رمان حورا پارت 261 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

_ بیا بخور جون بگیری!

 

با پشد دست اشک‌هایم را پاک کرده لقمه را از دستش گرفتم:

 

_ من هیچی نمیدونم کیمیا…بخدا قبول نمیشم، بدبخت میشم، بعدش باید بشینم منتظر یه شوهر جدید باشم، از قباد بدتر…

 

خندید و رو به محمد که از صبح به حال و روزم میخندید گفت:

 

_ تو چرا هی اذیتش میکنی، جای این حرکتا بیا بهش دلداری بده!

 

با چشمان اشک‌آلودم خیره‌ی محمد شدم که شانه بالا انداخت:

 

_ به من چه، میخواست کنکور نده با این وضعش…دارم میگم بشین همین‌جا زندگیتو کن، همه چی اورگانیک، کار هم نمیکنی، خاله حلیمه هم که خدا رحمتش کنه دیگه نیستش که بگیم سربار کسی باشی…درس و دانشگاه میخوای چیکار؟

 

بالش کنار دستم را برداشتم و به سمتش پرت کردم:

_ خیلی بیشعوری…فقط به فکر خودتی که بشینی با بچه‌م بازی کنی اره؟ عقده‌ای بچه ندیده!

 

بلندتر خندید و کیمیا هم لقمه‌ای برای خود گرفت، روزهای اخر بارداری‌اش بود، همین هفته قرار بود زایمان کند:

 

_ بذار بچه من دنیا میاد هفته دیگه بیا براش دایی بازی دربیار، این حورا رو ول کن این روزا حساس شده!

 

کیمیا کمی زیادی بیخیال و خونسرد بود، من اگر نزدیک زایمانم بود که از ترس و نگرانی خوراک نداشتم:

 

_ نمیشه، اون بچه خودش یه دایی داره ندیده شده دشمن جونیم، همین بچه حورا رو میچسبم دایی بازی درمیارم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 187

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو

  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان در امتداد باران

  دانلود رمان در امتداد باران خلاصه : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان متوجه می شود که این دختر را می شناسد و در دوران دانشجویی با او همکلاس بوده است… این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی به این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شکسته تر از انار pdf از راضیه عباسی

  خلاصه رمان:         خدا گل های انار را آفرید. دست نوازشی بر سرشان کشید و گفت: سوار بال فرشته ها بشوید. آنهایی که دور ترند مقصدشان بهشت است و این ها که نزدیکتر مقصدشان زمین. فرشته ها بال هایشان را باز کرده و منتظر بودند. گل انار سر به هوا بود. خوب گوش نکرد و رفت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عنکبوت

    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی می‌شوند برای باز کردن معماهای به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نوای رؤیا به صورت pdf کامل از حنانه نوری

        خلاصه رمان:   آتش نیکان گیتاریست مشهوری که زندگیش پر از مجهولاتِ، یک فرد سخت و البته رقیبی قدر! ماهسان به تازگی در گروهی قبول شده که سال ها آرزویش بوده، گروه نوازندگی هیوا! اما باورود رقیب قدرش تمام معادلاتش برهم میریزد مردی که ذره ذره قلبش‌ را تصاحب میکند.     به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب «از قبیله‌ی مجنون» من هست. کسانی که اون داستان رو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Diyana
Diyana
5 ماه قبل

وای چقدچرت و پرت 😏

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط Diyana
Mamanarya
Mamanarya
5 ماه قبل

پشد دست کجای دسته؟ 😂😂😂

نیوشاخاتوون*
نیوشاخاتوون*
5 ماه قبل

درود* من درحال حاضر به این دختره حق میدم قایم بشه
اما وقتی بچش به دنیا اومد چند وقت بعدش باید با یک دایه بذاره خودش تنها بره خودش نشونبده برای طلاق اقدامات لازم رو انجام بده خودش نجات بده بعد بره با بچش زندگی جدیدی رو شروع بکنه حالا میخواد کار بکنه یا درسش ادامه بده* و هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت پشت سرش روهم نگاه نکنه خر بشه بخواد برگرده خونه شوهر سابقش قباد
بعدن میتونه با تکیه به خودش زندگی خییلی خوبی برای خودش و بچش بسازه حتی یک مرد خوب و با شخصیت پیداا بکنه که لیاقتش داشته باشه•••••

Mahsa
Mahsa
5 ماه قبل

Ali Bood

هانی
هانی
5 ماه قبل

این حاملگی گروهی چیه تازگیا مد شده ؟
یعنی تو خانواده همه حامله عروسای فامیل همه باهم حامله بلاگرای اینستا همه حامله یدونه رمان مونده بود 😂

آنا
آنا
پاسخ به  هانی
5 ماه قبل

دقیقا ، الان نه نفر تو خانواده ما همزمان حامله شدن . مثل اینکه رقابت دارن

شیما
شیما
پاسخ به  آنا
5 ماه قبل

😂 🤣

هانی
هانی
پاسخ به  آنا
5 ماه قبل

وای 👌😂

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x