رمان حورا پارت 206

4.4
(220)

 

 

 

 

 

 

مکث کرد، شب وقتی برگشتند، حورا رفته بود…شاید ظهر با کیمیا تماس گرفته بود تا سر و گوشی اب دهد؟ باید میگفت که حورا رفته است؟

 

_ داداش مشکلی پیش اومده؟

 

زبان به لب‌هایش کشید:

_ نه، برو بخواب…سلاممو به وحید برسون!

 

_ میخوای بدم باهاش حرف بزنی؟

 

برای خود سری به طرفین تکان داد:

_ نه، فردا میبینمش، فعلا!

 

تماس را خاتمه داد و پیشانی‌اش را به موبایلش تکیه داد، چیزی درون قلبش احساس پوچی میکرد، انگار جایی در آنجا خالی شده باشد، از وقتی حورا، لاله را خواستگاری کرده بود، بی دلیل، درحالی که حالشان داشت بهتر میشد.

 

مسافرت رفت، کمی خواست دور شود، خواست ذهنش را باز کند، دلتنگ همسرش بود، برگشت و با شنیدن اینکه قصد دارد با لاله ازدواج کند، خشم چشمش را کور کرد…

 

خشم و لجبازی، باعث خرابی زندگی‌اش شد، حالا زنی که برایش مهم نبود و فقط میخواست با او حورا را تنبیه کند، به او خیانت کرده بود…

از آن سو، همسرش را از دست داده بود، رفته بود، بی آنکه بداند کجا!

 

در سوی دیگر، عیب و مشکل از خودش بود، همانطور که دکتر در بیمارستان، وقتی حورا عمل کرد گفته بود، گفته بود حورا مشکل باروری ندارد!

 

همانطور که حورا اصرار میکرد ازمایش دهد. چطور جواب ازمایش را نگرفته بود؟ اصلا چرا به او خبر ندادند؟

 

برای همین‌ها بود که میخواست دوباره آزمایش دهد، حتی حورا خبر نداشت که او آزمایش داده‌است…

موبایلش را دوباره روشن کرد، اینترنتی وقتی برای ازمایش فردا رزرو کرد، باید مطمئن میشد، اینگونه فقط خودش را زجر میداد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 220

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.3 (6)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا
سارا
1 ماه قبل

خخخ چرا ماتیک نمیگی پارت ۲۰۴ گذاشته تا نگا کنی تمام نیازبخوندن نداره نویسنده حورای بیشعورودلاراوماتیک فکرکردن مخاطب بیکار علاف مسخرش کنن لعنت بخودتون واین سطح بیشعوریتون ورمانا تون که همش بیخودی کشش میدین ،خخخ دلارا ساعت گریه هاوژین هرسری با جیغاش وسیگارکشیدن ارسلان، حورا درس خوندن تمامی ناپذیرونیمرودرست کردن که با افتخارم محل نمیده به قبادوصبحونش میخوره خخخ،ماتیک لادن داره میمیره همیشه یا خودکشی میکنه وساواش پشیمون وباز اذیت میکنن همدیگه رو ماهم یسری دورازجونمون ها دیوانه که وقت میزاریم برا خوندن این چرندیات بیخودی

فرشته منصوری
فرشته منصوری
پاسخ به  سارا
1 ماه قبل

گل گفتی

♡ روا ♡
♡ روا ♡
1 ماه قبل

لاله پناه بگیر که آشوبی در راه است

دریا
دریا
1 ماه قبل

فاطی جان میشه بی زحمت ایدی چنل وی ای پی تلگرامش‌ رو بزاری دیگه دارم کلافه میشم دو سالی میشه این رمان تموم نمیشه

رهگذر
رهگذر
1 ماه قبل

واقعا احمقیم اگه‌خدا قبول کنه این رمان رو میذارم کنار

صدیقه
صدیقه
پاسخ به  رهگذر
1 ماه قبل

منم واقعا میخوام دیگه سراغش نیام چون دلم برای خودم میسوزه معطل این نویسنده شدم

خواننده رمان
خواننده رمان
1 ماه قبل

👏 👏 👏

دسته‌ها

7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x