رمان استاد خلافکار پارت 66 - رمان دونی

رمان استاد خلافکار پارت 66

 

چند بار تو راهرو بیمارستان مردم و زنده شدم تا دکترا بهم جواب بدن
ذهنم بهم ریخته تر از هر زمانی بود
میلاد با کاری که کرد اشوب وحشتناکی تو دلم به پا کرد و رفت!
آیلا هم پیش میلاده…میدونم آسیبی به ایلا نمیزنه ولی اگر پیش خودم بود خیالم راحت تر میشد!
آه غمگینی کشیدم که دکتر رو دیدم
به سمتش پا تند کردم و نفس زنون گفتم:
_چی شده اقای دکتر؟!حالش خوبه؟
دکتر در حالی که پرونده رو میبست به چشمام خیره شد
_شما چه نسبتی با بیمار دارید؟
مردمک چشمام میلرزید…هول شده گفتم
_زنـ..ـشم
_ببینید بهتره که بدونید ممکنه تا یک مدت عارضه هایی داشته باشه،نگران نباشید چیز خطرناکی نیست ولی یک موادی با دُز بالا به بدنش تزریق شده…زود رسوندیدش بیمارستان وگرنه زنده نمیموند
گیج زل زدم به دهن دکتر
_متوجه نمیشم،چه موادی،چه عارضه ای
الان حالش چطوره
_الان حالش خوبه،فقط تو بخش مراقبت های ویژست
عارضش میتونه این باشه که عصبی باشه،بزنه بشکونه
با حرفش نفش حبس شدمو رها کردم…این که عادیه دکتر جون
خداروشکر پس سالمه
با ادامه حرف دکتر شوک بهم وارد شد
_ممکنه یک مدت کوتاهی نتونه راه بره
ضربه شدیدی وارد پاهاش شده و دز مواد امکان حس پاهاش رو گرفته
با رفتن دکتر روی صندلی نشستم،همش تقصیر اون دخترست….لیلی!
دندونامو روهم ساییدم و به موبایلم چنگ زدم
شماره میلاد رو گرفتم که بااولین بوق وصل شد
با شنیدن صدای ایلا لبخندی روی لبم نشست
_سلام مامان…کجارفتی مامان
من میخوام بیام پیشت
_اروم باش مامانم…به بابا میلاد بگو بیارتت پیش من
اینجا میخوام کادو تولدتو بهت بدم

#لیلی

از صبح که بیدارشدم از اتاقم بیرون نرفتم و روی پاهام ایستادم و کمی راه رفتم
بهتر شده بودم…انگار جون اومده بود تو بدنم
ولی به کمک دیوار تعادلم بهتر بود
لبخندی زدم و زیر لب خداروشکر گفتم
کاش بتونم با آرش تماس بگیرم و از خودم خبر بدم تا بیاد و ازاینجا ببرتم
ضربه ای به در اتاق خورد که دستی به موهام کشیدم و اروم درو باز کردم
دکتر نایت بادیدن من که روی پاهام ایستادم یک تای ابروشو بالا انداخت و دستاشو بغل کرد
_خوبه میبینم سر پا شدی
_ای همچین…ولی هنوز تعادل درستی ندارم
_خوبه…واسه صبحونه نیومدی اشکالی نداره اومدم بریم برای صرف ناهار…باهات حرف هم دارم
بعد از حرفش دستشو به سمتم دراز کرد نگاهم و به چشماش دوختم
_خودم میتونم بیام دکتر نایت
_میتونی بهم بگی دانیل
_چشم
بعد از حرفم از کنارش اروم عبور کردم که باهام همقدم شد
سر میز برام صندلی رو عقب کشید و خودشم مقابلم نشست
_چیزی که میدونستم میخوای رو برات انجام دادم
سوالی نگاهش کردم که راحت قاشق غذاشو داخل دهنش گذاشت و بلعید
انگار نگاه خیره من اذیتش کرد که شونه هاشو مثل بچه ها بالا انداخت
_مگه نمیخواستی آرمین تهرانی که اومده بود دنبالت رو از اون خانه وحشت نجات بدی؟

با حرفش چشمام گرد شد و لب زد
_واقعا شما اونو نجات دادید؟ چجوری
اونم خریدید؟

_اون فروشی نبود یعنی بودا اما
_اما چی؟
_اون اعضای بدنش‌ فروشی بود نه خودش!
وحشت تو وجودم رخنه کرد
_نترس…من خارجش کردم و الان پیش زن و بچشه

#هانا

قبل از اینکه ایلا برسه خودم وارد اتاق ارمین شدم…لاغر شده بود و صورتش زرد رنگ میزد
کنارش نشستم و دستمو بین موهاش بردم
چقدر دلم برای دیدنش تنگ شده بود…آرمین…مرد مغرور من…دلم برات تنگ شده بود
اشک از گوشه چشمم چکید
اروم لب زدم
_کاش زودتر چشماتو باز کنی…اگر بدونی چقدر نگرانت شدم…مردم و زنده شدم
دلم برات یک ذره شده بود اقای تهرانی
بغضم نذاشت ادامه بدم
اروم به سمتش خم شدم و لبای نم دارمُ روی ته ریشای جذابش گذاشتم
اروم بوسیدمش…نه یک بار کم بود
بازم بوسیدم…دوبار…سه بار…چهار
روی شقیقه اش…لباش…گونه هاش…چشماش!
_زودتر خوب شو…باز سرم داد بزن…اذیتم کن
عصبیم کن…فقط باش!
با، باز شدن در اتاق خودمُ عقب کشیدم که از چشم میلاد پنهون نموند
آیلا به سمتم دویید که بغلش کردم
_ببین عمو آرمینُ پیدا کردم مامانی
میدونستم تو خیلی خوشحال میشی مگه نه
ایلا بی حرف زل زده بود به ارمین بی هوش
_مامان ارمین جون مُرده؟
با حرف ایلا قلبم فرو ریخت
باصدا لرزون لب زدم
_زبونتو گاز بگیر عشق مامان…عمو یکم مریضه دکترا بهش امپول زدن خوابیده
زود میاد خونمون دوباره…الان بریم خونه تا عمو و تو استراحت کنید
_من نمیام…میخوام پیش ارمین جون بمونم
_آیلا نمیشه بابایی…باید بریم خونه…بیا بریم یالا
کیک تولدتم هنوز نخوردی
_من نمیام…مامانی توروخدا
به میلاد نگاه کردم…اون خیلی کمکم کرد و واقعا خوب بود ولی اون نمیتونه بچمُ از پدرش جدا کنه
دیگه نمیخوام از ارمین فاصله بگیرم
_اشکال نداره،بمون دخترم منم تو راهرو متظرتم

روی صندلی نشستم که میلاد عصبی گفت
_معنی کاراتو نمیفهمم هانا،داشت میمرد میذاشتی بمیره تا هممون یک نفس راحت بکشیم
حال ایلارو دیدی؟ اینقدر وابسته شده به آرمین که تو دو روز نبودش داشت دیوونه میشد بعد تو اجازه میدی کنارش بمونه
عصبی از جام بلندشدم و به سمت خروجی بیمارستان رفتم
میلاد با قدمای بلند دنبالم اومد و مدام زیر لب غر میزد
داخل محوطه بیمارستان که رسیدم ایستادم و به چشماش خیره شدم
_میلاد میتونی بری خونه خودت و کل شب رو استراحت کنی
با حرفم چهره اش درهم شد و با صدای بم شده از عصبانیتش غرید
_میرم آیلارو برمیدارم و میرم خونه
عقب گرد کردم که به بازوش چسبیدم و به طرف ماشین کشیدمش
_دیگه نمیخوام آیلارو از پدرش جدا کنم
اون حق داره که کنار پدرش باشه وقتی اینقدر هم دیگه رو دوست دارن…

_هه…تومیخوای پیش ارمین بمونی یا ایلا

چشم غره ای بهش رفتم
_معلومه آیلا…صد در صد وقتی بزرگ بشه بهم میگه چرا از پدرش جداش کردم…وقتی ایلا نمیدونه پدرشه و اینقدر بهش وابستس یعنی نه من نه تو نمیتونیم جلوی نسبت خونی اونا رو بگیریم
حالا توهم برو دنبال زندگیت
_هانا تو زندگیِ منی!چهارساله منتظرم مال من بشی
بی انصافی نکن هانا…خواهش می کنم
یکم دیگه فکر کن…آرمین برای تو مرد زندگی نمیشه،شاید برای دخترش پدری کنه ولی واسه تو شوهری نمیکنه
_میشه تنهام بذاری میلاد!لطفا
بعد از رفتن میلاد برگشتم داخل بیمارستان
یک اتاق خصوصی واسه ارمین گرفته بودم
اروم درُ باز کردم که باصدای ایلا به سمتش چرخیدم
لبخند پررنگش بهم انرژی داد…یعنی اینقدر کنار ارمین شاده؟!
نگاهم سمت ارمین کشیده شد…رنگ نگاهش یک جور خاصی بود
زیر لب سلام کردم

_سلام
صدای ضعیف بود و لبخند عریضی روی لب هاش نقش بسته بود
با قدمای بلند به سمتش رفتم و دستش رو بین دستام گرفتم
_حالت خوبه؟!
چشماشُ باز و بسته کرد…دستاش زیاد جون نداشتن
مثل یک تیکه گوشت بی جون بود….چشمام بااین فکر تار شد
چشم تو چشم ارمین شدم که یک قطره اشکم پایین چکید
_هانا کی مرخص میشم
لب زدم:
_نمیدونم
_ببخشید که نمیتونم اشکاتو پاک کنم….بدنم در اختیار خودم نیست
با حرف ارمین،ایلا بالا پرید و با چشمای گرد شده گفت
_یعنی چی بدنت مال خودت نیست،یکی دیگه بر داشتتش؟
بعد از حرفش ملحفه رو کنار زد
_بدنت که هست عمو
ارمین خنده صداداری کرد و گفت
_خوب شد مامانت تو شیرین زبون رو برای من به دنیا اورد
_اما مامان که من و واسه بابا میلاد به دنیا اورده
باحرفش نگاه عصبی ارمین روم دوخته شد
_من میرم بیرون…شما هم استراحت کنید
سریع اتاقُ ترک کردم و روی صندلی نشستم
اگر ارمین بفهمه موضوع حاملگیمم دروغه دیگه تفم تو صورتم نمیندازه….
خدایا خودت کمکم کن…نمیخوام آرمین و ایلا رو از دست بدم

🍁🍁🍁🍁
🆔 @romanman_ir

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.6 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شوماخر به صورت pdf کامل از مسیحه زادخو

        خلاصه رمان:   داستان از جایی آغاز میشود که دستها سخن میگویند چشم هاعشق میورزند دردها زخم بودند و لبخند ها مرهم . قصه آغاز میشود از سرعت جنون از زیر پا گذاشتن قوائد و قانون بازی …. شوماخر دخترک دیوانه ی قصه که هیچ قانونی برایش معنا ندارد .     به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان رویای قاصدک

  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای آرام جلد دوم به صورت pdf کامل از سلاله

    خلاصه رمان:   قصه از اونجایی شروع میشه که آرام و نیهاد توی یک سفر و اتفاق ناگهانی آشنا میشن   اما چطوری باهم برخورد میکنن؟ آرامی که زندگی سختی داشته و لج باز و مغروره پسری   که چیزی به جز آرامش خودش براش اهمیتی نداره…   اما اتفاقات تلخ و شیرینی که براشون پیش میاد سرنوشتشون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی چهرگان به صورت pdf کامل از الناز دادخواه

    خلاصه رمان:   رویا برای طرح کارورزی پرستاری از تبریز راهی یکی از شهرهای جنوبی می‌شه تا دو سال طرحش رو بگذرونه. با مشغول شدن در بخش اطفال رویا فرار کرده از گذشته و خانواده‌اش، داره زندگی جدیدی رو برای خودش رقم می‌زنه تا اینکه بچه‌ای عجیب پا به بیمارستان می‌ذاره. بچه‌ای که پدرومادرش به دلایل نامشخص کشته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان التهاب

    خلاصه رمان :     گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد…       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوزا جلد دوم به صورت pdf کامل از میم بهار لویی

  خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه بودم و صدای تیز شهردار جدید منطقه، مثل دارکوب روی مغزم منقار

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
229 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sajjad
Sajjad
4 سال قبل

پریسا خانوم به نظر من اون دختر هر چه سریع تر بیخیال شه بهتره
درسته فراموش کردن سخته ولی خب بالاخره میشه
اولش منتظر پیام یا زنگی بعدش بیخیال میشی فقط گاهی اوقات یه حرفی یا یه اهنگی یادت میندازه اونو
ولی در نهایت بعد یه ماه فراموش میکنی

❤A.Z❤
❤A.Z❤
4 سال قبل

اهااااااااای هیچکی اینستا نداره؟؟
من تازه نصب کردم اگه میشه ادرس پیجتونوبدید😊😊😊😊

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  ❤A.Z❤

نه والا شرمنده….

ayliin
ayliin
4 سال قبل

اره فرزاد تو مانکنم خیلی خوب بازی کرده… ولی از حاشیه های رقص روی شیشه چیزی نمیدونم…. گفتم که دوسه قسمتشو دیدم….

ayliin
ayliin
4 سال قبل

اره فرزاد تو مانکنم خیلی خوب بازی کرده… ولی از حاشیه های رقص روی شیشه چیزی نمیدونم…. گفتم که دوسه قسمتشو دیدم…

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

راستیی سریاله هیولا هم قشنگ بود اونی که مهران مدیری بازی کرده بود…

نیوشا خاتون
نیوشا خاتون
4 سال قبل

اون فیلم کلاسیک رمئوژولیت من از بچه گی فقط اسمش شنیده بودم بعدن تو اینترنت بیشتر دربارش مطالعه کردم( البته فکرکنم خانوادم این فیلم دیده بودن• به گفته مادرم ) در مورد سریال ایرانی ها* نمایش خانگی؛ رقص رو شیشه روهم من هم چندقسمتش دیدم { اگر دیده باشی بابک جهانبخش یه ترانه• موزیک ویدیویی برای سریال خونده بود؛ اون موزیک تو م•اه•و•ار•ه نشوندان من چون خوشم اومده بود دوباره تو اینترنت هم دیدم• بعدن شنیدم قراربودکه تو خوده سریال هم بازی کنه مثل فرزادفرزین توسریال عاشقانه• تازه داشتم خوشحال•ذوق مرگ میشودم😉😀😁🤗😍 که سریال بدون هیچ دلیل قانع کننده ای ناقص رها شود•••• شایعه شود کارگردان و تهیه کننده بودجه کم آوردن و بازیگران هم ازناراحتی و عصبانیت فیلم ترک کردن😳😵😨 😱 ] اما احضارهمون موقع که اومده بود فقط پوستر• عکسش دیده بودم و تازه تو اینترنت خلاصش خوندم•••

ayliin
ayliin
4 سال قبل

سلن دیون جزو یکی از شاهکار های هنریه که فکر نکنم دیگه مثلش پیدا بشه… آهنگ my heart که برا تایتانیک خونده اشک ادمو در میاره… من که کلی گریه کردم مخصوصا جاایی که جک داشت غرق میشد داشتم خودمو میکشتم!…. مایکل جکسون رو هم خیییلی دوست دارم… یه مدت داشتم تمرین رقص پاشو میرفتم هی از اینترنت فیلم اموزشی میگرفتم ولی نشد استعداد نداشتم اصلا!… کم مونده بود دست و پامو بشکنم!… با انریکه هم به واسطه معلم زبانمون آشنا شدم و یه جورایی چون اون دوسش دارم منم دارم….اهنگ نامبر وان و سوبه ملا رادیوش( اسپانیاییه) خییلی قشنگن…. الانم جدیدا اریانا گرند و عدل خییلی گوش میدم… یه زمانی رو تیلور قفلی بودم ولی ولش کردم….

نیوشاss
نیوشاss
4 سال قبل

یادم رفت تولیست خواننده های خارجی این اساتید رومعرفی کنم؛ خانمها؛ امل ساین {که من تو بچه گی یه فیلم🎬محصول مشترک؛ایران و تُرکیه خیییلی قدیمی• کلاسیک•نوستالژی• از ایشون دیده بودم بافکرکنم استاد ایرج قادری هم بازی بودن یعنی پارتنر بودن ) و سیبل جان• جناب آقای• ماهسون(این۲نفر هم فکرکنم از خواننده های محبوب مورد علاقه خاله کوچیکم بودن ) خواننده های امریکایی هم ؛ جناب استاد• جان لِنون

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  نیوشاss

بابام عاشقه سیبل جانه!…خخخ

زینب
زینب
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

چقد شما اطلاعات عمومی دارین ماشاءاالله من داخلی هارو که اصلا نمی شناسم خارجی ها هم فقط جوکرو می شناسم که البته معرکس

Fatemeh
Fatemeh
4 سال قبل

منم دخترم ولی نه به این پر حرفی هه ریما شده گلوبال چت

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  Fatemeh

ما نباشیم ادمین غصه میخوره… بهمون عادت کرده…

setayesh
setayesh
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

اره والا خخخخخخ

ayliin
ayliin
4 سال قبل

نیو شاجااان… منم عاشق دیکابریو هشتم و تقریبا همه فیلماشو دیدم مثل تایتانیک, اینسپشن, رومعو ژولیت, گرگ وال استریت, مردی با نقاب اهنین, اگه میتونی منو بگیر و …. از سریالا هم احضار و رقص روی شیشه رو چند قسمتشونو دیدم, ولی کامل نه… از خواننده هام که الیااااسو خیییییلییی دوست دارم, بازم میگم خاک تو سر دختری که ولش کرده… ینی خاااعک….

نیوشاSs
نیوشاSs
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

چه جالب عزیزم (همینطوری که☝بالاگفتم) من هم لئوناردو رو از ۳سالگی میشناسم{از صدقه سری فیلم🚢⛴🛥🛳 تایتانیک😉😀😁)
من یه فیلم دیگه هم نوجون بودم ازش دیدم اسمش یادم نیس؛ اما درمورد۲برادر دوقلو بود که اینها فکرکنم ش•ا•ه•ز•ا•د•ه بودن{از اون قدیمی•کلاسیک•نوستالژی•ها) نمیدونم تو چه سالی یا چه صده وچه عهدی بود•• فقط قیافه هاشون منو یاده زمان پ•ش•ا•ه لویی۱۶ یا ملکه ویکتوریا مینداخت😀😁 فیلم؛ اگه میتونی منو بگیر••• رو هم پیش پرده• تیزرش• رو دیده بودم •

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  نیوشاSs

نیوشا خب همون دوتا داداش دوقلو بودن که یکیشون بیست سال تو زندان بود… اسمش مردی با نقاب اهنینه….the man with the iron mask….

نیوشا خاتون
نیوشا خاتون
4 سال قبل

_ ترانه•آهنگهای کره ای روهم ۱۰•۱۲سال پیش یکی از ترانه های سوپرجونیور تو؛م•ا•ه•و•ا•ر•ه نشونداد بعد همون زمان• (روزها) یکی از دوستام یک سی دی پراز ترانه و موزیک ویدیو بهم داد گروه Ss501 از اونجا شناختم○ بعد اون هم گروه های اینفینیت روهم تو م•اه•و•ا•ر•ه دیدم و اِکسوو روهم هم دوستم آهنگش برام فرستاد(تلگرام) بعد هم خوده بکهیونی رو توسریال عاشقان ماه دیدم {الان هم که ج•م کووریاا و ترانه موزیک ویدیو های کره ای از هرکدوم خوشم بیاد میرم تو اینترنت اسم اون گروه پیدا میکنم😉😀😁•••••••)
ترانه های امریکایی روهم برادرم این خواننده جدیداش رو بیشتر دوستداره امامن یکمی بیشتر از بقیه اون؛قدیمی•نوستالژی•کلاسیک هاشون رودوستدارم مثل ترانه های؛اُستاد اِستیون تایلِر _ مرحوم•اُستادمایکل جکسون _
مرحوم•اُستاد جرج مایکل _ اُستاد برایان آدامز_//خانم مدونا_ خانم سِلن دیوون _
//مرحوم خانم ویتنی هیوستون جنیفرلوپز•ماریاکری•بیانسه•شکیرا _
گروه های؛ ایگلز _مادرن تاکینگ_ ایس آو بیس _

اِنریکه ایگلاسیاس_بریتنی اِسپیرز _
کِلی کِلارکسون _
و•••••••••••••

یاس
یاس
4 سال قبل

بچه ها ولن چیکار میکنین😕😕😂
#ننگ_بر_سینگلی

❤A.Z❤
❤A.Z❤
4 سال قبل
پاسخ به  یاس

دقیقا

❤A.Z❤
❤A.Z❤
4 سال قبل
پاسخ به  یاس

یاسی جون اینستا داری؟؟؟؟؟

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  ❤A.Z❤

اگه با منی زهرا باید بگم نوچ متاسفانه مجبور شدم حذفش کنم ://:/:/

*آزاده*
*آزاده*
4 سال قبل
پاسخ به  یاس

#درود-بر-رل بودن

❤A.Z❤
❤A.Z❤
4 سال قبل
پاسخ به  *آزاده*

😂😂😂😂بدبختی هیچکی رو هم نداریم که
الان که فکرمیکنم میگم کاش گذاشته بودم زندگیم هدفدار بشه🤔🤔🤔

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  یاس

بیایید قدر این روز ها را بدانیم و حالش را ببریم! ……. # حمایت از سینگلی

نفس
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

دقیقا آیلین عشق است سینگلی چیه یه سرخر اضافه دنبالت باشه (البته نظر شخصی منه به کسی بر نخورع )😊

setayesh
setayesh
4 سال قبل
پاسخ به  نفس

زنده باد سینگلییییییییییییییی خخخخخخخ

شیرین
شیرین
4 سال قبل

خییلی شعرایی که گفین قشنگن کاش منم یه همچین استعدادی رو داشتم ممنونم از همگی شب خوبی داشته باشین اگه دیگه نیومدم حلالم کنید بچه ها …. اگر روزی بیامد دلبر ما بگویید … بی تو شبی از آن کوچه گذشتش … بی تو هرگز با تو شاید بابا نه نهمم نزارن … حال روحی در حال حاضر زیر صفر یا شایدم طبقه ی منفی زیر زمین خخخ…..

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  شیرین

شعرا رو که مانگفتیم فقط خوشمون میاد اینجا مینویسیم ( البته غیر از زینب جان)…. حال روحیت چرا بده؟! توعم نری خودکشی کنی یهو!…

Parisa
Parisa
4 سال قبل
پاسخ به  شیرین

لنتی به توهم سینگلی فشار اورده؟؟؟؟
خواستی خودت و بکشی بگو بیا فیلم بگیرم

زینب
زینب
4 سال قبل
پاسخ به  Parisa

ددم وای دلبرت که سکته می کنه!منم باور کن استعداد خاصی ندارم یهو نمیدونم چی شد جوگیر شدم نوشتم دیگه…

نیوشاSs
نیوشاSs
4 سال قبل

(Hana) هانا ی عزیز؛ راستش من۳سالم بود خالم آهنگ•ترانه های آقای اِمراه( اِمره اردوغان ایپک) و آقای تارکان(تارکان تِوِت اوغلو ) رو خیییلی دوستداشت و گوش میکرد• چندسال بعدش هم آقای اِمره یه ترانه با شهیاد خودمون خوندبه نام؛بی توهرگز• چندسال(شاید۱۰تا۱۳) بعدهم سریال غم هجران با بازی این خواننده پخش شود/شایدسال۹۱تا۹۳دوبله پخش شود / •
بعدهاهم خودم عاشق ترانه های تُرکی شودم بیشتر ازاین خواننده ها خوشم اومد○👇
(یعنی در اصل موزیک ویدیو هاشون تو؛ م•ا•ه•و•ا•ر•ه نشونمیداد یا آهنگ متن سریالهای دوبله بود)؛
آقای مصطفی صندل• مراد(مورات دالیکلیچ)• مصطفی جِجلی• ایلیاس یالچین تاش• اییرم درجی/دختر•خانم/•
یکی از اساتید هم هست که ترانه هاش محشره جناب آقای؛مورات جِجلی • مخصوصن ترانه؛ بوآکشام اولوروم•• که از روش چندین نسخه فارسی خوندن• ( الان هم که تو ج•م ; آ•ز همش ترانه های تُرکی پخش میشه○○ ) هرکدوم خوشم بیاد میرم میگردم تو اینترنت پیداش کنم○

نیوشاSs
نیوشاSs
4 سال قبل

آیلین جون؛ _آیلین جون♡آره گلم؛ لیست۴مربوط به فیلم• سریالهای ایرانی بود همه این سریالهایی که شما گفتی مربوط به نمایش خانگی بود○ من همش یاچندقسمتش دیدم یا پوسترش تو سوپرمارکتهاو سی دی فروشیها دیدم بعد رفتم آمارش تو اینترنت درآوردم {یعنی کلن آماره همشون دارم○○○) به نظره من قبل از همشون دندونطلا و شهرزاد قشنگ بودن بعدهم عاشقانه○
کلن به نظره من اول سینما بعد الان هم نمایش خانگی قشنگ♡ پیشنهاد میکنم سریال؛دندونطلا‌ یا رقص روی شیشه یا اَبله روهم ببینی تو ترسناکها سریال؛احضار هست•
الان هم که سریال زهرمار اومده، فیلمهای سینمای جدید روهم نگاه میکنم میگم••• درموردفیلم•سریالهای خارجی{لیست۵)من منظورم فقط فیلمهای دوبله نبود• همه جور فیلم•سریالی  که دوستدارید از هرکشوری(چه زبان اصل همون کشور چه دوبله○فرقی ندارههه) باهر موضوع• ژانری فعلن بجز ژانر؛ وحشت•ترسناک••

❤A.Z❤
❤A.Z❤
4 سال قبل
پاسخ به  نیوشاSs

مانکن خیلی ازهمه بهتره توصیه میکنم ببینید👌👌👌👌

نیوشاSs {خاتون}
نیوشاSs {خاتون}
4 سال قبل
پاسخ به  ❤A.Z❤

ممنون عزیزم😘🤗 راستش پوسترش تو سی دی💿 فروشی و سوپر مارکت دیده بودم(مثل بقیه؛ فیلم•سریالها) اتفاقن بازم دوباره فرزاد فرزین توش بازی میکنه○ وااای چند وقته یسری این خواننده هاهم تو بازیگری پُر کار شدن قبلن ها ای تکوتوک فیلم سینمایی بازی میکردن الان یسری هاشون من تو این نمایش خانگی هازیاد میبینم😉😀😁 از جمله همین؛ فرزاد• من تو اینترنت یه تیکه این سریال دیدم• نشوندادن که اون تیکه کوچولو رو از روی پسران فراترازگُل{سریال کُره ای محبوب زمان ما• ما اون زمان نوجون۱۳•۱۴ساله/ اول تاسوم راهنمایی/بودیم ) کپی کردن• که به نظره من هههیییچچ عیبی نداره😉😀😁

setayesh
setayesh
4 سال قبل
پاسخ به  ❤A.Z❤

منم عاشق مانکن و دلو و کرگدنم

نیوشا Ss {خاتون)
نیوشا Ss {خاتون)
4 سال قبل

وااای یه چند وقتیه بیش از اندازه درگیرم•سرم نسبتن شلوغ شده دوستان میبخشید• اول از همه دیدم که مدیر گرامی و محترم عکس یکی از هنرمندهای؛قدیمی•کلاسیک•نوستالژی رو گذاشتن😉😀😁😃😄😅😆😘😍😎😋😊😂😙😚☺😏🙄🙂🤗😇👼🙋✌🤘👌👍💋💘❤💙💗💖💕💔💓💝💞💟❣💌🌺🌻🌼🌷⚘🌹🏵💮🌸💐🍑🍇🍓🍒🍏🍐🍋🍁 نمیدونید چقدر خوشحال شدم تو چشمام چلچراغونی شود😀😁😍🕊😘 من لئوناردو دیکاپریو رو از ۳سالگیم که فیلم🎬📀تایتانیک{دوستان خوف نکنید با کلی م•م•ی•ز•ی و س•ان•س•و•ر) ازش دیدم ازش خوشم اومد همراه با اون دختره؛کیت به نظره من زوج عالی رو تشکیل داده بودن تو اون فیلم☆○○○○ خانوادمون عاشق این فیلم بودن مخصوصن خاله کوچیکم○ درهرصورت متشکریم مدیر عزیز🌺🌻🌼💮🌸

ayliin
ayliin
4 سال قبل

کاش یک نفر پیدا شود…
دستش را روی شانه ی شب بگذارد،
با مهربانی یا حتی تشر بپرسد: دردت چیست؟!
شب درد دارد،
من این را سال هاست فهمیده ام،
فهمیده ام دردش را به تنهایی تاب نمی اورد
و اضافه اش را روی سینه شب زنده داران میگذارد…
شب یک مرگیش هست!
مطمعنم یک جای کار آسمان می لنگد،
وگرنه بیخود و بی جهت که نمیشود گوشه گیر باشد…
حتما یک نفر، روزی،
روزگارش را سیاه کرده است
که حالا اینقدر تاریک،
پشت نور کم فروغ ستاره هایش پنهان می شود
و ابر هایش،
ماهش را می پوشانند…
شاید زمانی، ماهش را کسی،
قصد ربودن داشته است….
زینب ایلخانی

آرام
آرام
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

very goog

نفس
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

وای آیلین آبجی عالی بود خیلی خوبه 💖💕❣💕💜🧡💓💔🧡💕💜🖤💖💗💋❤💚

marjan
marjan
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

ممنون آیلین قشنگم
مثل همیشه عالییییی بود:-*:-*

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

به گمانم من هم مثل شب یه مرگیم هست :|)

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  Yasi

ممنوونم آرام و نفس و مرجان و یااسی….. عاشقتونم… کسایی که خودشون ذوق و قریحه ذاتی داشته باشن از شعری لذت میبرن….

ayliin
ayliin
4 سال قبل

واااای آرام ینی عااااشقتم با این متنت…. مرررسیییی مررسیییی مررررررررسیییییییی….. خیلی خوب بود حال کردم…. عااالیییی…. دونیا د مین گوزل اولسا بیر سنین تکین اولماز ( تو دنیا هزار تا خوشگل باشه یکیشم مثل تو نیست!)….

آرام
آرام
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

منم عاشقتم بانو

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

عاشق منم هستین ☹️

آرام
آرام
4 سال قبل
پاسخ به  Yasi

شما که تاج سرین

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

اختیار داری عزززیزم این چه حرفیه ….
به قول بچه ها خاک زیر پاتییم…..

نفس
4 سال قبل
پاسخ به  Yasi

خودم عاشقتم یاسی😍💖💕😅

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  نفس

فداتون 😘😘

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  Yasi

منم وسط کشته مرده هات عاشقتم!.. فراموشم نکن یاسی!…

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

محال ِِمن تورو فراموش کنم دختر…

بهترینمی ایلینم 😘😍😄🥰😍😘🤩🥀💐🌸🌷⭐️🌻💕❣️💚💙💛🧡❤️💜💞💝😘🥰😘😘😘

setayesh
setayesh
4 سال قبل
پاسخ به  Yasi

من مگه میشه هوومو دوست نداشته باشم

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  setayesh

فداتم ستایش ….
یدونه ای 💓

آرام
آرام
4 سال قبل

زن عشق می کارد و کینه درو می کند… دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر… می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی… برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی…در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو…او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی… او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی… او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد… او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی… او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر…. و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد… و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع. قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند…و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد…!
دکتر علی شریعتی

Yasi
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

واقعیت های دردناک زندگی ….

آفرین آرامم 👏🏻👏🏻

marjan
marjan
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

عالی بود آرام عزیز
مرسی ک بعضی وقتا ی چیزا رو یاداوری میکنی

آرام
آرام
4 سال قبل
پاسخ به  marjan

خواهش

ترانه
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

هم دمت خودت که این مطلب و گذاشتی هم دکتر شریعتی گرم عالی بود خوشم اومد

آرام
آرام
4 سال قبل
پاسخ به  ترانه

من خودم عاشق نوشته های علی شریعتی و رهی معیریم . پیشنهاد میکنم کتابشونو بخونید

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

من از دکتر شریعتی فقط کتابای کویر و آزادی انسانشو خوندم. ….

زینب
زینب
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

درروددد لایکک

نفس
4 سال قبل
پاسخ به  آرام

آفرین آرام خیلی دردناک واقعا خیلی خوب بود 💋❤💖💗

ayliin
ayliin
4 سال قبل

زینب جان به نظررم خیییلی قشنگ بود, مخصوصا شصت درصد اخرش خیلی بهتر از چهل درصد اولش بود, فقط چنتا نکته بگم بهت؟… با اجازه؛ ( البته من چیزی نمیدونم ولی احساس میکنم اینطوری بهتره): توی یه شعر نو و ادبی واژه ی شنفتم و کوشی کجایی زیاد جالب به نظر نمیاد…و یا به جای دزدید ان نگاهش را بگی دزدید نگهش را، وزن بهتری داره….و تو مصرع دوم به جای وز خستگی بر تخته سنگی بنشستم, بهتره بگین:وز کمال خستگی بر لب یک سنگ نشستم( البته این فقط یه پیشنهاده مطمعنا خودت ذهن خلاق تری داری)… جدا از شعری که گفتی, شجاعت قلم به دست گرفتنت قابل تحسینه .. من عاشق ادبیاتم تو کلاسای تقد ادبی و مشاعره و داستان نویسی ( تابستونا) شرکت میکنم… موفق باشی.. اگه بازم شعری نوشتی خوشحال میشم برامون بگی…

زینب
زینب
4 سال قبل
پاسخ به  ayliin

قربوت جیگر حتما مرسی از راهنماییت آخه میدونی کلاس نهمم هنوز بهمون وزن و اینارو یاد ندادن به خاطر همین یه خورده بد شد

ayliin
ayliin
4 سال قبل
پاسخ به  زینب

فداسرت عزیز…خیلیم قشنگه…

nilo
nilo
4 سال قبل

دیگه به نظرم خیلی داره طولانی میشه
ای کاش زود تر هانا به ارمین برسه و تمام

دسته‌ها
229
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x