رمان آس کور پارت 191 - رمان دونی

 

 

 

 

 

_ حامی پسرم…

 

کف دستش را مقابل پدرش گرفته و عصبی خندید.

 

_ الان نه، میخوام با زنم تنها باشم… بیرون.

 

_ حالش خوب نیست، بذار یکم آروم شه بعد…

 

از گوشه ی چشم به بردیا زل زده و بی حرف نگاهش کرد.

بردیا سری به تاسف تکان داده و دست زیر بازوی حاج خانم انداخت.

 

_ بیاین بریم.

 

_ ولی بابا…

 

رسا نگران سراب بود.

هر دویشان بدترین خبر ممکن زندگی شان را شنیده بودند و حالا شک داشت تنها گذاشتنشان درست باشد.

 

بردیا با اطمینان پلکی زده و رو به رسا بی صدا لب زد:

 

_ نگران نباش.

 

همه را که وادار به رفتن کرد، کنار سراب نشست و چند دقیقه ای که برایش چند سال گذشت، به یک نقطه خیره ماند.

 

ذهنش در سکوت روزهای گذشته را چرخیده و به زمان حال رسید.

اتفاقاتی که برایشان افتاده بود سنگین و غیر قابل هضم بود.

 

همه چیز شبیه یک فیلم تخیلی بود با این تفاوت که او داشت این فیلم را زندگی میکرد.

 

تک تک نورون های مغزش تیر میکشید. شقیقه هایش را کمی مالیده و سر سمت سراب چرخاند.

 

جمع شده در خود هق میزد و دست روی شکم کوچکش میفشرد.

 

نگرانی حامی اصلا شبیه نگرانی سراب نبود.

حالا که فهمیده بود این دختر همان کابوس کودکی هایش است، همان کسی که حس میکرد زندگی اش را دزدیده، احساسات مختلفی را تجربه میکرد.

 

عشق و تنفری به یک اندازه قلبش را احاطه کرده بود و دقیقا باید چه میکرد؟

نمیدانست…

 

نفسش را با صدا بیرون داده و مردد دستش را نزدیک بازوی سراب برد.

حالا حتی یک لمس کردن ساده هم برایش سخت شده بود.

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 105

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان من به عشق و جزا محکومم pdf از ریحانه

    خلاصه رمان :       یلدا تو دوران دبیرستان تو اوج شادابی و طراوت عاشق یه مرده سیاه‌پوش میشه، دختری که حالا دیپلم گرفته و منتظر خواستگار زودتر از موعدشه، دم در ایستاده که متوجه‌ی مرد سیاه‌پوش وسط پذیرایی خونه‌شون میشه و… شروع هر زندگی شروع یه رمان تازه‌ست. یلدای ما با تمام خامی‌ها و بی‌تجربگی وارد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی دفاع pdf از هاله بخت یار

  خلاصه رمان :       بهراد پارسا، مردی مقتدر اما زخم خورده که خودش و خانواده‌ش قربانی یه ازمایش غیر قانونی (تغییر ژنتیکی) توسط یه باند خارجی شدن… مردی که زندگیش در خطره و برای اینکه بتونه خودش و افراد مثل خودش رو نجات بده، جانان داوری، نخبه‌ی ژنتیک دانشگاه تهران رو می‌دزده تا مشکلش رو حل کنه…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سعادت آباد

    خلاصه رمان :         درباره دختری به اسم سوزانه که عاشق پسر عموش رستان میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه و ازش حامله میشه. این حس کاملا دو طرفه بوده ولی مشکلاتی اتفاق میوفته که باعث جدایی این ها میشه و رستان سوزان رو ترک میکنه و طی یکماه خبر ازدواجش به سوزان میرسه!و سوزان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی

  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم بود! از صبح انگار همه چیز داشت روی دور تند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دونه الماس
دانلود رمان دونه الماس به صورت pdf کامل از زیبا سلیمانی

    خلاصه رمان دونه الماس :   اميرعلی پسر غيرتی كه سر ناموسش اصلاً شوخی نداره و پيچكش می افته دست سروش پسره مذهبی كه خيال رها كردن نامزدش رو نداره و اين وسط ياسمن پيچکی كه دلش رفته واسه به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیوی خانم🥝
کیوی خانم🥝
2 ماه قبل

پ پارت کووووووووووو😑😑😑😑😑 هروز آزگار میام ببینم پارت اومده یا نه ولی نیست
اَه

Bahareh
Bahareh
2 ماه قبل

حداقل به یه جای درست درمون برسون پارت و بعد تموم کن هیچ اتفاق خاصی نمیفته تو پارت‌ها اگه این مثلا پارت رو نمی‌داد هم چیزی از دست نمی‌دادیم.

کیوی خانم🥝
کیوی خانم🥝
2 ماه قبل

باباااااااااا تموم کن این بازی کثیفووووووو .
اَههه😑😑😑😑😑

خواننده رمان
خواننده رمان
2 ماه قبل

واااااا همه روش حورا رو در پیش گرفتن پارتای دو خطی

کیوی خانم🥝
کیوی خانم🥝
پاسخ به  خواننده رمان
2 ماه قبل

فکر کنم تو هنو با دلارای اشنا نشدی .
حورا روش دلارای در پیش گرفته.

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  کیوی خانم🥝
2 ماه قبل

دلارای خیلی وقته برام مهم نیس دیگه از بس چرت شد و دیر پارت میاد فکر میکنم نویسنده کم آورده نمیدونه چی بنویسه

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x