رمان فئودال پارت 65 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

همه گفته بودند او را نمی‌خواهند.

از نریمان طلاق گرفته بود، قرار شد مردی که پانزده بیست سال از خودش بزرگتر است و در آمریکا زندگی می‌کند به خاستگاری اش بیاید.

انگار آن مرد هم یک ازدواج ناموفق داشته.

 

– چیکار میکنی دختر؟

 

به سمت مادرش برگشت و پوزخند زد.

یک ماه بیشتر میگذشت که به خانه ی پدری لش بازگشته بود و یک زن مطلقه بود و فرداشب برایش خاستگار می آمد.

 

– دارم اینارو میسوزونم!

لباس محلی میخوام چیکار؟ میخوام برم فرنگ!

 

بدش نمی آمد برود و از این اهالی جاهل جدا شود.

مادرش ترسیده به افسانه که یکی یکی لباس هایش را می‌سوزاند خیره شد، جلو رفت و بازویش را کشید‌

 

– احمق نباش!

بابات بفهمه تورو میکشه!

 

شانه اش را بالا انداخت.

 

– بدرک!

معلوم نیست اینبار من‌و با چی معامله کرده!

 

واقعیت این بود که خوبی ها و بدی های از گذشته های نشأت می‌گرفتند.

هیچکس در شکم مادر بدی هارا نیاورده بود.

گاهی یک شکست یا یک خلاء و حس نیاز آدم را از راه به در میکرد.

افسانه ناراحت نبود.

توانسته بود نریمان و گلین را ازهم جدا کند.

خودش هم میرفت و دیگر رنگ روستا را به چشم نمی‌دید.

 

– بیا بریم، میگم خدمتکارا بیان اینجارو تمیز کنن.

 

تلخ خندید و چشم از خاکستر لباس ها گرفت و همراه مادرش به داخل خانه رفت.

 

فئـــْودآٰل|•🍃

#پارت342

 

 

 

 

 

سه ماه و نیم از روزی که نریمان واقعیت را فهمیده بود میگذشت، هرروز پیش گلین می آمد و از میخواست که ببخشد.

برای پسرش لباس نوزادی میخرید، زیادی هیجان داشت برای آمدن وروجک کوچک به زندگی شان!

یک هفته ای شکم و کمرش درد می‌گرفتند ولی زود آرام می‌شد.

بی بی آسیه گفته بود که طبیعی ست و نشانه ی زایمان است اما زیادی استرس داشت.

با درد دوباره و شدیدتر زیر شکمش و کمر جیغ کشید، دردش زیاد بود و نتوانست صدایش را کنترل کند ، با باز شدن در، خیسی را در تمام تنش حس کرد.

مایعی از بدنش خارج شد و می‌دانست که کیسه آبش پاره شده است.

 

– یاخدا !

 

فریاد نریمان بود، ترسیده بود و این حجم آب از کجا یک‌هو امده؟ او که چیزی نمیدانست از حاملگی و این چیزها!

به سمت گلین رفت. دست و پایش میلرزید و با وحشت لب زد.

 

– چیشده گلین؟

 

گلین از درد لبش را گزید و خودش را خم کرده بود ، آنقدر درد داشت که بالکنت حرف می‌زد

 

– کیسه آبم… بچه…

وای خدا مردم از درد !

بچه داره میاد نریمان…

 

همین حرفش کافی بود تا نریمان دست و پایش را گم کند.

 

– چی؟ کجا؟ کجا میاد؟ چیکار کنم؟

کیسه آب چیه؟

 

گلین با حرص دست مرد را چنگ زد ، درد خودش کم نبود حالا باید این گیج بودن های نریمان را تحمل کند.

 

– برو… بدو توی اتاق خ… خواب.

دوتا کی… کیف هست … گذاشتمش اونجا… برو… بیارشون

 

وسیله های خودش و بچه اش را جمع کرده بود، یاسر هربار به شهر میرفت وسیله های ضروری شان را میخرید.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 133

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به چشمانت مومن شدم

    خلاصه رمان :     این رمان راجب یه گروه خوانندگی غیرمجازی با چند میلیون طرفدار در صفحات مجازی با رهبری حامی پرتو هستش، اون به خاطر شغل و شمایلش از دوستان و خانواده طرد شده، اکنون او در همسایگی ترنج، دختری چادری که از شیراز جهت تحصیل در دانشگاه تهران آمده قرار گرفته با عقاید و دنیایی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستی pdf از پاییز

    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌» شنیده نمی‌شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان فرار دردسر ساز
رمان فرار دردسر ساز

  دانلود رمان فرار دردسر ساز   خلاصه : در مورد دختری که پدرش اونو مجبور به ازدواج با پسر عموش میکنه و دختر داستان ما هم که تحمل شنیدن حرف زور نداره و از پسر عموشم متنفره ,فرار میکنه. اونم کی !!؟؟؟ درست شب عروسیش ! و به خونه ای پناه میاره که…   به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در وجه لعل pdf از بهار برادران

  خلاصه رمان :       لعل دوست پسر و کارش را همزمان از دست می دهد و در نقطه ای که امیدی برای پرداخت بدهی هایش ندارد پاکتی حاوی چندین چک به دستش می رسد… امیرحسین داریم بسیار خفن… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Aramesh
Aramesh
1 روز قبل

فقط اوناش که میگه کیسه اب چیه🤣😂

فاطمه
فاطمه
4 روز قبل

تو زحمت افتادی بعد یه هفته چند خط نوشتی …ماکه راضی به اذیت شدن شما نیستیم انقدر فشار روته داری خودتو از بین میبری

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x