در اتاقو آروم بستم پنجره ها حفاظ داشت همه رو باز کردم لباسامو عوض کردم و صورتمو با شوینده شستم ، برای اینکه دیرتر بخوابم کمی مشغول رسیدگی به پوستم شدم ، اما فایده ای نداشت ، کلافه بلند شدم گوشیمو سر ساعت گذاشتم قرص آرامبخش هم خوردم و دراز کشیدم
آروم آروم خوابم برد.

با صدای گوشی بزور بیدار شدم ، نمیتونستم چشمام رو باز کنم و قطعا اثراته قرص بود ، بزور سرجام نشستم صدای آلارم رو مخم بود و پیداش نمیکردم ، انقدر رو مخم بود که بزور چشمام رو باز کردم ، چشمام پف کرده بود و کاملا حسش میکردم
گوشیمو پیدا کردم قطعش کردم و بلند شدم رفتم سمت سرویس ، ساعت ۱۱ میرفتم پاساژ اول باید میرفتم دانشگاه ببینم چه خاکی به سر بگیرم ، بابت اون چند روز بیمارستان بودن گواهی گرفته بودم و علتش ثبت شده بود ، نمیخواستم آتو بدم که بگن برام مهم نبوده حتی سر بزنم به دانشگاه ، ترجیح میدادم آرایش زیادی نکنم به کرم ضد آفتاب و برق لب اکتفا کردم ، درسته خیلی بی روح دیده میشدم اما واقعا حوصله آرایش نداشتم ، یه مانتو جلو بسته بلند کرم یه شلوار پارچه ای کرم مقنعه ام رو سرم کردم ، مدارک هرچیزی که برای دانشگاه و پاساژ و شرکت رادان نیاز بود برداشتم چون وقت برگشت دوباره به هتل نداشتم.
اسنپ گرفتم و جلوی در هتل وایساده بودم تا بالاخره اومد ، سوار شدم تا راه افتاد به رادان پیام دادم
_نزدیکای ۱_۲ ظهر شاید بیام شرکتت ، هستی ؟
_آره گلم ، پس منتظرتم بیا .
شرکت خود رادان نبود ، همه چیز از پدربزرگش بود ریاستش برعهده رادان بود ، پدرش تو کار دیگه ای مشغول بود
اولین نوه ی پسری بوده و پدربزرگش علاقه زیادی بهش داره و همه جوره حمایتش کرده و پشتش بوده
شرایطش فراهم شده و رادان تلاش کرده و رسیده اینجا ، البته جایی که رسیده حقشه ، تلاش کرده بود و دست کسایی که توانایی مالی نداشتن رو میگرفت .

با رسیدن کرایه رو حساب کردم و پیاده شدم ، کوله ام رو روی شونم انداختم و رفتم سمت داخل ، کارت دانشجوییم رو نشون دادم و وارد شدم ، دلم تنگ شده بود واسه درس و دانشگاه ، درسته فضاش سختگیری های حراست و استاداش دقیقا نقطه مخالف رمانا بود اما بازم دوس داشتم محیطشو.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۰ / ۵. شمارش آرا ۰

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عنکبوت

    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی می‌شوند برای باز کردن معماهای به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ژینو
دانلود رمان ژینو به صورت pdf کامل از هاله بخت یار

  خلاصه: یاحا، موزیسین و استاد موسیقی جذابیه که کاملا بی‌پروا و بدون ترس از حرف مردم زندگی می‌کنه و یه روز با دیدن ژینو، دانشجوی طراحی لباس جلوی دانشگاه، همه چی عوض میشه… یاحا هر شب خواب ژینو و خودش رو می‌بینه در حالی که فضای خوابش انگار زمان قاجاره و همه چی به یه کابوس وحشتناک ختم میشه!حتی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نذار دنیا رو دیونه کنم pdf از رویا رستمی

  خلاصه رمان:     ازدختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید.دختریکه کلفت خونه ی مردی شدکه تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه….روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه چیزایی هست….چیزایی که قراره گرفتار کنه دختریرو که از زور کتک مردی سرد و مغرور لال شد…پایان خوش…قشنگه شخصیتای داستان:پانیذ۱۷ ساله: دختری آروم که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رگ خواب از سارا ماه بانو

    خلاصه رمان :       سامر پسریه که یه مشکل بزرگ داره ..!!! مشکلی که زندگیش رو مختل کرده !! اون مبتلا به خوابگردی هست ..!!! نساء دختری با روحیه ی شاد ، که عاشق پسر داییش سامر شده ..!! ایا سامر میتونه خوابگردیش رو درمان کنه؟ ایا نساء به عشق قدیمیش میرسه؟   به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوماخر به صورت pdf کامل از مسیحه زادخو

        خلاصه رمان:   داستان از جایی آغاز میشود که دستها سخن میگویند چشم هاعشق میورزند دردها زخم بودند و لبخند ها مرهم . قصه آغاز میشود از سرعت جنون از زیر پا گذاشتن قوائد و قانون بازی …. شوماخر دخترک دیوانه ی قصه که هیچ قانونی برایش معنا ندارد .     به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش به صورت pdf کامل از مهرنوش صفایی

        خلاصه رمان اتاق خواب های خاموش :   حوری مقابل آیینه ایستاده بود و به خودش در آیینه نگاه می‌کرد. چهره‌اش زیر آن تاج با شکوه و آن تور زیبا، تجلی شکوهمندی از زیبایی و جوانی بود.   یک قدم رو به عقب برداشت و یکبار دیگر به خودش در آیینه قدی نگاه کرد. هنر دست آرایشگر

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Shina
2 سال قبل

آخه چرا اینقدر کم بود
لطفا یکم داخل محرم پارت‌ها رو طولانی کنید🙏

Mobina
2 سال قبل

چرا اینقده کم اخه 🥺🫤

هانی
هانی
2 سال قبل

خیلی کوتاه بود

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x