زد. از بازی روزگار خنده اش گرفت و تکه تکه خندید.

 

سراب این موضوع را میدانست و از او پنهان کرده بود.

کلافه از صدای بلندشان چشم بست.

 

_ برین بیرون، همتون… یالا!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 100

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بغض پاییز

    خلاصه رمان :     پسرك دل بست به تيله هاى آبى چشمانش… دلش لرزيد و ويران شد. دخترك روحش ميان قبرستان دفن شد و جسمش در كنار ديگرى، با جنينى در بطن!!   قسمتی از داستان: مردمک های لرزانِ چشمانِ روشنش، دوخته شده بود به کاغذ پیش رویش. دست دراز کرد و از روی پیشخوان برداشتش! باورِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی

  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی مخفیانه‌ی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دو دلداده به صورت pdf کامل از پروانه محمدی

        خلاصه رمان:   نیمه شب بود، ماه میان ستاره گان خودنمایی میکرد در حالیکه چشمانش بسته بود، یاد شعر موالنا افتاد با خود زیر لب زمزمه کرد. به طبی بش چه حواله کنی ای آب حیات! از همان جا که رسد درد همانجاست دوا     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گل سرخ
دانلود رمان گل سرخ به صورت pdf کامل از زیبا سلیمانی

    خلاصه رمان گل سرخ :   ـ گلی!! صدایش مثل همیشه نبود. صدایش با من قهر بود و من مگر چند نفر بودم که ببینم و بشنوم و باز بمانم؟ شنیده‌ها را شنیده و دیده‌ها را دیده بودم؛ وقت رفتن بود. در را باز کردم و با اولین قدمم صدایش اینبار از زیر دندان‌های قفل شده‌اش به گوشم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی

  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و تالش میکند تا همه چیز را به روال عادی برگرداند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
خواننده رمان
1 روز قبل

ای بابا یکم انصاف داشته باشین آخه اینم شد پارت سه ماهه جون به سر شدیم هنوز معلوم نیست حامی از کجا اومده تو زندگی اینا

Tomi
Tomi
پاسخ به  خواننده رمان
1 روز قبل

فکرکنم حامی پسر راغبه

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x