رمان دلارای پارت 251 - رمان دونی

 

 

 

ارسلان نگاهی به یقه عجیب غریب بافت انداخت و ناخودآگاه خندید

 

_ چپه‌اس خره

 

روی تخت نیم خیز شد و بافت را از تن دخترک بیرون کشید

 

دلارای دست هایش را سمت بالاتنه اش دراز کرد اما دیر شده بود

 

ارسلان دیگر تحمل نداشت

 

شراب داغش کرده بود

 

زودتر از دست او دست های خودش را سمت بدنش دراز کرد و هم زمان لب هایش را روی لب های دلارای گذاشت

 

آرام بوسید و فشاری به دستش آورد

 

دلارای ترسیده و نفس نفس زنان زمزمه کرد

 

_ ارسلان…

 

_ هیش

 

_ من نمی‌تونم

 

ارسلان با لب لاله گوشش را به بازی گرفت و پچ زد

 

_ حواسم هست

 

دلارای ناخواسته ناله کرد و او روی تخت هلش داد

 

 

 

 

 

اینکه مواظب بود وزنش را روی بدن دخترک نیندازد کاملا ناخواسته بود!

 

لب هایش را سمت قفسه سینه و شکم دلارای کشید و زمزمه کرد

 

_ سینه هات بزرگ تر شده

 

دلارای شرمگین لب گزید

 

_ بخاطر حاملگیه

 

آلپ‌ارسلان با شدت بیشتری بوسیدش و هم زمان دستش را سمت پایین تنه اش فرستاد

 

_ پس تنها خوبیش همین بوده!

 

_ ارسلان بسه

 

_ هیش … چی بسه؟ تازه شروع شده

 

دلارای ترسیده نفس نفس زد

 

_ بچه … بچه اذیت میشه

 

_ گور باباش … من حالم خرابه

 

دلارای عقب هلش داد و ارسلان بی تعادل روی تخت افتاد

 

چاره ای نداشت

 

به بچه آسیب می‌رساند!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 45

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که اسمش قسم راستم بود… کسی که خودش اومده بود تو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند

  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه آقا؟! و برای آن که لال شدنم را توجیه کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان یلدای بی پایان pdf از زکیه اکبری

  خلاصه رمان :       یلدا درست در شب عروسی اش متوجه خیلی چیزها می شود و با حادثه ای رو به رو می شود که خنجر می شود در قلبش. در این میان شاید عشق معجزه کند و او باز شخصیت گمشده اش را بیابد … پایان غیرقابل تصور !..   به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم pdf از رها امیری

  خلاصه رمان:       فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی رنگ اولین چیزی بود که توجه ام را جلب کرد

جهت دانلود کلیک کنید
رمان آبادیس

  دانلود رمان آبادیس خلاصه : ارنواز به وصیت پدرش و برای تکمیل. پایان نامه ش پا در روستایی تاریخی میذاره که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه. همون شب اول اقامتش توسط آبادیسِ شکارچی که قاتلی بی رحمه و اسمش رعشه به تن دشمن هاش میندازه ربوده میشه و با اجبار به عقدش درمیاد. این ازدواج اجباری شروعیه برای

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
35 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مائده
مائده
1 سال قبل

سلام کی پارت جدید میاد

یه دیوونه که داره رمان یه اسکل رو میخونه
یه دیوونه که داره رمان یه اسکل رو میخونه
1 سال قبل

نافم رو پیشونیت دیوث با این رمان گذاشتنت ک*ری

ک* ننت

yegan
yegan
1 سال قبل

😂 😂 😆 😂

صدیقه
صدیقه
1 سال قبل

سلام چرا ادامه داستان رو نمیزارید خیلی دیر به دیر میفرستین اگر میشه یکم با فاصله کمتر بزارین

......
......
1 سال قبل

این دیگه چه سمی بود😐😐
فکر کنم خودتم موندی چجوری تمومش کنی😐😐
از اول رمان تا ارسلان بهش نزدیک میشد قهر و چس و ناز و عشوه داشت
😐 😐 😐

یلدا
یلدا
1 سال قبل

پارت گذاری دیگه نه روز مشخصی داره نه ساعت مشخصی،خیلی بده،قبلا خیلی بهتر بود،حداقل اگر دیر به دیر هم میخواهید پارتگذاری کنید،لطفا ساعت و روزش رو مشخص کنید

سون
سون
1 سال قبل

دوساعت دم صبح رو ما داریم نزدیک بیست تا پارت میخونیم حالا فک کنین صب بشه تا غروب روز بعدش چقدر طول میکشه…
امیدوارم صب نشده رمانو تموم کنه…دیگ خیلی خسته کننده شده..یه ذره هیجان هم خوب چیزیه

در انتظار پی دی اف دلارای
در انتظار پی دی اف دلارای
1 سال قبل

🚫دوستان حدود ۱۵۰ پارت تا تموم شدن این شب کذایی مونده طبق vip تلگرام
گفتم در جریان باشید هر دفعه منتظر صبح و معلوم شدن تکلیف ‌شون نباشید

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط در انتظار پی دی اف دلارای
Ana
Ana
1 سال قبل

هنوز تو همون شب موندن ؟😂
باز ميشه اين در صبح ميشه اين شب صبر داشته باشين 😂

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل

حالا بزار یه چیزی نشونتون بدم پشماتون بریزه
دلارای رو تو روبیکا هم پارتگذاری میکنن یه کانال دیگه م یه بنر گذاشته بود برای تبلیغ کانال دلارای که خوندمش تا 10 دقیقه هنگ بودم😐😐
دخترک با صدایی لرزان و چشمانی خیس گفت
-امشب بت من شکست پدری که خدای روی زمینم بود واسم نابود شد دیگه پدری به این اسم ندارم برام تموم شدی بابا….. 
ناگهان صدای سیلی بلندی در فضای خانه پخش شد
چشمان آلپ ارسلان بسته شد و جای صورت دخترکش قلب او بود که تیر کشید!
سمیه پرخشم و صدایی لرزان داد زد
-خفه شو دلربا اون موقع که تنها دغدغه ات بازی با عروسک های رنگارنگت بود همین پدر داشت برای تو جون می‌کند همین پدر زندگیشو پای تو گذاشت……

#پدرشو‌‌مقابل‌دختره‌خراب‌کردن
#پارت_واقعی_رمانشونه

هیچکس
هیچکس
1 سال قبل

دلارای!! آلپ ارسلان!! الان هم دلربا؟؟؟ دوست دارم منبع این اسامی زیبا رو پیدا کنم:/

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل
پاسخ به  هیچکس

اینا به کنار سمیه کدوم خریه🗿😂💔

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

گلم بچه اینا پسره دلربا از کجا در اومد

صاحره بد ذات تو جیران
صاحره بد ذات تو جیران
1 سال قبل
پاسخ به  آذرخش

من میگم صددرصد معلوم نیست پسره یا دختر چون اونموقع که با آزاده و هنگامه می رفت سونوگرافی ی جا نوشته بود هنگامه در برابر خواسته دلارای برای اعلام نکردن جنسیت بچه غر میزد

هعی
هعی
1 سال قبل

آیدیش..

maghare
maghare
1 سال قبل

عزیزم این بنر ها فیک هستن برا جذب افراد هست

آوینم
آوینم
1 سال قبل

نمیری نویسنده جااان🥴😑
پ این ی چص پارت چیههههه😐
تاحالا سه تا رمان 2000پارتیو خوندم تموم شد و این دوساله هنوز تموم نشده😐
رمانتو دوس دارم ولی لطفا یکمم به کسایی ک میخان رمانتو بخونن اهمیت بده 🖐 🚶‍♀️

Zahra
Zahra
1 سال قبل

دقت کردین از زمانی اینا عقد کردن اصلا رابطه نداشتن .
دلارا هم شورشو دراورده مگه بچه چی میشه ای بابا
نویسنده هم شورشو در اورده روز ب روز کمتر میشه

Asfh
Asfh
1 سال قبل

همی خاک ،خاک بر سرت با نوشتنت

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

بعدا ارسلان بچه رو قبول میکنه ی ده پارت بریم جلو معلوم میشه حالا ببنید کی گفتم

......
......
1 سال قبل

این یارو مریض جنسی بیش نیست
بدبخت چقد تو کفه این چیزاس

خری که نشسته این رمانو عنو میخونه
خری که نشسته این رمانو عنو میخونه
1 سال قبل

انقد زیاد بود چشام درد گرفت😑💔

Atena
Atena
1 سال قبل

دیگه حالم داره از این وضع به هم میخوره. ما هنوز تو شب گیریم

تورو سننه قربونم بری
تورو سننه قربونم بری
1 سال قبل

خو عنتر میدادی دیگه تا ارسلان نکردت ول کنت نیست اوزگل فک کنم بزرو باهاش رابطع برقرار میکنه بعد تو همین گیرو دارم دلارای میخاد بزاد🥴

Zahra
Zahra
1 سال قبل

تا چشام گرم شد پارت تموم شد
خیلی تاثیر گذار بود
خیلی کوتاهن بخدا
نویسنده اینقد کوتاه مینویسه یا برای اینکه ما بریم تو فشار اینقد کمه؟ 💔 🗿

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Zahra
هیچکی
هیچکی
1 سال قبل

رمانه خیلی داره رو مخ میره

sayeh
sayeh
1 سال قبل

همش تقصیر دلارای دهن سرویسه اون ارسلان خری بیش نیس بعد این میخواد بچه اشو بزرگ کنه .باید جلوگیری می کرد وقتی هم حامله شد سریع سقطش میکرد بچه دار شدن تصمیم دو طرفه اس دلارای خیلی خودخواهه خاک تو سرش

/؟حا
/؟حا
1 سال قبل
پاسخ به  sayeh

دانی انسان احمق چیست😐؟ اویی که مغز ندارد 😐

......
......
1 سال قبل
پاسخ به  sayeh

چ بی رحمی تو
چ طور دلت میاد
خودتم حامله بشی میری سقطش کنی؟ حتی اگ باباش عوضی باشه؟

یکی هستم دیگه
یکی هستم دیگه
1 سال قبل
پاسخ به  ......

منم باهات موافقم
ادم هرچیم طرف مقابلش رازی نباشه بازم دلش نمیاد سقط کنه مخصوصا کسی تو شرایط دلارای که انقد تنها و از همه جا روندست

......
......
1 سال قبل

همون
این دوستمون یا خیلی بی عاطفه اس
یا فک کرده زندگی واقعی هم رمانه
فانتزی فکر میکنه

یکی هستم دیگه
یکی هستم دیگه
1 سال قبل
پاسخ به  ......

والا بخدا موندم چطور انقد بی رحمانه در این مورد حرف میزنن

...
...
1 سال قبل

این اسمش دلش اومدن یا نیومدن نیست
ریدن تو آینده ی یه بچه است
بابا آدم تصمیم میگیره یه ماهی قرمز بخره قبلش تنگ و … رو آماده میکنه نه اینکه بگه حالا دلم نیومد خریدم ببینیم چی میشه
حالا اون بچه به دنیا بیاد تا آخر عمر حسرت بخوره بشه یه آدم روانی خوبه یا تا قبل از اینکه روحش تشکیل بشه سقطش کنه
اینا همش اسمش خودخواهی دلارایه
به جای اینکه خودش رو درمان کنه داره یکی دیگه هم بدبخت میکنه

......
......
1 سال قبل
پاسخ به  ...

خوبی واقعا؟
اون دلی احمق وقتی سه ماه بود فهمید حامله اس
محض اطلاع سه ماه هم روح داره هم تشکیل شده هم قلبش میزنه ی موجود زنده اس!!
اون اوسکل اگ عقل داش با شناسنامه سفید نمیرید تو زندگی اش
درضمن هیچ کس حق اینو نداره زندگی ی موجود زنده رو ازش بگیره ب فرض این ک شاید اینده درستی نداشته باشه یا خوب تربیت نشه
بفرما خدایی کنید ی بارکی دیگ
این تفکرات سمی رواج ندین
همین سقط کوفتی رشد جمعیت منفی کرده
چن ساله دیگ عمق فاجعه مشخص میشه
…..

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط ......
یکی هستم دیگه
یکی هستم دیگه
1 سال قبل
پاسخ به  ...

عزیزم بچه فرق داره با ماهی قرمز
الان خیلیا هستن که بچه رو به دنیا اوردن ولی توانایی شو ندارن خواسته هاشو بر اورده کنن باید بکشن بچه رو؟

دسته‌ها
35
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x