_ وا، حوراجون…اصلا ذوق و شوق نداریا، ناسلامتی عقد خواهرشوهرته!
لبخند کجی زدم:
_ خوشم میاد حتی برات مهم نیست که مدام اسم منو میچسبونی به قباد، البته شاید از درون حرص میخوری و از بیرون داری خوش اخلاق رفتار میکنی!
تک خندهای کرد و موهای لخت و کراتین شدهاش که این مدت رنگ نکرده بود و رنگ طبیعیاش بازگشته بود را پشت گوش داد:
_ چه حرفا میزنی حورا، قباد رو دوستش دارم، اما کور که نیستم میبینم تو هنوز زنشی… انشالله وقتی بچه به دنیا بیاد، برا شناسنامه که مجبور شیم عقد کنیم، تو هم طلاقتو میگیری و میری…
نگاهم را دوباره به کیمیا دادم:
_ دقیقا همینطوره لاله، فقط نمیدونم چرا قباد انقدر لفتش داده عقد کردن تو رو…حامله که شدی، دیگه چی میخواد که هی عقدتو میندازه عقب؟
آهی کشید که انگار از روی دلسوزی باشد:
_ دلش برای تو میسوزه راستش حورا، چندبار بهش گفتما…همش میگه بذار تکلیف حورا معلوم شه بعد، قبادم، بمیرم براش…با تموم رفتارای بد تو، بازم نگرانته که آوارهی کوچه خیابون نشی، ادم بی کس و کار همینه دیگه…
بی توجه به او حواسم بیشتر پی کیمیا بود که دست روی شکمش گذاشته و رنگش پریده بود:
_ اهوم…
_ اهوم؟ همین؟ واقعا در جواب خوبیهای قباد همینقدر بی شرمی؟ جای تاسف داره واقعا حوراجان… یکم قدرشناس باشی بد نیست!
به کل حواسم پرت کیمیا بود، ظاهرا باز هم حالت تهوع داشت، از جا برخاستم و بی توجه به لالهای که نطق میکرد به سمت کیمیا رفتم.
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 281
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
سه چهار تا دیالوگ که نشد رمان، طول رمان حداقل باید چهل خط رو داشته باشه. رو چه مبنایی تایید میکنید! حداقل چند تا پارت رو با هم ادغام کنید یکجا بذارید بهتره.
نظرم در مورد این نصفه پارت هم چیز خاصی نیست، جز اینکه حالم از حرفهای خالهزنکیشون به هم میخوره، واقعاً چهطور اعصاب دارند اینقدر با هم کلکل میکنند😂🙇♀️
این الان یه پارت محسوب میشد یا صرفٱ نقل قول یه مکالمه یک دقیقه ای بین زنهای قباد؟؟؟!!! هه، انگاری از پارت قبلی جا مونده بوده
با اینکه رمانه هر جمله ای ک میخوندم میترسیدم حرفای لاله رو حورا تاثیر بزاره ک خداروشکر نزاشت
سلام دوستان.
ماجرای این رمان چیه؟ خوندن داره یا نه؟
به بی رمانی که نه، به کم رمانی خوردم.این خوبه؟ چند تا سوال و معما قاطی هم داره یا از این مثلث و مربع و پنجضلعی عشقی هاست
فقط بهت بگم نویسندش یه دیوونس!🥱
نویسنده اش روانیه حالا خود دانی با یه دختر بدبخت همه کار کرده خوبه رمانه
سلام با توجه به اینکه موضوع جدید نیست ولی محیط رمان درون یک خونه بیشترگذشته برای من میتونه جذاب باشه البته من فقط دارم از خود رمان لذت میبرم نه اینکه بخوام با بقیه دوستان حرص دیر پارت دادن یا عشق پایان ناپذیر نقش اصلی به یک شخص بی عرضه رو بخورم :>
عزیزم اگه میخوای رمانهای آموزنده و مفید بخونی سری به رمانبوک بزن، البته رمانهای مدوان هم جدیداً خیلی خوب شدند. متاسفانه این نوع رمانهای آبکی واسه نسل نوجوون تا یه زمانی جذابیت داره اما اثراث منفیش خیلی زیاده که روی زندگیشون تاثیر میزاره. واسه بزرگسال خوندن چنین مسائلی فکر نکنم هیجانانگیز باشه، با احترام به نویسنده با اینکه قلم قوی و خوبی دارند اما تو بد راهی دارند ازش استفاده میکنند پرداختن بیش از حد و مانور دادن روی مسائل جنسی و هرزهبازیهای یه مرد فقط سطح رمان رو میاره پایین شاید تو یه مقطعی محبوبیت بالایی داشته باشه اما اثر موندگاری نیست.
خب خداروشکر ولی گفتم لطفا ۲ ۳ پارت این یکیش بود اگه معرفت داری البته
قبول دارید حرفا لاله خیلی ربط داره به کص*ش*عر
رفتی زندگی یکی دیگه به هم ریختی بازم ناز ادا میای باو روی تو رو برم خداااا چرا نسل اینا منقرض نمیشه
آدمایی مثل لاله رو باید سر به نیست کرد😒😒😒😑😑
چه عجب سایت درست شده چن روزه خیلی رو اعصاب بود دستتون درد نکنه