همونطوری که با کنجکاوی نگاهش رو به
اطراف میچرخوند لب زد :
– برای دیدن “گندم” اومدم … راستی
کجاست ؟؟
اشاره ای به ته کارگاه کردم
– خسته بود بچه ام ، خوابوندمش اونجا
چشم غره ای بهم رفت
– خوب میاوردیش پیش من و گُل بانو
– نمیشه که همیشه مزاحم شما بشم
– واه چه مزاحمتی تو که بهتر میدونی ما
عاشق گندمیم و چقدر دوستش داریم
– میدونم !!
– خوبه پس دیگه از این حرفا نزن
به سمت ته کارگاه راه افتاد و در همون
حال با حالت خاصی لب زد :
– وووی برم پیش عشقم که دلم براش یه
ذره شده
گندم رو بیدار کرد و درست مثل بچه ها
شروع کرد باهاش بازی کردن با خنده
سری به اطراف تکون دادم و زیر لب
زمزمه کردم :
– دیوووونه
همراه زهرا از کارگاه بیرون زدیم
و به اصرار زیادش برای شام پیش گُل
بانو رفتیم
گُل بانویی که تموم مدت مثل مادر
برای زحمت کشید و روزایی که هیچ از
بچه داری نمیدونستم و پا به پای گندم
اشک میریختم بهم کمک کرد تا خودم رو
جمع و جور کنم
البته وقتی قصه زندگیم رو فهمید
که چطور حامله شدم و برای چی باز
پیششون برگشتم خیلی از دستم شاکی
شد
و کلی سر زنشم کرد که برای چی سر
زندگی و آینده ام قمار کردم و این بلاها
رو سر خودم آوردم
حتی تا مدت ها باهام قهر کرده و حرف
نمیزد
ولی کم کم وقتی دید حالم بده و
نمیتونم بچه رو به دنیا بیارم و اصلا
بلد نیستم مادری کنم
طاقت نیاورد و سراغم اومد
آره سراغم اومد و شد همه کس من و
گندم
گندمی که با اومدنش به زندگیمون
شادی و نشاط آورده بود و باعث شده که
یه بار دیگه طعم زندگی رو بچشم
همین که وارد خونه شدیم
گندم چشماش ستاره بارون شد و با
شوق بلند گفت :
– آخ جون مامان گُل بانو برام کیک
پرتغالی درست کرده
با دو وارد خونه شد
– از بیست کیلومتری هم بوی کیک رو
متوجه میشه شیطون
با خنده سری در تایید حرف زهرا تکون
دادم
– آره عاشقه کیکه مخصوصا کیک
پرتغا…..
بی اختیار آراد توی ذهنم نقش بست
اونم عاشق کیک پرتغالی بود اصلا
هرچیزی که بوی پرتغال میداد رو دوست
داشت
با یادآوری این موضوع لبخند روی لبهام
خشکید و قدمام از حرکت ایستاد
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 8
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
ببخش ب دل نگی حرفام از ته دلم نی!
الهیییی خدااااا بزنههههه ب کمرتتتتت
تووو چاهههه توالت گیر کنیییی
موش بره ط شلوارت
این پارتتتت لعنتیوووووو بزارررررررررررر ینی بنویسسسس تااا ادمین عزیز تر اززز جانمونننن بزارههههههههه
اهم خیلی سعی کردم با ادب باشم!🏃🏽♂️
باز این شروع شد دیگ
با یادآوری خنده رو لبهام خشکید یا ماسید…
بابا منم نویسندم گذاشتم رمانم تموم شه بعد تهش پارت بندیش کنم
فک کنم ایشون در وقت های اضافش رمانو مینویسه بعد یه چسه تحویل ما میده😒💔
میشه رمانایی که نوشتیو معرفی کنی بخونیم این اصلا بدرد هیچی نمیخورع
اوکی من دیگه نمیام بخونم تا اخرای تابستون حداقل نویسنده دستشو تکون بده مغزشو به کار بندازه پنجاه پارتی بیاد تا اونموقع 😒✋🏻
ولی فاطمه خانوم شما ادامه بدین بزارین این رمان رو چون تازه وقتی بیشتر از ده تا پارت باشه میشه یکم قشنگی حس کرد ازش
کمه
عخخخ این چ وضعشه حوصلم سر برد
🤣🤣🤣🤣
چرا نمیره پیش آراد سه پارتع همی جوری داره راجب ی چیزی حرف میزنع😐
ایشالله تو فصل دوم میره😂🥴😐
این نویسنده چشه
یکی بهم بگه چشهههههههههههههههههههه
کی بود گفت نازی میره ی روستا پیش ی پیرزن؟؟؟؟
😂😂😂
الهام بود گفت و چقدم حق گفت….😂
آره 😂
من بودم😂💔بخدا حدس میزدم این جوری بشه😐همه از دم وقتی با عشقشون قهر میکنن یه پیره زن مهربون جلو راشون سبز میشه😂
الهام جون دور سرت بگردم ،آخرشو پیش بینی کن جانم عمت😂
و اما این پارت: زهرا و نازلی گندم رفتن خونه گلبانو
گندم کیک پرتغالی خورد نازلی یاد اراد افتاد
خدانگهدار شما👋🏻
آراد این هم سال کجا بود ؟
نکنه بچه ی اون زنه رو بزرگ کرد شد پدرش😕
احتمالا یه همچنین چرت و پرتیه، مثل بقیه رمان ها 😒
😂😂😂😂
نصف شدن خواننده ها مثل لامپ روشنه :0
پام تو صورت نویسنده با این پارت دادنش....
توجهههه توجهههه توجهههه
فروش انواع روغن های طبیعی وترو تازه
روغن زیتون،بادام،کانولا،آفتابگردان،بادام تلخ،سیاه دانه،ذرت،خردل
جهت خرید و هماهنگی با شماره ی زیر تماس بگیرید
۰۹۱۶۷۲۴۲۳۷۴
آدرس:آهواز ،کیانپارس،خیابان ۶شرقی ،مغازه آرام
نویسنده جان قربونت برم عشقم من انواع روغن هارو دارم اصن رایگان میام میمالم به دستت ماساژش میدم تو فقط آدرس بده آخه میدونی خیلی مینویسی میترسم دستت درد بگیره بازنشسته بشی ما بی رمان بشیم😂
🤣🤣
همینمون کم بود سما زحمتشو کشیدی🤣
جدی میگی ؟😂 منم اهوازم همشریمو پیدا کردم😍
من نمیفهمم آخه گندمم شد اسم
این همه اسم خوشگل هست آخههه گندم😒
نویسنده انقدر ننویس دستت درد میگیره
😤😤
وایی کممممم بود که یک پارت دیگه بزارید 😃🌹
فاطی خانم غلط کردم .😐🔪😂
😂😂
دیگه هر چی بده من میزارم ممکنه تا دوشبم نده ممکنه هر شب بده
قربونت برم ،دستت دردنکنه دیگه هرموقعه گذاشت ،عادت کردیم چاره ای نیست 😖😂♥️
♥️♥️♥️♥️
جاننننن یعنی چی ممکنه دو شب نده
غلط کرده دو شب ندههههههههههه
عررررررررررررر
😂😂
دیگه گفتم شاید
چرا اینجوری منحرف حرف میزنید ☹️
(دوشب نده یا هرشب بده)😱😱
ادم فکر ها بد میکنه😂😂
😂😂😂
مثلا خاستم کوتاه تر بگم
اخ جون دوتا پارت
💖