رمان دلارای پارت 103 - رمان دونی

 

 

دلارای نالید

_از دردش نمی ترسم

_از اینکه هومن بفهمه میترسی؟

دلارای سکوت کرد و مانیا ادامه داد

_هیچی نمی فهمه
اونقدر بهت اعتماد داره که حتی شک هم نمیکنه قول میدم

فکر میکرد با این حمله حال دلارای بهتر می‌شود
غافل از اینکه دخترک را بدتر ناراحت می کند

دلارای کم مانده بود به هق هق بیوفتد

حق با مانیا بود

هومن به او اعتماد کامل داشت
و او قرار بود بزرگترین کلاه زندگی اش را سرش بگذارد

اویی که باید همراه و همسفر زندگی اش باشد

بالاخره ماشین مقابل ساختمان قدیمی متوقف شد…

دلارای پرسید:

_همین جاست؟

مانیا به آدرسی که یکی برایش پیامک کرده بود نگاه کرد

_آره همین جاست

دلارای نفس عمیقی کشید و پیاده شد
زنگ در را زدند و بعد از چند ثانیه
صدای زنی در گوشش پیچید

_بله؟

دلارای به مانیا خیره شد

مانیا سرش را جلو برد:

_سلام آیناز باهاتون هماهنگ کرده بود

_بیاین طبقه آخر

پله ها را با پاهای لرزان بالا رفتند

هیچ کدامشان تا بحال پایشان به چنین جایی باز نشده بود

زنی حدوداً ۳۵ ساله در را باز کرد و نگاهی به هر دویشان انداخت

_بیاین تو

مانیا اول وارد شد و دست دلارای را هم کشید

زن بی حوصله سمت اتاق دیگری رفت

_بیا اینجا

با دیدن مانیا و دلارای که هر دو سمت اتاق راه افتادند ایستاد:

_هر دوتون میخواید ترمیم کنید؟!

دلارای آرام نالید:

_من

_فقط تو بیا

مانیا گفت:

_میترسه،نمیشه منم بیام؟

_قبلا باید میترسید نه الان!

مانیا خواست حرفی بزند که دلارای اجازه نداد

تنها وارد اتاق شد

تخت سفید و میز سبز رنگی که چند وسیله پزشکی روی آن به چشم میخورد

_قراره ازدواج کنی؟!

دلارای بغض کرده به اطراف خیره بود

احساس میکرد با این کار خیانت بزرگتری به هومن میکند

اصلا شاید روزی جرات میکرد و حقیقت را به او می گفت
تا اگر قرار بود زندگیشان کنار هم ادامه پیدا کند رازی نمی ماند

آن زمان چطور امروز را برایش توضیح میداد؟

توضیح رابطه اش با ارسلان راحت تر از امروز بود

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بی قرارم کن

    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی پیدا کند … خیابان زیادی شلوغ بود . نگاهش روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا

  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو مقصر میدونن، پدرش طلاقشو غیابی از مبین میگیره، حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت

  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی قبولش کرده اند، در تمام لحظات همراهش بوده اند؛ اما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی

    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
منم
منم
2 سال قبل

لطفا هر پارت رو بیشتر بنویسین حداقل دوتا صحنه رو بنویسین

Roya
2 سال قبل

فک کنم به خاطر روابطش با ارسلان نتونه ترمیم کنه و بخواد یه جوری از زیر ازدواج در بره که این یه موضوع جدیده وتا ماه بعد از مطب شاید بیرون بیاد که اون موقع معلوم میشه

༺زلیخا༻
2 سال قبل

چقد کم
من تا می خواستم بفهمم چی به چیه تموم شد
تا فردا دوباره یادم می‌ره😂

اتنا
اتنا
2 سال قبل

بچه ها دلارای اومده ایتجا چیکار کنه؟ اخه اصن پرده بکارت وجود نداره هایمن وجود داره. یکی توضیح بده

༺زلیخا༻
2 سال قبل
پاسخ به  اتنا

خواهرم توضیح این بحث اینجا نمی گنجه😂
ولی بدون هست و تو بعضی شرایط قابل ترمیم

Farzaneh
Farzaneh
2 سال قبل

و هیچ….😑

آراممم
آراممم
2 سال قبل

فاطی بجز این چ رمانایی میزاری

حدیث⚘
حدیث⚘
2 سال قبل

اهم اهم
السلام علیکم والرحمته الله و البرکاته
بسم الله الرحمن الرحیم
(( اهدنا الصراط المستقیم 😐الفاطمه😐انعمت 😂النویسنده😂 العنتر))
سوره دلارای آیه ی ۱۰۳
انشالله آیه های بعدی رو هم میزاریم😒😪

༺زلیخا༻
2 سال قبل
پاسخ به  حدیث⚘

انالله و انا اله راجعون 😂😂😂

mari
mari
2 سال قبل

هییییی

Fateme Heydari
Fateme Heydari
2 سال قبل

واقعا خیلیی مسخرس

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Fateme Heydari
mari
mari
2 سال قبل

دهن مارو صاف کردی ده روزی هم صبر کنیم خانوم ترمیم کنه🔪🙄😂😔♥️

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط mari
Fateme Heydari
Fateme Heydari
2 سال قبل

چقدددد کمممم

Negar
Negar
2 سال قبل

به نام خدا زیر سه ثانیه تموم شد…

Zari
Zari
2 سال قبل

خیلی زیاد و تاثیر گذار بود😑

دسته‌ها
17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x