موهام و روی صورتش ریختم و با صدای اغواکننده ای گفتم
_دلم برات تنگ شده.
دکمه های پیراهنش و آروم آروم باز کردم و دستم به سمت کمربندش رفت که بازم دستم و گرفت
_نکن بچه!
با اصرار خواستم پیش برم که سرش و بالا گرفت و گفت
_من کاری نمیکنم که به اون توله ضرر برسه.صبح میریم دکتر… مشکلی نبود خودم کارتو میسازم.
ناامید عقب کشیدم.. فایده ای نداشت.
فردا می رفتیم دکتر و دروغم رو میشد… اون وقته که آرمین دخترم و ازم میگرفت و من میموندم و بدبختی.
* * * * *
#لیلی
فکم قفل کرده بود و نمیتونستم داد بزنم.
ویلچرم و جلو برد. بعد از پیاده شدن کشتی همه ی دخترا رو جدا با خودشون بردن و منو جدا از همه به یه عمارت فوق وحشتناک آوردن. حتی از چیزی که توی فیلم های ترسناک میدیدم هم بدتر بود.
بدی کار این بود که توان تکون دادن انگشتمم نداشتم.
یه در و باز کرد و وارد یه اتاق با کلی ابزار های عجیب و غریب شدیم.
مرد همونجا ولم کرد و از اتاق بیرون رفت.
با وحشت به اطراف نگاه کردم. خدا لعنتت کنه امیر که منو به این روز انداختی.
دو دقیقه ی بعد همون مرد با یه نفر دیگه وارد شد..
یه مرد با چهره ی پر از خالکوبی و صورت چندش آور.
دورم چرخید و همه جامو نگاه کرد و در نهایت سر تکون داد
_خوبه. میسپارم تقویتش کنن.
وحشت کردم. چی کار میخواستن باهام بکنن؟
سعی کردم داد بزنم که به خاطر چسب روی زبونم فقط یه صدای نامفهوم ازم بیرون اومد که مرد اخم کرد و گفت
_اگه میخوای بهت آب و غذا بدم به نفعته که روی زبونت کنترل داشته باشی و داد نزنی!
سر تکون دادم و با چشم به چسب روی دهنم اشاره کردم.
مقابلم ایستاد و چسب و از روی دهنم کند.
نفس بریده نگاهش کردم و گفتم
_چه بلایی میخواین سرم بیارین؟چی کار کردین باهام که نمیتونم دست و پام و تکون بدم؟
با خونسردی گفت
_نگران نباش فلجی موقته!برای اینکه نتونی سرکشی کنی!
_بعدش چی؟میخواین چی کار کنین باهام؟
عقب رفت و گفت
_ما اینجا توضیحی به دخترا نمیدیم.خودت به وقتش همه چیو میفهمی… ببرش!
همون مرد اول ویلچرم و کشوند. با عصبانیت گفتم
_من پلیسم! با این کاراتون گور خودتونو کندید.پدر همتونو در میارم.
با این حرفم مرد دومی متحیر نگاهم کرد و گفت
_راست میگه؟
مردی که ویلچرم و هدایت میکرد گفت
_اطلاعاتش و خود آقا میدن بهتون.
داد زدم
_کدوم آقا؟منو امیر فروخت بهتون نه؟
مرد عصبی گفت
_این دختر بیش از حد میدونه.بسپار زودتر روش کار کنن.
_چی کار؟ میخواین چه غلطی بکنین شما؟
پشت بند حرفم چسب محکمی روی دهنم چسبیده شد و صدای زمخت مرد توی گوشم پیچید
_زیادی از حد حرف زدی.
#هانا
در اتاق رو باز کردم با ورودم صدای خنده شون قطع شد و هر دو منو نگاه کردن.
لبخند مصنوعی زدم و گفتم
_من دارم میرم پرستار یه ساعت دیگه میاد.
حواسم بهش بود که با شنیدن این حرفم اخم کرد.
آیلا رو روی زمین گذاشت و گفت
_همین جا بمون وروجک برمیگردم.
نمیدونم چه سری بود که آیلا این قدر مطیع آرمین بود. بی حرف سر جاش نشست و مشغول بازی با عروسکاش شد.
آرمین از اتاق بیرون اومد و درو بست.
با چشم اشاره کرد برم جلو و خودش پشت سرم اومد.
از اتاق آیلا که دور شدیم اخم کرد و گفت
_کجا؟
_گفتم که سر کار!
نگاهش از صورتم تا روی پاهام چرخید و گفت
_همیشه این طوری میری سر کار؟
از اونجایی که میدونستم گیر میده امروز خیلی بهتر لباس پوشیده بودم اما انگار اون دنبال بهونه بود.
مثل خودش اخم کردم و گفتم
_اوهوم. مشکلیه؟
پوزخند زد و گفت
_شغلت چیه اینجا؟هرزگی؟
خونم با این حرف به جوش اومد و عصبی هلش دادم و داد زدم
_آره… شغلم هرزگیه! پاش هزار تا کثافت کاری دیگه هم میکنم بخوای راستش و بدونی با هزار نفر خوابید…
جلو اومد و با صورتی کبود شده از خشم منو کوبوند به دیوار و دستشو روی دهنم گذاشت.
به سایت مد وان هم سر بزنید
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.6 / 5. شمارش آرا 5
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
ادمین الان سه تا از کامنتام تایید نشده با این میشه چهار تا.. میخوام بدونم ارسال شدن؟؟…
بچه ها ممنونم که جوابمو دادید
آرزو میکنم هیچ وقت غمگین نباشین تا این راهکارا به دردتون بخوره
بچه ها دقت کرده باشین من معمولا بعد از ظهرا کامنت نمیذارم چون ساعت 12 ظهر میخوابم تا 12 شب بعد از اون ورم تا صبح بیدارم بعد دوباره 12 میخوابم خخخخ مامان بابام رفتم مسافرت یک هفته دیگه انشالا میان منم تا اونا نیستنا هر کاری دلم بخواد میکنم
شیفت شب شدی به سلامتی
خخخخخخخخخخخخخخ اره شب کارم
چقدر جا مرصاد و اقا سورن خالیه همیشه کلی با کامنتاشون میخندیدم مخصوصا مرصاد با اون زبون تند و تیزش ایشالا هرجا هستن خوش باشن
من که خیییلی دلم براشون تنگ شده ….
کاش سورن حداقل بیاد بگه جنسیت بچش چی بود و اسمشو چی میخوان بزارن خیلی کنجکاوم …..
بچه ها کسی بهراد چهک رو میشناسه ؟؟؟
من
خب ؟؟؟
خب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا لعنتی با اون چال لپش داره مارو به فنا میده ….
خب دیگه بریم سر اصل مطلب میخواستم بگم اگه موافقین ، تاکید میکنم اگه موافقین ادمین واسه پارت بعدی عکسشو بزاره 😂😂
ارزوت چه طود بر اورده شد عشقم خخخخخخخخخخخخخ
کدوم آرزو ستایش ؟؟؟؟
منظورت عکس پسرست ؟؟؟
اره عزیزم
این عکس اون نیست ستایش…
ستایش عشقم این که بهراد چهک نیست …..
اگه یه ذره دقت میکردی من گفتم چال لپ داره اصلا چال چیه دره لپ داره اما این پسره که نمیدونم کیه چال لپش کجا بود …
اره من میشناسم
من میشناسمش
یاسی واقعا این انصافه؟… من چهار ماهه دارم میگم رابرت پتینسون….ادمینم گفت میزارم ولی به قولش عمل نکرد…
خب باشه پارت بعدی همون که تو میگی رو بزاره گوزون قوربان ….
ادمین خواهش میکنم این پارت که هیچ پارت بعدیش همین عکسی که ایلین میخواد رو بزار …..
اخه دلت میاد خواهری من ناراحت بشه ، خواهش میکنم بزاااار
اصن حالا که اینجوری شد هرچی تو بگی… !
سه روز دیگه بگه بزارم
باش خودم بهت یاداوری میکنم ادمین …
ممنون از خواهرم یاسی و پدر بزرگم ادمین!…
آهنگ گوش میدم و گریه یا میرم حموم خخخخ
آرام جانم اولا ممنون بابت شعررر زیبات… خیلی به دلم نشست… دوما ! من وقتی عصبانی میشم سکوت میکنم, برای اروم شدنم مینویسم, یه جورایی با دفتر خاطراتم درد و دل میکنم و عقده ها و مشکلاتمو میریزم توش…. همیشه اولین جمله ای که موقع عصبانیت رو کاغذ میارم اینه که کلمات به من خیانت نمی کنند…و بعدش هرچی به ذهنم میرسه رو می نویسم, فحش, جیغ , دل نوشته, غیبت…. آروم که شدم دفترمو می بندم و نقاشی میکشم!… باور کن خیلی تاثیر داره…. کاملا واقعیتو گفتم بدن اغراق .
بچه ها یه سوال؟ شما وقتی ناراحت یا عصبی هستین چیکار میکنین که آروم بشین؟
یه تحقیقی دارم برای اون میپرسم.
فقط لطفا با کلاس بازی در نیارین .کاری که واقعا انجام میدینو بگین . حتی اگه خنده دار باشه.
من یا یوگا میکنم یا ماساژدرمانی یا..
خب شوخی بسه 😐
نقاشی میکشم
با چت کردن سر یکی خالی میکنم
میرم قبرستون 😂
خب عزیزم یاسی منم همین کارو باتو کردم تو کردم دیگه 😂😂😂
همه عصبانیتم رو سر تو خالی کردم 😁😁
جنابالی انقدر بیجنبه تشریف دارن 😛😛😜😜
آزاده جون اون یاس نه یاسی….
خب عزیزم من با تو بودم
یاس نظر داد من گفتم رو تو انجامش دادم
حالا بگو از من دلخوری یا نه 😟😟
خواهری ببخش دیگه😯😯😯
نه بابا دلخور نیستم ازت عزیزم ، مگه بچم 😊
با من ¡¡¡¡
ولی من از پرستیژت خوشم میاد آزاده
درواقع کل کل باهات فکر کنم حال بدع 😂😬
اره کیف میده خخخخخخخخ
من میرقصم تنها کاری که واقعا منو خوشحال میکنه
تو دیگه خواهرم یه تختت کمه خخخخخخخخ
شاید باورت نشه من با خودم حرف میزنم یا به عکس لایت یاگامی نیم ساعت خیره میشم
بعدش میرم فروشگاه تو شهر 3 یا 4 شیر کاکائو میخرم با چنتا کیک شکلاتی
در آخر همرو تنهایی میخورم
خیلی ممنون از نظرت ولی خودمم وسط رقص گریم میگیره در اخر هم حموم میرم فقط گریه میکنم بعد میام بیرون اروم میشم .معمولا کارتون باب اسفنجی هم ببینم ناراحتیو کلا فراموش میکنم خخخخخخخخخخخخخخخخخ
من وقتی عصبانی میشم فندک و سیگارم رو برمیدارم میرم رو پشت بوم اونقدر میکشم تا اروم بشم…😂😂😂
میگم چرا هوا الوده شده
😅😅
من مزاحم تلفنی میشم خیلی حال میده😅
مزاحمت تلفنی جرمه ها از 6 ماه تا دوسال زندان داره
یا ابرفضل اگه اون جوری باشه من تا عمر دارم باید زندان باشم ک
ادمین سر همین مزاحمتا دو سال زندان بوده….قبل زندان مو داشت بچم!…
اگه بهت بگم تا حالا حدود 10 بار بیشتر تو عمرم به کسی زنگ نزدم باور میکنی
وا ادمین مگه میشه یعنی به پدر و مادر و خواهر برادرتم زنگ نمیزنی ….
بعله ادمین باور میکنم… چون خودم بیش ترین تعداد تماسی که داشتم 6 دفعه بوده… طولانی ترینش هم دو دقیقه و سی و چهار ثانیه…
خارج از شوخی وقتی ناراحتم یا عصبانی یه اهنگ غمگین میزارم و شروع میکنم به نوشتن واقعا معجزه میکنه یا بعضی موقع ها اونقدر میخورم که معدم زبون باز کنه بگه خواهش میکنم بسه ، دیگه بسه 😉
و اینکه بعضی موقع ها هم عروسکام رو بغل میکنم و گریه میکنم …😢😢
یا میخوابم یا اهنگ شاد گوش میدم یا رمان میبینم یا زنگ میزنم به دوستم
مینویسم…….یا طراحی میکنم…ردخور نداره همیشه ارومم میکنه😍
و میرم رو پشت بوم☺یه جاییش هست که دید نداره به جایی موهامو باز میکنم نفسسس میکشم😐از هرچی استرس و درگیریه فارغ میشم اصلن😻🙈
پ ن:هر وقت بعدش سرما میخورم دهنم از طرف خانواده محترمه سرویس میشه(شما انجامش ندین😂)😊
من میرم پسر ایسگا میکنم مهم نیست از کدوم شهر باشه سر اونا خالی میکنم ی کیفیییی میده(ولی شما ها انجام ندیدن)
😁😁😁😁
من اگه طرف رو به روم باشه نگاهش میکنم بی صدا فقط اشک میریزم
بعضی وقتام میرم ت اتاقم خدارو صدا میزنم بازم گریه و اشک میشه شریک ناراحتیم،اگه خیلیم از طرف دلخور باشم سعی میکنم تا یک سال ازش دوری کنم
کلن خصلت بدیه خیلی سعی کردم تو این سالهای زندگیم ترکش کنم ولی نش!!دختر لوسیم نبودم بابایی و مامانیم نبودم،کلن اردیبهشتیا حساسن!!! تو خونمون ب تنها کسی ک نمیتونن بگن بالا چشمت ابروی منم، بابام میگه حالا دگه سریع گریش میگیره بدم میاد:(:( بقول بابام میگه نکن دخترم فردا روز رفتی خونه همسرت دوبار گریه کنی براش عادی میشه دگه تره ام برات خورد نمیکنه خخخخخخخ
بنظرم راهکار ب منم بدین ۲۸ سالش گذشته (هرچند هنوز فک میکنم سن و سالم اندازه شماهاست)چطوری عصبانیتم خالی کنم از این ب بعد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون روح و روانم خراب میکنه خوشم نمیاد از گریه کردن:(:(
وای راس میگی واقعا
خواهر منم اردیبهشتیه،انقدر حساسه،با کوچکترین حرفی گریه میکنه،وقتیم گریه میکنه انگار سرب داغ میریزن رو جیگر آدم
ولی امان از روزی که حالش خوب باشه همرو زخمی میکنه
امیدوارم همیشه شاد باشیو روزگارت عین ماه تولدت بهشت باشه
منم اردیبهشتیم و مثل خواهر تو با کوچیکترین حرف گریه میکنم و بعدش بقیه باید بیان ناز بکشن ، نمیدونی چه کیفی میده 😂😂
اووووووعهههه چقدررر کامنتتتت خسته نباشید کاربران خداقوت ممبران
ارام جون منم❤ شجریان❤ گوش میدم بعدش هم ساعتهااا با خودم حرف میزنم شاید باورتون نشه ولی لباسای مختلف میپوشم و نقش بازی میکنم
مسخره نکنید ولی واااقعا اینکارو میکنیم:)
ادمین سیچه سکانس عاشقانه ر دیگه نمینی
پارت جدید نداده
سر کله مو پیدا وایی بقیه نیسن
اِی مو قربون لری گپ زَینت برم 😉😉
خدا نکنه عزیزم
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
این شعر از سعدی هست که استاد محمد رضا شجریان اینو به صورت یه قطعه خوندن که خودش یه شاهکار ادبیه
خدايا کفر نمیگويم پريشانم چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسير زندگی کردی.
خداوندا! اگر روزی ز عرش خود به زير آیی لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی به زير پای نامردان بياندازی و شب آهسته و خسته تهی دست و
زبان بسته به سوی خانه بازآيی زمين و آسمان را کفر ميگويی نمیگويی؟! خداوندا! اگر در
روز گرماخيز تابستان تنت بر سايهی ديوار بگشايی لبت بر کاسهی مسی قير اندود بگذاری و
قدری آن طرفتر عمارت های مرمری بينی و اعصابت بر سکهای اينسو و آنسو در روان باشد
زمين و آسمان را کفر میگويی نمیگويی؟! خداوندا! اگر روزی بشر گردی ز حال بندگانت با
خبر گردی پشيمان میشوی از قصه خلقت – از اين بودن – از اين بدعت خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو میدانی انسان بودن و ماندن در اين دنيا چه دشوار است.
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…
رزیتا شعرت خیلی قشنگ بود… مرسی بابت معرفیت…
پیشنهاد میکنم جواب سهراب سپهری به این شعر ک بهش میگن کفرنامه کارو رو هم بخونین😊❤
من خوندم ،عالیه
ارمیا قاسمی؟!؟!؟!؟….. ترمیم؟!!!؟……… من؟!؟…. جیغ؟!؟!؟….. درهمسایگی گودزیلا؟!؟!؟!…. آسپرین؟!؟!…. کوبار؟!؟!؟!؟….. ادمین؟؟!!!؟؟!!..
واااااااااااااااااااااایییییییییییییییی ارمیا قاسمی چقدر زیباست این بشر
من در آن لحظه که چشم تو به من می نگرد…. برگ خشکیده ی ایمان را ,در پنجه ی باد, …رقص شیطانی خواهش را , در آتش سبز… نور پنهانی بخشش را , در چشمه ی مهر… اهتزاز ابدیت را می بینم…بیش از این, سوی نگاهت نتوانم نگریست….اهتزاز ابدیت را, یارای تماشایم نیست…. کاش می گفتی چیست؟….آنچه از چشم تو, تا عمق وجودم جاریست…. . فریدون مشیری…
وااای آرام این شعرو خوندم ناخود اگاه بغض کردم…. خیلی قشنگ بود… میدونی شاعرش کیه؟… و اگه اجازه بدی تو یکی از انشاهام مینویسمش…
ستایش و آزاده یاسی جون
میشه بگین بهترین رمانی ک خوندین چی بود؟؟؟؟؟👆👏😶❤❤😛😛😛👏👏❤❤❤❤❤💌💌💌💌حوصلم سر رف فقد س تا رمان الان دارم میخونم البته خوندما مثلا حدود 20 تا رمان خوندم اما الان در حال حاضر سه تا رمان میخونم یا حرارت تنت یا استاد خلافکار یا معشوقه جاسوس. پوووووووووففففففففف
عزیزم بیش تر از دویست تا رمان دوستای گلم بهت معرفی کردن اول اونا رو بخون امشب!… واسه فردات یه فکری میکنیم…
تب داغ گناه ،پیشنهاد من به شما دوست گرامی
تینا جونم رمان بینوایان ، یه سبد عشق ، ازدواج اجباری رمان های خییلی خوبین پیشنهاد میکنم بخونیشون البته من فقط سی یا چهل تا رمان خوندم بهتره که از ستایش جون کمک بگیری چون اون خییییلی رمان خونده …..
یه رمان هم هست به اسم دلبرونه اینو وقتی فاز غم گرفتی بخون وگریه کن در سایر موارد اصلا
پیشنهادش نمیکنم 😂😂😂
عشقم اگه در همسایگی گودزیلا نخوندی اول اونو بخون بعد/ قرار نبود /هیچکی مثلل تو نبود هم قشنگه
ادمین برای منم مثل آیلین میشه میگه تکراری این و ی بار گفتی هی همینو مینویسه
🤔🤔🤔🤔
ادمین برا منم مث پریسا و آیلین شده میگه قبلا این نظر رو دادی چرا اینطوریه
اینم یه شعر فوق العاده از استاد شهریار تقدیم به ادمین عزیز:حیدربابا دونیا یالان دونیادی….سلیمان دان , نوح دان قالان دونیادی… هر کیمسیه هرنه وریب آلیبدی…افلاطون دان بیر قوری اد قالیبدی… حیدربابا یار یولداشلار دوندولر… بیر بیر منی چولده قویوب چوندولر… چشمه لریم, چراغلاریم, سوندولر… یامان یرده گون دوندی اخشام اولدی… دونیا منه خرابه ی شام اولدی.. حیدر بابا یولوم سنن کج اولدی…. عمروم کچدی, گلممه دیم گج اولدی….هچ بیلمدیم گوزل لرین نج اولدی؟…. بیلمزدیم دنگه وار, دونوم وار… اکیتگین لیک وار, آیرلیق وار, اولوم وار…. * حیدر بابایه سلام, شهریار ( محمد حسین بهجت تبریزی)…. دوستان ببخشید نتونستم ترجمش کنم…
ادمین شما هم بهترین شعری که تا حالا شنیدیو برامون بزار.
صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته
آفرین پسر خوبم دیگه چیا بلدی ؟؟؟
یه توپ دارم قل قلی رو هم برامون بخون تا بهت جایزه بدم پسر خوب 🤣😁
جایزش چیه ؟
هر چی خودت خواستی برات میخرم عزیزم ، پسر نازم ، حالا شروع کن بخون خاله یاسی هم همراهیت میکنه😉😉
برات شکلات میگیرم ، مداد شمعی میگیرم ، رنگ انگشتی میگیرم ، اسباب بازی میگیرم ، پاستیل میگیرم حالا شروع کن بخون خاله جون 😆😆
براش فاز مترو باتریو خازن بگیری بیشتر به دردش میخوره
آرامم ادمین الان تو مهدکودک داره با بچه ها بازی میکنه و شعر میخونه فاز متر میخواد چیکار ….
خخخخخخخخخخخخخخخخخ یه روز نبودم چه ها کردیییییییییییییننننننننن
من واسه بهترین شعر ده هزار تومن کارت به کارت میکنم
وسعم در همین حده ها
ولی نمیدونم بهترین شعر کدومه
حداقل یه ترکی می گفتی…
او بی دولتدی قیزی منده فقیر بیر اغلانام
اونن یری یوردو وار من بی آواره چوبانام
اااااا ادمین عاشق کی شدی؟؟؟؟!!! از بزرگانه؟!؟… احساس کردم با سوز دل و از اعماق درون گفتی”” اونن یری یوردو وار””…!
فقط شعر من منظور داشت مال بقیه نداشت خخخخ
بعله من حسرت و اشتیاق پشت کلماتتو دریافت کردم…
حداقل معنیش کن بفهمیم چی گفتی
ادمین اجازه می دی ترجمش کنم؟…
اره بکن
آیلین جون تو معنی کن شعری که ادمین گفترو
خودش خستس
اگه اشتباه نکنم از پیمان تبریزی هست… اون یه دختر پولداره من یه پسر فقیرم… اون مال و زمین (اصل و نسب )داره منم یه چوپان آوارم!…
اوووووووهههههههه تحت تاثیر قرار گرفتم
خسته نباشی ادمین
آیلین جون این شعر تقدیم به تو عزیزم
از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مبر به شب جشن می روی
شاید به خاک مردهای ارزانیت کنند
یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهایست که قربانیات کنند
بچه ایدی های اینستا تون رو بدید دیگ
خودم:mood_girl696
اگه ریکوئس دادین معرفی کنید ☺
من اینستا ندارم یاس جان… شرمنده گلی…
اشکالی ندارع عزیزم
همین ک گفتی ممنونم ☺
من هیچی ندارم
مرسی ارام جون☺
منم ندارم عشقم
ستایش نگو نداری که من پسر عموتو فالو کردم
عجب پسر عمو جیگری داری میشه به من قرض بدی ؟..
عهههههه اگه واقعا فالوش کردیاا یک دعوایی باهات میگیرم من رو پسر عموم غیرت دارم خخخخخخخخخخخخخخخخخ .من اینستا ندارم اون داره شاید عکس منو گذاشته باشه اگه واقعا پیدا کردی که بعید میدونم خخخخخخخخخخخخخ ولی خدایی از حق نگذریم خوشگله
ترو خدا ازش امضاء بگیر😢😢😢
چجوری بهت بدم که خخخخخخخخخخخخخ
اسمش میدونی چیه مگه که امضا هم میخوای ابجی
خاک تو سرت نکنم آزاده ……😶
اینجوری حرف میزنی محاله که استاد بیاد بگیرتت 😉
میگن تا سه تا نشه
کلا باید قیدشو بزنی
مرسی که گفتی رشتی لاکو 😻
تی قوربان بوشوم کل
ستایش و یاس نامردی نکنین دیگه به یه زبونی حرف بزنین ما هم بفهمیم 🙁
منم ندارم تازگیا مجبور شدم حذفش کنم 🙁🙁
ممنونم ک گفتی😉
یاسی جون ایم کاملت چیع (البته اگ دوس داری بگو )؟
یاسمن ☺ ولی همه یاسی صدام میکنن به جز شوهر خالم که اونم یاسمن نمیگه میگه یاسمین 😅
عهههه اسم منم یاسمنه
ولی همه صدا میکنن
یاس . یاسی. نمسای .ین .یاسِ من
گرفتاریع 😂
مکالمه منو و ستایش هم
رشتی لاکو که میشه دختر رشتی
جمله ستایش هم یعنی قربونت برم دختر
فدااااااااااات عشقم کجای رشت زندگی میکنی مدرسه کجا میری /عشقم ناراحت نشیا اگه نمیخوای جواب نده ناراحتم نمیشم
بچه ها شعرهاتون واقعا قشنگ بود 💜
توانا بود هرکه دانا بود /میازار موری ک دانه کش است
شاعر خودم 😎😂😂
خوبی؟؟؟
خفه نشی یاسیییییی چ گفتی!!
وااای من تو مشاعره فقط همین دو بیتو بلدم هرچی بقیه میگن از اول تا اخر من فقط همین دوتارو میگم خخخخخخخخخ نامردا عصبانی میشن منو از جمعشون پرت میکنن بیرون:(:(
😂😂😂
مث خودمی مرجان جون
این نشونه اینه که ما ادبیاتمون خوبع 😂😂😌
دونه دونه دونه دونه دونه
این حسی که الان بیمونه
ماله خود خودمونه مارو بهم میرسونه
…
محسن ابراهیم زاده خخخخخخخ
من خیلی استرس گرفتم برای هانا