رمان جرئت و شهامت پارت ۱۱ - رمان دونی

 

در را بستم. پدر رفت و مغازه و چند دقیقه بعد آمد.

 

با دیدن کیک و آبمیوه، یکی از ابروهایم بالا رفت .پدر در را باز کرد و کیک و آبمیوه را در دستانم داد و در را بست.

 

و سوار ماشین شد و شروع کرد به حرکت کردن.و فرمان را با مهارت خاصی چرخاند

 

هنوز تو شوک بودم تا گفت:

 

_دخترم،اینارو گرفتم تا بخوری هااا

 

_اما من گفتم ،که افتضاح بود سوالات

 

پدر خندید و چال گونه اش مشخص شد .شاید یکی از بهترین آرزو هایم این بود که من هم مثل او چال گونه داشتم.

 

_فدای سرت خوشگلم،دانشگاه آزاد برای چی هست؟؟می فرستمت اونجا.بالاخره تو تلاشتو کردی.

 

نگاه شیطنت به او انداختم.
چقدر من پدر مهربانی داشتم،امیدوارم کسی از این نعمت بی نصیب نشود.

 

_بابا شوخی کردم.سوالات و بلد بودم بعضی هاشون انحرافی بود و جواب ندادم.

 

پدر اهومی گفت و پچ زد:

 

_خودم فهمیدم عزیزم. مگه میشه دخترم رتبه ممتاز مدرسه اش باشه،بعد کنکور و خراب کنه؟

 

لبخندی از روی تبسم زدم. و همان موقع خانه را دیدم. پدر ماشین را پارک کرد و پا هم به سمت خانه رفتیم.

 

با دیدن شیرینی که در دستش بود چشم هایم را ریز کردم و گفتم:

 

_بابا حتما به خاطر ،کنکورم شیرینی گرفتی؟

 

_چرا اینقدر سوال میپرسی ترنم؟برسیم خونه خودت میبینی.

 

نفسم را فوت کردم.و باهم دیگه به سمت خانه رفتیم .

 

و زنگ را با دستانم فشردم .بعد از چند ثانیه در باز شد و صدای هلهله و شادی می آمد.

 

اما من هنوز در شوک بودم که این صدای چیست؟ و به انگار یک مهمانی دعوت شده ام وارد حیاط شدم بوی گلهای که با پدر کاشته بودم،رشد کرده بود و خوشگل شده بود.

 

یادم آمد زمانی که با فرید داشتیم صحبت می کردیم کنار همین قسمت نشسته بودیم.چشمانم را بستم تا گذشته ی مضخرف را فراموش کنم. که مسبب همه ی این کار ها مادرم بود.

 

_بابا چیشده ؟مامان کسی و دعوت کرده؟

 

پدر شروع نگاهی به من کرد و لب زد:_دقت کردی ،ترنم خیلی سوال می پرسی؟خب برو خودت ببین،منتظر چی هستی؟

 

لب هایم کش امد،حتما خبر خوشی بود…رفتم سمت در و آن را با شتاب باز کردم، با دیدن کسی ناگهان چشمانم گرد شد. و پچ زدم:

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان تمنای وجودم

  دانلود رمان تمنای وجودم خلاصه : مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را می خواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین با بدبختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند. صاحب این شرکت امیر پسر جذابی است که از روز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان افگار
دانلود رمان افگار جلد یک به صورت pdf کامل از ف -میری

  خلاصه: عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست رفته اش،دوباره پا در عمارت مجد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو همیشه بودی pdf از رؤیا قاسمی

  خلاصه رمان :     مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادرشوهرش ازدواج می کند؛ برادرشوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ارتعاش pdf از مرضیه اخوان نژاد

    خلاصه رمان :     روزی شهراد از یه جاده سخت و صعب العبور گذر میکرده که دختری و گوشه جاده و زخمی میبینه.! در حالیکه گروهی در حال تیراندازی بودن. و اون دختر از مهلکه نجات میده.   آیسان دارای گذشته ای عجیب و تلخ است و حالا با برخورد با شهراد و …      

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بیراه عشق

    خلاصه رمان :       سها دختری خجالتی و منزوی که با وعده و خوشی ازدواج می‌کنه تا بهترین عروس دنیا بشه و فکر می‌کنه شوهرش بهترین انتخابه اما همون شب عروسی تمام آرزو های سهای قصه ما نابود میشه … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساناز
ساناز
1 سال قبل

کاش به جاهای هیجانیش زودتر برسه

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x