رمان سکوت تلخ پارت 18 - رمان دونی

 

 

 

 

او به تایید سرتکان داد و زیر لب خوبه ای زمزمه کرد …

 

– چجوری حاضر شدی پیشنهاد هاکان رو قبول کنی

 

نگاهش به سمت سارا چرخید

 

لبخندی زد

 

– من پیشنهاد هاکان رو قبول نکردم..

 

جا خوردن سارا را متوجه شد و با مکث ادامه داد

 

– فقط دارم سعی میکنم با خواسته اجباری پدربزرگم کنار بیام …

 

اصلا دلش نمیخواست این دختر خیال کند او بخاطر صحبت های هاکان راضی به این ازدواج شده است ..

 

هر چند که هاکان سکوت کرده بود و چیزی نمیگفت اما سارا دست بردار نبود

 

برای همین آمده بود اینجا

 

که خیال خود را راحت کند

 

– میدونی که این ازدواج واقعی نیست و تو هیچ جایی تو زندگی هاکان نداری؟

 

لبخندش اینبار از سر تمسخر بود

 

این دختر چه فکری با خود کرده بود؟

 

– من هیچ علاقه ای به دوست پسرت ، نامزدت ، عشقت نمیدونم هر چیزی که صداش میکنی ندارم عزیزم ، بیخودی خودتو نگران نکن …

 

#پارت_شصت‌وهشت

 

هاکان خنده اش گرفته بود

از حالت تدافعی او و آن طرز نگاهش به سارا …

 

باید چیزی میگفت اما ترجیح میداد سکوت کند و آن دو خود با هم صحبت کنند …

 

همین حالا هم به زور غرغرهای سارا آمده بود

 

اصلا نمیخواست چنین ملاقاتی ترتیب دهد

 

اما اصرار و گریه های سارا آنقدر زیاد بود که رضایت داده بود

 

سعی کرده بود حال سارا را درک کند و به او حق دهد ..

 

از طرفی هم دوست نداشت مانلی تحت فشار سوال های مسخره سارا قرار بگیرد .

 

هر چند که اینجا آمدنشان بخاطر همین بود که خیال سارا راحت شود اما این طرز حرف زدن او را هم دوست نداشت

 

قبل از آمدنشان هزاربار به او گوشزد کرده بود که در برخورد با آن دختر جبهه نگیرد و درست رفتار کند.

 

-توام اگه جای من بودی شرایطم رو درک میکردی مگه نه؟

 

این سوال سارا بود

 

زل زده بود به چشمان مانلی و پرسیده بود.

 

مانلی اما نمیتوانست سارا را درک کند

 

یعنی اگر در شرایط او بود هرگز حاضر نمیشد یک گوشه بنشیند و منتظر ازدواج نمایشی پارتنرش با یکی دیگر باشد …

 

#پارت_شصت‌ونه

 

صحبت با سارا آنطور که خیال میکرد نبود

 

هر چند روند بدی نداشت اما حس خوبی از او نگرفته بود

 

فکر میکرد با دیدن آن دختر حداقل از جانب او دیگر با استرس و تشنجی روبرو نخواهد بود اما حالا انگار سارا هم طلب کارش بود .

 

دوست داشت به هاکان بگوید همه چیز را بهم بزنند اما وقتی یه پدربزرگش و واکنشی که میتوانست داشته باشد فکر میکرد پشیمان میشد..

 

سارا نگران این بود زیر یک سقف رفتن مانلی و هاکان منجر به یک علاقه شود..

 

محال ممکن بود …

 

مانلی جزو سلایق هاکان نبود

 

هر چند که آن مرد امروز با دیدن مانلی و آن فرفری های مشکی که روی صورتش خودنمایی میکرد به این باور رسیده بود که واقعا موی فر هم جذابیت خودش را دارد!

 

تا به الان موی فر را به چشم موی وز میدید حالا اما نه …

 

گذر زمان به سرعت بود با وجود همه چیز

 

بالاخره روزی که باید رسید

 

عقد و ازدواج دو نفری که هیچ علاقه ای به هم نداشتند

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 157

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان خلافکار دیوانه من

  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سیاهپوش pdf از هاله بخت یار

    خلاصه رمان :   آیرین یک دختر شیطون و خوش‌ قلب کورده که خانواده‌ش قصد دارن به زور شوهرش بدن.برای فرار از این ازدواج‌ اجباری،از خونه فراری میشه اما به مردی برمیخوره که قبلا یک بار نجاتش داده…مردِ مغرور و اصیل‌زاده‌ایی که آیرین رو عقد میکنه و در عوضش… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عزرایل pdf از مرضیه اخوان نژاد

  خلاصه رمان :   {جلد دوم}{جلد اول ارتعاش}     سه سال از پرونده ارتعاش میگذرد و آیسان همراه حامی (آرکا) و هستی در روستایی مخفیانه زندگی میکنند، تا اینکه طی یک تماسی از طرف مافوق حامی، حامی ناچار به ترک روستا و راهی تهران میشود. به امید دستگیری داریا دامون ( عفریت). غافل از اینکه تمامی این جریانات

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عقاب بی پر pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:           عقاب داستان دختری به نام دلوینه که با مادر و برادر جوونش زندگی میکنه و با اخراج شدن از شرکتِ بیمه داییش ، با یک کارخانه لاستیک سازی آشنا میشه و تمام تلاشش رو میکنه که برای هندل کردنِ اوضاع سخت زندگیش در اون جا استخدام بشه و در این بین فرصت

جهت دانلود کلیک کنید
رمان سدسکوت

  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار به او نزدیک شدم تا لطفش را جبران کنم …

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
شیما
شیما
8 ماه قبل

استارت عاشق شدن هاکان

نام نامدار
نام نامدار
8 ماه قبل

به نظرم داستان اینطوری میشه که سارا در طی زندگی که هاکان با مانلی داره این قدر غر میزنه و بهونه میگیره که به مرور هاکان ازش دلزده میشه و در مقابل مانلی با صبر و اخلاق خوبش اونو سمت خودش میکشه حالا ببینیم چطور پیش میره

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x