هم دانشگاهی جان پارت ۷

هم دانشگاهی جان

 

ساعت پنج شده بود و باید حرکت میکردم نمیدونستم بچه ها رو بیدار کنم یا نه فقط میدونستم اگه بیخبر برم دمار از روزگارم در میارن

بنابراین با یه جیغ بنفش گفتم:

 

_ بچها من دارممممم میرممممم پاشیننننن

 

همشون چشماشون شده بود عین یه نعلبکی از ترس الفاتحه

 

یگانه: الهی نازا شی کثافت ادمو اینطوری از خواب بیدار میکنن؟

 

_ خو چیکار کنم دیگه داشتم میرفتم شما رو هم بیدار کردم‌ بیاین

 

مائده: کجا قرار گذاشته؟

 

_ کافه لندن

 

مبینا همون که مجتمع ونک پارکه؟

 

_ اره من دیدم شده بچها میاین یا برم؟

 

یگانه: ده دقیقه صبر کن آماده ایم

 

_ باشه ولی فقط ده دقیقه

 

رفتن آماده شن که شیش دقیقه طول کشید چون اهل آرایش نبودیم سریع آماده میشدیم

 

مائده: دلوین تا ما درو قفل میکنیم برو پایین ماشینتو‌ از گاراژ در بیار برو ما هم پشت به پشتت میایم

 

_ باشه پس من رفتم بچها تنهام ندارینااا!

 

مبینا: خیلیخب دیگه بروووو

 

 

به سرعت از پله ها رفتم پایین و ریموت درو‌ زدم و دزدگیر ماشینو هم همینطور

 

سوار ماشین شدم و کیفمو گذاشتم کنار دستم و حرکت کردم بچها هم رسیدن پایین و با بیست متر فاصله پشت سر من میومدن ساعت ۵:۵۵ دقیقه رسیدم خداروشکر

 

ای بابا حالا من از کجا بدونم کیه بنابراین گوشیمو ‌برداشتم و پیامش دادم:

_ سلام ببخشید آقای رادمهر من داخل کافه ام شما کجا نشستین؟

 

آرتین: سلام من رو صندلی کنار شیشه نشستم پیرهن یاسی تنمه

 

دیدمش رفتم جلوتر و سلام کردم اصلا برام آشنا نبود و نمی‌شناختمش

 

آرتین: خیلی خوش اومدین و ممنون از اینکه تشریف آوردید

 

_ خواهش میکنم من شما رو جایی ندیدم شما منو از کجا میشناسید؟

 

آرتین: من هم‌دانشگاهیتون هستم ولی مهندسی

 

_ آها من ندیده بودمتون تاحالا

 

آرتین: چی میل دارین بگم براتون بیارن؟

 

_ آب سرد ممنونم!

 

آرتین: بله حتما

 

بعدم گارسنو صدا زد و سفارشو گفت خودشم یه کاپوچینو سفارش داد

 

یه پسر قد بلند با اندام خوب که فکر هم میکنم ورزشکاره با چشمای قهوه ای روشن و پوستی سفید و لبای قلوه ای

همچین زشتم‌نبود

 

_ ببخشید آقای آرتین کارتون رو میشه بفرمایید من مشغله زیاد دارم شرمنده

 

آرتین: بله الان میگم….راستش نمیدونم چطوری بگم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۵ / ۵. شمارش آرا ۲

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان مرد قد بلند pdf از دریا دلنواز

  خلاصه رمان:         این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند… یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه … آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دنیای بعد از تو
دانلود رمان دنیای بعد از تو به صورت pdf کامل از مریم بوذری

    خلاصه رمان دنیای بعد از تو :   _سوگل …پیس  …پیس …سوگل برگشت و  نگاه غرانش رو بهم دوخت از رو نرفتم : _سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست … مثل همیشه گدا بود …خاک تو سر خرخونش …. پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اوج لذت
دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته که نباید ، اتفاقی که زندگی پروا رو زیر رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س

  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق صوری پارت 24
دانلود رمان خفقان

    خلاصه رمان:         دوروز به عروسیم مونده و باردارم عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه دست میزارم روی یه ظالم،ظالمی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز ۲.۵ / ۵. شمارش آرا ۴ تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قصاص pdf از سارگل حسینی

  خلاصه رمان :     آرامش دختر هجده ساله‌ای که مورد تعرض پسر همسایه شون قرار میگیره و از ترس مجبور به سکوت میشه و سکوتش باعث میشه هاکان بخواد دوباره کارش رو تکرار کنه اما این بار آرامش برای محافظت از خودش ناخواسته قتلی مرتکب میشه که زندگیش رو مورد تحول قرار میده…   به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
e_xiu_om
2 سال قبل

راستش نمیدونم چجوری بگم ولی من…🤭🤣

سپیده
سپیده
2 سال قبل

الان میگه
آرتین : مادر توله هام میشی
دلی : ارهههههههههههههههههه
😂😂😂
😂😂
😂

ثنا
ثنا
پاسخ به  سپیده
2 سال قبل

😂😂😂نه دیگه انقدر زود 😂😂

ثنا
ثنا
2 سال قبل

میشه پارت بعدی رو هم بزارینن زود خیلی ذوق دارم بخونم

Maede.f
Maede.f
2 سال قبل

خیلی خوب بود ، ممنون

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x