یاسمین با تعجب خواست سرش عقب بکشد که او محکم نگهش داشت و دخترک دوباره سمت آغوشش پرت شد.
_وقتی گفتی دوستم داری نباید انقدر ازم فرار کنی یاسمین.
_خب تو نمیخوای بگی؟
ارسلان با جدیت سرش را تکان داد: نه! به حد کافی میتونی از رفتارم بفهمی نیازی به زبون آوردنش نیست.
دخترک پلک زد و وقتی ارسلان خیس شدن پلک هایش را دید، اخم درهم کشید.
_گریه نداریم یاسمین. عصبیم نکن!
دخترک محکم پلک زد تا اشک هایش را توی حدقه خفه کند. دلش نمیخواست این لحظه را خراب کند. او را با همین یکدندگی و لجاجتش دوست داشت. با همین سرمای عجیب چشمانش! تصمیمی که گرفته بود این سختی ها را هم داشت!
ارسلان بی طاقت انگشت روی لب های لرزان او کشید:
_الان وقت فلج شدن من نبود لعنتی.
یاسمین بی اراده لبخند زد و او جری تر شد. آمد خودش را جلو بکشد که درد بدی توی کمرش پیچید و صدای اخش به هوا رفت.
یاسمین با نگرانی کتفش را گرفت: وای… چیشد ارسلان؟
ارسلان محکم پلک هایش برهم فشرد و به بالشت تکیه داد. این بی تابی داشت کار دستش میداد.
_خوبی ارسلان؟ دکتر و خبر کنم؟
_نه... جم نمیخوری از اینجا!
_چرا خب؟ شاید خطرناک باشه.
ارسلان عصبی شد: گفتم بشین سر جات.
یاسمین خم شد و با نگرانی بالشت را پشت کمر او مرتب کرد:
_دیوونه ی زورگو…
ارسلان با لذت خاصی به حرکاتش خیره بود. بی تاب بود و چشمهایش این حس را فریاد میزد. حتی دخترک با شرم و خجالت سعی میکرد نگاهش را بدزدد. گرچه موفق نبود!
_یه دقیقه اروم بگیر یاسمین.
_نمیخوام حالت بده اونوقت…
ارسلان بازویش را گرفت و محکم نگهش داشت:
_من حالم خوبه. تو بشین تو بغلم بهترم میشم…
انگار کسی یک سطل رنگ سرخ را روی صورت دخترک پاشید. تمام تنش گر گرفت و تا بناگوش قرمز شد…
ارسلان نوک بینی اش را کشید: دلبری نکن یاسمین.
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 8
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
واااااییییییی خدااااااااا ارسلان جونننننننننن 😍😍نویسنده جون طولانی پارت بده دیگه توروخدااااا
بچه ها امشب پارت گذاری میشه
عرررررررررررر چرااااا باید الاااان تموم میشددددددددد😭😭💔🚶♀️🚶♀️🚶♀️😂🤣
آخه چرا انقد کمه من دلم واسه اون موقعها که هرشب ساعت ده پارت داشتیم اونم طولانی تنگ شده من عاشق این رمانم.
عررررررررررررررر عرررررررررررررر عرررررررررررررررررر قلبمممممممممممممممممممممممممم
میشه از این سایت چندتا رمان قشنگ و کامل معرفی کنید
چرا اینقد کمهههه😭
واااااییییی🥹🥹🥹🥹😂♥️
خیییییییییلی کم بودد اما
قلبم اکلیل پمپاژ کرد 🤩 🤩
گلبممم🥺
جوووون یاسی
نبینم آبخوره بگیری هااا
عشقول خودمی
عزیزدلمییی😘😘😘😘
🥰 🥰 🥰 😍
زود زود پارت بدین
وای چه کم
اووووووووووخی🥺😍😂
همین 👀
عجیجم خداااا 😍😍😂😂