لحظهای متعجب به وحید و کیمیا نگاهی انداختم، کیمیا هم شوکه بود و وحید اما انگار نمیفهمید منظورش را!
اب دهانم را قورت دادم و سعی کردم عادی باشم:
_ نه، نمیخوام بفهمه…وگرنه نمیذاره!
با نارضایتی سر جنباند:
_ باشه دخترم، قدمت سر چشم، اتاق خالی دارم، تشک و لحاف هم دارم، جا برات هست…
رو کرد به وحید و گفت:
_ زن حامله به خورد و خوراک چ رسیدگی نیاز داره، من با این پا درد و کمردرد نمیتونم پی این دختر باشم، براش یه پرستاری کسی پیدا کن کمک حالش باشه!
وحید متعجب نگاهش را به من داد:
_ حامله؟ حورا که حامله نیست خاله حلیمه.
خاله حلیمه خندید و با گرفتن پایین لباسش، به سمت خانه رفت:
_ پس اسمش حوراس، قشنگه!
داخل رفت و میدان دعوا را برای ما رها کرد، کلافه به وحید خیره شدم، شوکه جلو امد:
_ باردار؟ کیمیا تو شنیدی چی گفت؟
به کیمیا نگاه کرد، کیمیا که حالت او هم مثل من بود، با سکوت به وحید خیره شد، طوری که پی به قضیه برد و با خندهای ناباور شانههایش آویزان شد:
_ باورم نمیشه…
نگاهش را به من داد و با شوک پرسید:
_ بارداری؟ حاملهای؟
به ارامی سر به تایید تکان دادم، قبل از انکه بخواهد چیزی بگوید سریع گفتم:
_ ناخواسته بود، برای همینم میخوام دور شم، وگرنه میوفتادم دنبال کارای طلاق، میدونی که نمیشه بدون رضایت قباد طلاق گرفت!
چنگی به موهایش زد:
_ قباد بفهمه هم خر و میخواد هم خرمارو، هم لاله رو میذاره کنج دلش هم منو مجبور میکنه پیشش باشم!
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 216
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
والا این قدر که حرص حورا رو خوردم تو خواب همش جای حورا هستم و دارم لاله و قباد رو جر میدم
امروز هم که خبری از حورا نشده هنوز برم ببینم تو خواب دیگه چه بلایی میتونم سر اون دو نفر بیارم
قراره همینجوری پیش بره …..؟
سال هم تموم شد
ناموسا چند پارت قراره بمونید جلوی در😐
ی ده پارت طول میکشه وارد خونه بشید نه؟!
پس مگه حاجیه خاتون نبود؟؟ الان چرا حليمه شد؟
آره منم میخاستم اینو بگم🤣
این رمانه همین جوری داغون هست دیگه شما هم بدتر جلوه ندید اسمش حلیمه بود حاجیه خاتون صداش هم میزدن
خوب درست معرفی نکرد 😁 😁 من بی گناهم💁♀️👵👵
یعنی چه بایک نگاه فهمید حامله هست
مگه داریم مگه میشه
نمیدونم چرا این نویسنده ها فکر میکنن با اسکول طرفن
😃 😃 😃
این قسمت: وحید ی خاله داره ،،بش میگن خاله حلیمه
همه : آفرین حلیمه😂
وای فاطمههه 🤣
باهات قهر بودم ولی بازم کامنت گذاشتم واست 🥺😐
جررررر فاطمه 🤣
آره والا آفرین داره😂