رمان دل زده پارت 5 - رمان دونی

رمان دل زده پارت 5

همینکه داخل اتاق شده از تعجب چشمانش گشاد شد

پیام بی شرمانه تنها با شورتی آن هم قرمز رنگ روی تخت دراز کشیده بود ، نگاهش را از اندام هیکلی او گرفته آب دهان قورت داد

بعد از چند ثانیه مکث لب زد : ب … ببخشید آقا

نگاه پیام با لذت سمت او رفته ابرویی بالا داد

نگاهش روی سینه های دختر ، ثابت ماند ! در دل نجوای بی شرمانه اش را سر داده با لذت سینه های دختر را برانداز کرد

دوست داشت با صراحت و در عین حال بی حیایی بپرسد سایز سینه هات چنده ؟

به زور چیزی نگفت اما همچنان نگاهش روی اندام خوش فرم و ظریف دختر بود

سمیه جرأت سخن گفتن پیدا کرده گفت : من دختر سودابه (…)

به خوبی این دختر را می‌شناخت ، دختری که چشمش را گرفته بود

_ مادرم سرطان داره و حالش بده منم در پی درمانش هستم و نیاز به استراحت داره برای همین نتونست بیاد و ناچارا من امروز به جاش اومدم تا ازتون بخوام به مادرم مرخصی بدین

نگاهش را لحظه ای بالا برده با بی توجهی پیام مواجه شد

در دل فحش نثارش می کرد ! چقدر مردان و پسران تنفر برانگیز بودند و کثیف حالش از جنس آنها بهم میخورد

صدای پیام را شنید : نچ نمیشه

نگاه غمگین سمیه در نگاهش دوخته شده خواست دوباره به او ملتمس شود که صدای محکم پیام را شنید : گفتم نمیشه چیزی به اسم مرخصی وجود نداره کسی نیاد اخراج میشه مادر تو هم مستثنی نیست حالام پاشو برو بیرون می‌خوام بخوابم

سمیه سری به تایید تکان داده نومید از اتاق خارج شد

مادرش به خاطر بیماری اش دچار ناتوانی جسمی شده بود و نمی توانست در عمارت کار کند و از طرفی راضی به نیامدن هم نمیشد شاید ناچار بود مدت اندکی را خودش جای مادرش در عمارت بماند ***

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد )

  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر اخم داشت غر می‌زد: “بعد از یه سال و خرده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد سوم

  دانلود رمان ماه مه آلود جلد سوم خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان برای مریم

    خلاصه رمان :         روایتی عاشقانه از زندگی سه زن، سه مریم مریم و فرهاد: “مریم دختر خونده‌ی‌ برادر فرهاده، فرهاد سال‌ها اون رو به همین چشم دیده، اما بعد از برگشتش به ایران، همه چیز عوض می‌شه… مریم و امید: “مریم دو سال پیش از پسرخاله‌اش امید جدا شده، دیدن دوباره‌ی امید اون رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو را در گوش خدا آرزو کردم pdf از لیلا نوروزی

  خلاصه رمان :   غزال دختر یه تاجر معروف به اسم همایون رادمنشه که به خاطر مشکل پدرش و درگیری اون با پدر نامزدش، مجبور می‌شه مدتی همخونه‌ی خسرو ملک‌نیا بشه. مرد جذاب و مرموزی که مادرش به‌خاطر اتفاقات گذشته قراره دمار از روزگار غزال دربیاره و این بین خسرو خان… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Darya
Darya
2 سال قبل

رمان قشنگی تا اینجا خوشم اومد
فقط امیدوارم از اون دسته رمان های غیر قابل حدس باشه که هر پارت یه حدسی داشته باشیم و از رمان خسته نشیم همچنین امیدوارم پایان خوبی داشته باشه مثل بعضی از رمان ها شخصیت اصلی نمیره و پایان غمگین نداشته باشه

اگه میشه لطفا پارت ها هم طولانی تر کن

parya
parya
2 سال قبل

تو معرکه ای مرسی بابت پارت اضافی ولی تو رو خدا آخرش خوب تموم شه

Hassti
Hassti
2 سال قبل

چقدر غمگین😥😥

سپیده
سپیده
2 سال قبل

رمانت عالیه
البته پارت ها کم هستن ولی چون رمانت خیلی خوبه مشتاقم بیشتر بخونم و تحمل ندارم
بابت پارت اضافه‌ی امروز هم مرسی😍

anisa
anisa
2 سال قبل

نویسنده جان بیشتر رمان ها در همین موضوع هست
کاش ی تغیری میدادی
مثلا این دختر تن نمیداد
چون در این حال شبیه رمان ناسپاس هست
اگه تن نمیداد عالی میشد و میتونستیم رمانی بسیار زبیا تر داشته باشم
و در همین حال هم رمانت عالیه ♡

mahsa
پاسخ به  mahsanori
2 سال قبل

مرسی نویسنده جون♡♡♡♡

neda
neda
پاسخ به  mahsanori
2 سال قبل

مهسا جونم ،هر روز دو پارت میذاری؟؟
میشه لطفا یجا جمع کنی بشه ی پارت 😂

وای چ میشد یکم بیشتر بود،میدونم سخته ها، باید ب ذهنتون بیاد تا بنویسید ولی چه کنم دوس دارم بیشتر بخونم 🤧🤧

دسته‌ها
17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x