رمان دونی

 

 

 

 

 

 

خشم در نگاهم شره میکرد، چشم ریز کرده گفت:

_ حالت خوبه؟

 

بی اراده بود که از دهنم پرید:

_ اره، یکم فقط حالت تهوع دارم، فکر کنم مسموم شدم…الان توالت بودم هول کردم، درو تند بستم ببخشید اگه ترسوندمت!

 

ابروهایش بالا پرید:

_ نه بابا خواهش میکنم، مطمئنی خوبی؟ دمنوش بذارم برات؟

 

حتما میخواهی در ان سم هم بریزی و کارم را تمام کنی دیگر…

من احمق، من خام و نادان که گول تو و کارهایت را خوردم، زندگی‌ام را دو دستی تقدیمت کردم، لعنتی!

 

_ نه خوبم ممنون!

 

سری تکان داد، موبایل را در مشتم فشردم و منتظر ماندم تا بیرون برود، معده‌ام میجوشید و استرس در جانم پیچیده بود…

 

سری جنباند و همینکه در را بست نفسم را محکم بیرون دادم، به موبایلم که روی شماره‌ی کیمیا مانده بود نگاه کردم اگر میگفتم زیاده‌روی بود؟ چه میکردم؟

 

عصبی چشم بستم:

_ باید بگم، اصن مستقیم به قباد میگم، ای خدا چجوری باور کنه اصن…

 

با خودم زیرلبی حرف میزدم و مدام فکر میکردم، چطور می‌گذاشتم او جای من بنشیند؟ چگونه بگذارم ذات کثیفش اینگونه ادامه یابد؟

همه را گول زده بود…با خراب کردن نام من؟

 

عوضی، خوشبختی من را گرفت…زندگی‌ام را ویرانه کرد…

محال است بگذارم خوش خوشان زندگی کند! محال است اجازه دهم اینگونه پشت سرم به من و بقیه بخندد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 252

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مارتینگل

    خلاصه رمان:         من از کجا باید می‌دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی لخت و عور سعی داشتم حرف بزرگترهارو گوش کنم تا شوهرم رو تو تخت رام خودم کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین‌های تعبیه شده تو خونه، دید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جوانه عشق pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :     جوانه عاشقانه و از صمیم قلب امیر رو دوست داره اما امیر هیچ علاقه ای به جوانه نداره و خیلی جوانه رو اذیت میکنه تحقیر میکنه و دل میشکنه…دلش میخواد جوانه خودش تقاضای طلاق بده و از زندگیش خارج بشه جوانه با تمام مشکلات میجنگه و زندگی سختی که با امیر داره رو تحمل

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو فقط بمان جلد اول pdf از پریا

  خلاصه رمان :     داستان در مورد شاهین و نفس هستش که دختر عمو و پسر عمو اند. شاهین توی ساواک کار می کنه و دیوانه وار عاشق نفسه ولی نفس دوسش نداره و دلش گیر کس دیگست.. داستان روایت عاشقی کردن و پس زدن نفسه.. و طبق معمول شاهینی که کوتاه نمیاد.     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی
دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی

    دانلود رمان هوکاره pdf کامل از مهسا عادلی خلاصه رمان: داستان درباره دو برادریست که به جبر روزگار، روزهایشان را جدا و به دور از هم سپری می‌کنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی! آروکو که عشق و علاقه او را به سمت هنر و عکاسی و تئاتر کشانده است، با دختری به نام الآی آشنا می‌شود؛

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

22 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حورا
حورا
7 ماه قبل

وای بلاخره دست این عفریته رو شد 😤😁
امشب پارت نمیذاری؟

روا
روا
7 ماه قبل

هر چی از زیادی رمان بگم کمه

روا
روا
7 ماه قبل

بشین تا بقیه باور کنن

آنی‌ام .
آنی‌ام .
7 ماه قبل

ب کیمیا اول بگه بهتره

Esfp99
Esfp99
7 ماه قبل

بلاخره روند داستان هیجانی شده

Bahareh
Bahareh
7 ماه قبل

این حورای ببو گلابی بعید میدونم بتونه کاری بکنه اینقد ازش هیچی ندیدم بازم چشمم آب نمیخوره بتونه دست لاله رو رو کنه.

Yas
Yas
7 ماه قبل

الان دوباره حورا برمیگرده با قباد ؟

نمیدانم
نمیدانم
7 ماه قبل

دستت درد نگرف🤨🤨
اما خوشم اومد خوب پیچوندش

رهگذر
رهگذر
7 ماه قبل

خیلی زیاد بود من بودجه بندی کردم یک سوم پارت رو الان بخونم یک سوم دیگه شو دو ساعت دیگه یک سوم اخری هم باشه برای فردا صبح
واقعا زیاد بود دستت موقع نوشتنش نشکست ؟

به تو چه😐
به تو چه😐
7 ماه قبل

همین 😐

حانی
حانی
7 ماه قبل

😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐

صبا
صبا
7 ماه قبل

ابلفضضضضضض یا ابللللفضضضض بالاخره حورا خانیم بیلدی گورخ نینیجاخ😂😂 هوشدوز قبادی بغیشلسع توپورجیم رمانا با گره قشه ایت اولا هامی قاپا پوخ گویا لالع قباد هامین آغزینا سیح لرین وورا چیخا گدع تکینه زندگی الیع ایت دن اسگیح دی اگر دوباره برگشت وورا بو سیح قبادازندگیه

\Me
\Me
پاسخ به  صبا
7 ماه قبل

ادب چیز ذاتیه

آنی‌ام .
آنی‌ام .
پاسخ به  صبا
7 ماه قبل

توروخدا فارسی تایپ میکردی مام می‌گرفتیم

روا
روا
پاسخ به  صبا
7 ماه قبل

واتتتت چیشد

Fateme
Fateme
7 ماه قبل

واقعاااا این دفعه خیلی زیاد بود چشمام درد گرفت

دلارام
دلارام
7 ماه قبل

سلام فاطمه جون خوبی عزیزم
خواهشنننن یخورده پارتارو بیشتر کنید اینکه نشد عزیزم

دلارام
دلارام
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
7 ماه قبل

سلام بانو ممنونم به خوبیت
اوناهم خوبن مرسی 😘
خانوادگی همه خوبین الحمدالله

دلارام
دلارام
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
7 ماه قبل

بخدا دهنمون سرویس شد😂

دسته‌ها
22
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x