رمان حورا پارت 202 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ چمدونتو میذارم تو، خودتم هرموقع خواستی بیا، سفارشتو بازم به خاله میکنم، با اینکه میدونم جات اینجا راحته، اگه بازم احساس کردی نیاز به چیزی داری یا راحت نیستی کافیه بگی به مش حسن بهم زنگ بزنه!

 

گیج پرسیدم:

 

_ خودم چرا نمیتونم؟

 

از شیشه نگاهی به بالا و آسمان روستان انداخت:

_ چون این نزدیکیا آنتن دهی ضعیفه، تا بخوای بری سر چهار راه و زنگ بزنی اذیت میشی، مش حسن کارشه، باهاش آشنا میشی…بیا پایین!

 

سر تکان دادم و پیاده شدم، محیط زیبا بود، خوب بود، دلنشین و تو دل برو…

خاله حلیمه هم که مهربان بود، کمی تندخو…اما مشخص بود دلش صاف است! اخلاق است دیگر…

 

میوه میگذاشت، نمیگفت بفرما، میگفت بخور!

بامزه بود، اگر میگفتم نمیخواهم، نگاه چپی می‌انداخت و غر میزد که:

_ تو که نمیخوری بچه میخوره، امروزیا چه لوس حامله میشن!

 

به خنده می‌انداختم هربار، اما سعی میکردم نخندم تا دلخور نشود، در عوض هرچه مقابلم میگذاشت را میخوردم…

چند ساعت اول عادت کردم به همه‌چیزش، جای خوابش خوب بود، تشک پشمی با ملحفه‌ی نخی داشت، که نرم، راحت و خنک بودنش دلپذیر بود!

 

از حق نگذریم، همه چیزش عالی بود، فقط آنجا که گفت صبح باید زود بیدار شوم را خوشم نیامد!

ظاهراً برای برق سیم کشی درستی نبود، یعنی درواقع باید یک موتور را روشن میکردند، تا ابگرمکن‌ها کار کند، حتی نمیدانم چه ربطی داشتند اما خب، اب داغ نبود!

 

برای همین صبح زود هر روز مردی جوان می‌آمد که ان موتور را روشن کند، از آنجا که خاله حلیمه‌ هم همیشه تنهاست، مرد جوان کنار او صبحانه میخورد، سپس میرفت.

 

پس ناچارا صبح باید زود بیدار میشدم و نیمه‌های شب، میان خواب ذهنم پر کشید به سمت قباد…یعنی نامه را خوانده بود؟

اصلا دیده بود؟ فهمیده بودند نبودنم را؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 202

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور

    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه تا زمانیه که صاحب هتل ک پسر جونیه برگرده از

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آبادیس

  دانلود رمان آبادیس خلاصه : ارنواز به وصیت پدرش و برای تکمیل. پایان نامه ش پا در روستایی تاریخی میذاره که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه. همون شب اول اقامتش توسط آبادیسِ شکارچی که قاتلی بی رحمه و اسمش رعشه به تن دشمن هاش میندازه ربوده میشه و با اجبار به عقدش درمیاد. این ازدواج اجباری شروعیه برای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مهره اعتماد

    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر و پدرش رو ازش گرفته بیرون بیاد و به گذشته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ما دیوانه زاده می شویم pdf از یگانه اولادی

  خلاصه رمان :       داستان زندگی طلاست دختری که وقتی هنوز خیلی کوچیکه پدر و مادرش از هم جدا میشن و طلا میمونه و پدرش ، پدری که از عهده بزرگ کردن یه دختر کوچولو بر نمیاد پس طلا مجبوره تا تنهایی هاش رو تو خونه عموی بزرگش پر کنه خونه ای با یه دختر و دو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع آغشته به خون به صورت pdf کامل از مهلا حامدی

            خلاصه رمان :   بهش میگن گورکن یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دودمان
دانلود رمان دودمان قو به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان دودمان قو :   #پیشنهاد ویژه داستان در مورد نوا بلاگر معروفی هست که زندگی عاشقانه ش با کسی که دوستش داشته به هم خورده و برای انتقام زن پدر اون آدم شده. در یک سفر کاری متوجه میشه که خانواده ی گمشده ای در یک روستا داره و در عین حال بطور اتفاقی با عشق

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
8 ماه قبل

نویسنده یه خواهش دارم برای یکبار هم که شده پارت بعدی از زبون قباد تعریف کن بزار ببینیم تو مغز قباد چی میگذره اصلا یه بار از زبون لاله تعریف کن لاله عذاب وجدان نداره چقدر یه آدم میتونه پست باشه آخه که روی زندگی یه نفر دیگه زندگی خودشو بسازه

آخرین ویرایش 8 ماه قبل توسط فاطمه موحدی
پری
پری
8 ماه قبل
پاسخ به  ♡ روا ♡

داری در مورد یه هر جایی صحبت میکنی که اول اومد خودشو انداخت به مرد متاهل بعدم رفت یه جای دیگه غلطشو کرد توله شو انداخت گردن قباد
همچین آدمی عذاب وجدان میگیره؟

♡ روا ♡
♡ روا ♡
8 ماه قبل
پاسخ به  پری

مگه انسان نیست هر انسانی بلاخره یه جا عذاب وجدان میگیره چطور میتونه زندگی اصلا حورا به کنار زندگی پسر خالش هم به کنار زندگی خالش خراب کنه بنظر من باید برای یک پارت هم که شده رمان به زبون لاله جلو بره اصلا ببینیم تو ذهنش چیه

آخرین ویرایش 8 ماه قبل توسط فاطمه موحدی
me/
me/
8 ماه قبل
پاسخ به  ♡ روا ♡

شخصیت اصلی حوراس براهمین فقط حرف دل اونو میشنوی و نمیشه وسط داستان همچین تغییری داد

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x