باید به هاکان میگفتم
کمی خجالت میکشیدم
صبر میکردم تا به داخل اتاق بیاید
آن موقع میگفتم
دست سمت موهایم میبرم
به هر طریقی که بود ، تور را از روی سرم جدا میکنم
نفس عمیقی میکشم
چند دقیقه ای را تحمل میکنم و وقتی خبری از هاکاننمیشود خود از جا برمی خیزم و از اتاق بیرون می آیم
همزمان با من هاکان از اتاق ته راهرو در حالی که لباس هایش را کاملا عوض کرده و مشغول بستن چند دکمه آخر پیراهنش است بیرون می آید
گیج نگاهش میکنم ، جایی میرفت؟
دهان باز میکنم میخواهم بپرسم اما هنوز کلمه ای به زبان نیاورده ام که نگاهش به من می افتد
اشاره ای به لباس عروس مانده به تنم میکند
– تو که هنوز اینو درنیاوردی…
میخواهمبگویم نمیشود …
کمکم دهد ، زیپ لباسم را باز کند که مهلتم نمیدهد
– من دارم میرم ، سارا منتظره …
#پارت_صدوسیزده
مات میمانم
باورم نمیشود
داشت میرفت پیش سارا؟
آن هم امشب؟
من را در این خانه تنها میگذاشت و میرفت؟
جای پرسش نبود
چرا که او همین کار کرد
که در عین بیخیالی از کنارم گذشت و از خانه بیرون رفت .
با صدای بسته شدن در تکانی میخورم ..
اشک در چشمانم حلقه زده بود ..
دستانم مشت شده بود و دلم میخواست لباس تنم را تکه تکه کنم
داخل اتاق برمیگردم
بار دیگر تلاشمیکنم تا زیپ آن لباس لعنتی را باز کنم
وقتی نمیتوانم ..
وقتی صبر و حوصله ام تمام میشود به سیم اخر میزنم و با قیچی به جان لباسی که فردا باید تحویل مزون داده میشد می افتم …
حالا که در یک خانه با این وضعیت تنهایم میگذاشت ، حقش بود بهای آن را هم بپردازد
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 188
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
اتفاقات مهمی حتما افتاده این وسط سارا خونه هاکان چکار می کند کی به هاکان گفته ماه عسل بروند
چند تا پارت جا افتاده است
اتفاق صبح چی بوده؟؟؟؟؟؟
بچه ها پارت درسته
ادامه پارت قبله، اگ پارت قبل رو چک کنین متومه میشین
پارت قبلی تازه زده پارت صدو یازده این یکی تیکه اخر زده بود پارت صدو سی و سه لطفا درستش کنید . ممنون
مرسی ک گفتی گلم درستش میکنم
اشتباه شده از سارا یهو اومده بی هیچ توضیحی رو مانلی چندپارت جا افتاده لطفا”به مخاطب احترام بزارید وقت میزاریم میخونیم خب
عزیزدلم درسته
ادامه پارت قبله، اگ پارت قبلی رو یه نگاهی بندازی متوجه میشی
پارت جا نیافتاده پارت قبل میخواست زیپشو باز کنه نتونست حالا اومد به هاکان بگه براش باز کنخ
فک کنم چن تا پارت رو یادت رفته چون اصلا به هم نمیخورن
چند پارت جا مونده.
خیلی بیشعوره هاکان یعنی میخواد سارا رو با مانلی ببره سفر مثلا ماه عسل
دو سه پارت جا افتاده
چرا کامل نیس پارتا رو اشتباه دادین جا انداختین چنتا پارت رو