عصبی سری تکان داد، دستانش میلرزید، انگار که میخواست هر طور شده روی خود کنترل داشته باشد، اما بالا رفتن صدایش از دستش در رفت:

 

_ امااا…این موضوع، وقتی تایید میشه که بفهمم بچه مال منه! نه اون حرومی‌ای که اون بیرون داره خون دماغشو پاک میکنی فهمیدی؟

 

از فریادش چشم بستم، کمی مکث کرده نفسی عمیقی کشیدم، اما جواب ندادنش امکان نداشت:

 

_ چرا فکر کردی دنیا دور خواسته‌های تو میچرخه؟ نخیر قباد…هرطور دلت میخواد فکر کن، بچه‌مو به دنیا میارم، تو هم خواستی پدرش یودنو گردن بگیر، نخواستی هم خودم بزرگش میکنم و نیازی به تو نیست فهمیدی؟

 

دستش به سمتم آمد، میدانستم قصدش زدن نیست، انگار میخواست دستم را بگیرد، اما عقب کشیدم:

 

_ من مثل تو بیشرف و عوضی نیستم که با یه زن دیگه رو هم ریختی و به محض اینکه اسم یه بچه وسط اومد منو از یاد بردی…من نه خیانت کردم، نه میکنم، نه بخاطر تو…

 

انگشت اشاره‌‌ام را مقابلش گرفتم و بلندتر فریاد زدم:

 

_ خیانت نمیکنم چون نمیخوام بچه‌م مثل خودم بشه، فهمیدی؟ حالا هم گمشو بیرون چون نمیخوام ریختتو ببینم!

 

از خشم میلرزید، مدام چشمانش اطراف را رصد میکرد و سعی داشت با تکان دادن سرش عصبانیتش را کنترل کند، بار اول بود که میدیدم، میدیدم که میخواهد خودش را کنترل کند.

 

بارداری‌ام دل و جرعتم را بیشتر کرده بود، انگار دیگر نمیترسیدم، کینه به دل گرفته بودم تا ازارش دهم، حالا که خودش من را یافته بود بهتر بود عذابش را تحمل کند.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۲ / ۵. شمارش آرا ۲۲۱

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان از عشق برایم بگو pdf از baran_amad

  خلاصه رمان :   جلد دوم ( جلد اول یکبار نگاهم کن)       نقش ماکان تو این داستان پر رنگ تر باشه و یه جورایی ارشیا و ترنج کم کم می رن تو حاشیه و ماکان و چند شخصیت جدید وارد ماجرا می شن که کلی میشه گفت یجور عشق ماکان رو نشون میده! به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری

  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یکاگیر

    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند روز بعد کنار خیابون می‌بینه سوارش می‌کنه و استارت آشناییش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تب pdf از پگاه

  خلاصه رمان :         زندگی سه فرد را بیان می کند البرز ، پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود . زندگی ای پر از فراز و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوک

    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از آبروشون نه …! به این رمان امتیاز بدهید روی یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو

  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x