هومن پوزخند زد
احساس میکرد قلبش درد میکند!
_دیگه باید مهم باشه چون زنش حامله ست!
برای بچهاش ضرر داره!
ببینم اصلا زنشی؟!
دلارای اشک ریخت…
_صیغهاشم…..
_میخواستی وقتی صیغه اونی عقد من بشی؟؟
دلارای چشمانش را روی هم فشرد
چرا نمی مرد
_اون صیغه باطله
_چرا؟
_چون من دیگه راضی نیستم….
هومن چشمانش را بست
باورش نمی شد نامزدش ، کسی که تا دو سه روز دیگر زن قانونی اش میشد حامله بود!
از مردی دیگر که حتی نمیدانست کیست!
ناخواسته قطره اشکی روی گونه اش چکید و قلب دلارای تکه تکه شد
خودش هم عذاب می کشید
اصلا دلارای هفده ساله را چه به بچه دار شدن ؟
او خودش بچه بود
_گریه نکن….. هومن تو رو خدا گریه نکن
هومن سرش را بین دستانش گرفت و با قدرت فشرد
او را با خاک یکسان کرده بود
زنش قبل اینکه زن خودش شود، تا آخرش با مردی دیگر پیش رفته بود و حاصلش جنینی چند ماهه بود.
مقابل چشمان چه کسی برهنه شده و چه کسی را در آغوش کشیده بود
دلارای دستش را گرفت
_تو رو خدا اینطوری نکن
هومن با خشم دستش را عقب کشید
_بهت گفتم به من دست نزن
من دوست داشتم
من لعنتی مثل سگ عاشقت بودم
اشک چشمانش را پاک کرد
_خیلی دوست داشتم دلی!
تا حالا جز مادر و خواهرم زنی رو به زندگیم راه نداده بودم
تو اولیش بودی لعنتی
برای من اولی بودی
من برای تو چندمی بودم ؟!
چشم های دلارای دوباره پر از اشک شد
باورش نمی شد چه شنیده است…
آرام نالید:
_من …من فاحشه نیستم هومن
به یک باره هومن عصبی بلند شد و داد کشید:
_هستی! فاحشه کیه؟!
تویی که قرار عقد میذاری و از یکی دیگه حامله ای!
اشک ریختن های دلارای مگر تمامی داشت!؟
آرام روی صورتش کوبید
_تو رو خدا بذار باهات حرف بزنم، همه چی رو میگم قول میدم
هومن با پوزخند سمتش برگشت .
چه چیزی را توضیح میداد ؟
همه چیز واضح بود
همه چیز روشن بود
قدم قدم جلو میرفت
_د لعنتی من حتی یک بار نبوسیدمت،
یک بارم بغلت نکردم
با کی خوابیدی ؟
از کی حامله شدی ؟
روی سرش کوبید و بیشتر خود خوری کرد
تحقیر بیشتری نبود ؟
درد و غم بزرگتری نبود ؟
دلارای پلک هایش را روی هم فشرد
انگار که کسی دست انداخته دور گلویش
و مانع نفس کشیدنش میشد
دست هایش را دور گلویش گذاشت و سرش تیر کشید
چرا رد پای آلپ ارسلان از زندگی اش پاک نمی شد
_بهم نگاه کن هومن ، فقط همین یک بار بذار حرفم رو بزنم
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
عجب یه کره سگ میتونه هرگوه دلش میخواد بخوره مثل ارسلان یه دخترم تا میره دنبال تس و چس همه میفهمن چه گوهی خورده یه بی پدری مثل ارسلان راحت باهمه میره یکی مثل دلارای نمیتونه بره یکی مثل اون بگه ب همه بودم میگن دیگه نرد برای این یکی شاخ و شونه میکشن این دختر نباید بره اما اون ارسلان بی پدر هم نه
الهام ت همونی ک کنکوری بودی و بهت ایدیمو دادم تو شاد حرف میزدیم ؟ اخه اسم اصلیت یادمه ها ولی لقبتو یادم نیس ب مولا ولی چیشدیییی نیستی دیگع خیلی وقته نگرانتم ، امیدوارم کامنتمو ببینی
به همین برکت دیشب خواب میدیدم دلارای ده تا بچه آورده ولی ارسلان بازم نمیگیرش تو خونه قدیمی مامانبزرگم بودن|:
خسته نباشی انگار از مغزت تو خواب خیلی کار می کشی 😂😂😂
تبلیغات بیشتر از رمان متن داشت😂
تاثیر گذار بود😐😂
همشون فدای یک تار موی تارخ بشن اصننن🐈⬛
واقعاااااا😍
تف تو این رمان اعصابم بد خراب شده…
ایندختر اصن دیگه برا زندگی کردن خوب نیس…
حالا بگیم تجاوز یک چیزی…مثلا تقصیر خودش نبوده ولی دلارای همه گندکاریاش در کمال اطمینان بود.اون شبی که واسه اولین بار رفت در خونه ارسلان و ارسلان انداختش بیرون نباید دوباره در میزد و میرفت تو!اونم بزور و انقدددد کارای چرت و پرت کرد تا ارسلان تحریک شه!عاشقش بودی؟خودت انتخاب کردی دیگه تا پای مرگت باید پاش واستی.
نه اینکه از سر لج با هومن یک همچین پسر پاکی این کارو بکنی!
هر بلایی سر دلارای اومد کرم از خودش بود!الانم حقشه تقاص پس بده!وگرنه دخترای دیگه وقتی عاشق میشن چنین کارایی میکنن؟
انقد ب خون این دلارای احمق تشنه ام که نمیدونم چی نوشتم😑🌹
حرص نخور این رمان هست وگرنه هیچ دختری اینقد احمق نیست
هعیی
دختر وقتی عاشق بشه انقد احمق میشه
بچه ها فکر کنم نویسنده هم حامله است سر نوشتن حالت تهوع می گیره دیگه نمی نویسه 😂😂😂😂
ای نویسنده یک رو مخمی شانس آوردی دستم بهت نمی ریه 🤬🤬🤬🤬🤬😬😬
بچه ها تبریک می گم قرار یه یک ماهی تو این خونه خرابه باشیم ولی همچنان صبح خواهد بود 💔🤦🤬
خاک بر سر دلارای😐💔اخه حماقت تا چه حدシシ
حیف هون که عاشق این عوضی شده حقشه کاش داراب جوری میزش که میمرد یه ملت از دستش راحت میشدیم😐نویسنده هم خیلی شعور و شخصیت یه دختر رو پایین آورده😐همه ما هم سن دلارای هستم اما فک نکنم هیچ وقت حاضر باشیم همچین حماقتی بکنیم🤐
اگر نویسنده واقعا میخواد تحولی ایجاد کنه دلارای(سلطان حماقت) باید عوض بشه و واقعا آدم بشع بعدم بره شوهر کنه هر کسی جز ارسلان یابو… 😐😐😐😐😐 و هومن که لیاقتش خیلی بیشتر از دلااریه که رفته خودشو به گند کشیده حالام رو غلطش سرپوش میزاره و میگه عاشقم😏😏😏😏
اتفاقا من یه چیزایی شنیدم دهنت وا میمونه حالا دلارای خوبه 😐
الاننن خوب حاملن کی میاد بگیرتش با یه بچه ی تو شکم حالا اگر طلاق گرفته بود و بچه داشت یه چیزی با شناسنامه ی خالیییییی🤣
من یه پیشنهاد میدم
لطفا به نویسنده بگید این پارت های حساس و چالشی رو یکم بیشتر بنویسه یا خواهشا یکشب در میون بزارید که حداقل یکم زیاد باشه
چون اینجوری ۱۰ ثانیه یه پارت رو میخونیم باید کلی منتظر باشیم تا فردا بلکه یه دو سه خط بتونیم بخونیم اگه یکشب در میون باشه حداقل انتظارمان ارزش داره!
ببین اینجور بیشتر خون جگر میگیری همینجوری کفری هستی
یعنی چی بچه ۴ ماهشه اما شکم دلارای بزرگ نشده امکان نداره حامله باشه
ارسلان پارتی کرده جواب آزمایشو تغییر داده
یه ریگی توس هست حالا کم کم گندش میزنه بالا
اره اره واقعا بدون هیچ حالت تهوع و اینا بود بعدم شکم صاف چهار ما که قشنگ یه ۴ ماه دیگ بچش بدنیا میاد چجورییی 😐🤣بهدم روز اخر خون ریزی داشت بچه هم بود سقط نشده بود؟
من براش ممد رضا گلزار بودم ولی اون لات سر کوچه دوس داشت
جمله سنگین بود به احترامش ۱ ثانیه سکوت😂
دهنتووووووو🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
آره همونی که ساقیش موتوری بود 😂😂😂😂
اون موقع ک عین ندید بدیدا ی پسر جذاب دید رف خودشو ول کرد باید فک اینجاشو میکرد
نگا من چق دارم حرص میخورم😣😂
چقدر سست عنصره😂😂
بچه ها من حالم بده خیلی میشه انرژی مثبت بدید
برو تو چت روم بچها بهت انرژی بدن 😂
از نوع امیر علی 😂😂
وای آره 😂😂
انتقال انرژی مثبت انرژی مثبت انرژی مثبت ب فاطمهههه هولولولوووووووووو😂😂😂😂😂🤣🤣🤣
کاربرگرامی امیدوارم محتوا برایتان به اندازه ی مقدار کافی بوده باشه🤌🏻😂😂😂😂😂😂
یجوری انتقال دادی منم انرژی مثبت گرفتم 😂😂😂
غمت نباشه دنیا دو روزه دو روزم پره گ و زه 😂😂
شد ،شد نشد ولش کن 😎💪
ش جالب
اما از کم بودن رمان مضخرف تر این تبلیغ مو کاشتنه س🤢
وای ها خیلی رومخه همجا می بینمش
خیلی رومخه خیلییی
سیلام
میشه عکس هومن و دلارای و ارسلان رو بزاری
بیکاری خودت یه جذاب نارسیست روانی
یه دختره خره گشنه محبت
و یه هومن شکست خورده جذاب آخ باشه از اینا 😂😂
اولین نفری با افتخار …..
اینطور که پیداست اخر به خود ارسلان میرسه
هر جوره فک میکنم دلارای اونقدرام احمق نیس که نفهمه حاملس 😂😂
پس به این نتیجه میرسیم که کار ارسلانه