رمان حورا پارت 206 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

مکث کرد، شب وقتی برگشتند، حورا رفته بود…شاید ظهر با کیمیا تماس گرفته بود تا سر و گوشی اب دهد؟ باید میگفت که حورا رفته است؟

 

_ داداش مشکلی پیش اومده؟

 

زبان به لب‌هایش کشید:

_ نه، برو بخواب…سلاممو به وحید برسون!

 

_ میخوای بدم باهاش حرف بزنی؟

 

برای خود سری به طرفین تکان داد:

_ نه، فردا میبینمش، فعلا!

 

تماس را خاتمه داد و پیشانی‌اش را به موبایلش تکیه داد، چیزی درون قلبش احساس پوچی میکرد، انگار جایی در آنجا خالی شده باشد، از وقتی حورا، لاله را خواستگاری کرده بود، بی دلیل، درحالی که حالشان داشت بهتر میشد.

 

مسافرت رفت، کمی خواست دور شود، خواست ذهنش را باز کند، دلتنگ همسرش بود، برگشت و با شنیدن اینکه قصد دارد با لاله ازدواج کند، خشم چشمش را کور کرد…

 

خشم و لجبازی، باعث خرابی زندگی‌اش شد، حالا زنی که برایش مهم نبود و فقط میخواست با او حورا را تنبیه کند، به او خیانت کرده بود…

از آن سو، همسرش را از دست داده بود، رفته بود، بی آنکه بداند کجا!

 

در سوی دیگر، عیب و مشکل از خودش بود، همانطور که دکتر در بیمارستان، وقتی حورا عمل کرد گفته بود، گفته بود حورا مشکل باروری ندارد!

 

همانطور که حورا اصرار میکرد ازمایش دهد. چطور جواب ازمایش را نگرفته بود؟ اصلا چرا به او خبر ندادند؟

 

برای همین‌ها بود که میخواست دوباره آزمایش دهد، حتی حورا خبر نداشت که او آزمایش داده‌است…

موبایلش را دوباره روشن کرد، اینترنتی وقتی برای ازمایش فردا رزرو کرد، باید مطمئن میشد، اینگونه فقط خودش را زجر میداد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 224

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بخاطر تو pdf از فاطمه برزه کار

    رمان: به خاطر تو   نویسنده: فاطمه برزه‌کار   ژانر: عاشقانه_انتقامی     خلاصه: دلارام خونواده‌اش رو تو یه حادثه از دست داده بعد از مدتی با فردی آشنا میشه و میفهمه که موضوع مرگ خونواده‌اش به این سادگیا نیست از اون موقع کمر همت میبنده که گذشته رو رازگشایی کنه و تو این راه هم خیلی‌ها کمکش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نیمی از من و این شهر دیوانه

  خلاصه رمان :   نفس یه مدل معروف و زیباست که گذشته تاریکی داره. راهش گره می‌خوره به آدم‌هایی که قصد سوءاستفاده از معروفیتش رو دارن. درست زمانی که با اسم نفس کثافط‌کاری های زیادی کرده بودن مانی سر می‌رسه و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی

  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید… همسر شرعی و قانونیش که حالا بعد از ده سال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی دفاع pdf از هاله بخت یار

  خلاصه رمان :       بهراد پارسا، مردی مقتدر اما زخم خورده که خودش و خانواده‌ش قربانی یه ازمایش غیر قانونی (تغییر ژنتیکی) توسط یه باند خارجی شدن… مردی که زندگیش در خطره و برای اینکه بتونه خودش و افراد مثل خودش رو نجات بده، جانان داوری، نخبه‌ی ژنتیک دانشگاه تهران رو می‌دزده تا مشکلش رو حل کنه…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به چشمانت مومن شدم

    خلاصه رمان :     این رمان راجب یه گروه خوانندگی غیرمجازی با چند میلیون طرفدار در صفحات مجازی با رهبری حامی پرتو هستش، اون به خاطر شغل و شمایلش از دوستان و خانواده طرد شده، اکنون او در همسایگی ترنج، دختری چادری که از شیراز جهت تحصیل در دانشگاه تهران آمده قرار گرفته با عقاید و دنیایی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عزرایل pdf از مرضیه اخوان نژاد

  خلاصه رمان :   {جلد دوم}{جلد اول ارتعاش}     سه سال از پرونده ارتعاش میگذرد و آیسان همراه حامی (آرکا) و هستی در روستایی مخفیانه زندگی میکنند، تا اینکه طی یک تماسی از طرف مافوق حامی، حامی ناچار به ترک روستا و راهی تهران میشود. به امید دستگیری داریا دامون ( عفریت). غافل از اینکه تمامی این جریانات

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا
سارا
7 ماه قبل

خخخ چرا ماتیک نمیگی پارت ۲۰۴ گذاشته تا نگا کنی تمام نیازبخوندن نداره نویسنده حورای بیشعورودلاراوماتیک فکرکردن مخاطب بیکار علاف مسخرش کنن لعنت بخودتون واین سطح بیشعوریتون ورمانا تون که همش بیخودی کشش میدین ،خخخ دلارا ساعت گریه هاوژین هرسری با جیغاش وسیگارکشیدن ارسلان، حورا درس خوندن تمامی ناپذیرونیمرودرست کردن که با افتخارم محل نمیده به قبادوصبحونش میخوره خخخ،ماتیک لادن داره میمیره همیشه یا خودکشی میکنه وساواش پشیمون وباز اذیت میکنن همدیگه رو ماهم یسری دورازجونمون ها دیوانه که وقت میزاریم برا خوندن این چرندیات بیخودی

فرشته منصوری
فرشته منصوری
7 ماه قبل
پاسخ به  سارا

گل گفتی

♡ روا ♡
♡ روا ♡
7 ماه قبل

لاله پناه بگیر که آشوبی در راه است

دریا
دریا
7 ماه قبل

فاطی جان میشه بی زحمت ایدی چنل وی ای پی تلگرامش‌ رو بزاری دیگه دارم کلافه میشم دو سالی میشه این رمان تموم نمیشه

رهگذر
رهگذر
7 ماه قبل

واقعا احمقیم اگه‌خدا قبول کنه این رمان رو میذارم کنار

صدیقه
صدیقه
7 ماه قبل
پاسخ به  رهگذر

منم واقعا میخوام دیگه سراغش نیام چون دلم برای خودم میسوزه معطل این نویسنده شدم

خواننده رمان
خواننده رمان
7 ماه قبل

👏 👏 👏

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x