جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان شاه خشت
رمان شاه خشت

رمان شاه خشت پارت 117

      _ ماشین من نزدیک کافی‌شاپه، اجازه بدید برسونمتون.   _ نه، ممنونم، یه‌کم پیاده‌روی می‌کنم.   دست خودم نبود که دلم فرهاد را می‌خواست. سریع برگشتم.   _ ببخشید، آقای عمران؟   _ بله؟   _ شما می‌رید دفتر فرهاد؟   _ بله.   _ پس من

ادامه مطلب »
رمان دچار

رمان دچار پارت ۱۴

******   «هر چه تنگ‌تر، امن‌تر»   ساعت نه و نیم صبح است و مشغول جمع کردن ساکم و وسایل مورد نیازم هستم که آیفون به صدا درمی‌آید. تصویر عماد را روی مانیتور می‌بینم و گوشی را برداشته می‌گویم _سلام آقای شاکریان. زود اومدین من هنوز حاضر نیستم _اشکال نداره

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 58

        نوازش ها و نجواهای آرامش بخش تمنا التهاب و بی قراری ام را کاهش داد. اما هنوز هم آن حس مرگ را داشتم و تا عامر نمی آمد، تمام نمیشد.   _ بهتری؟   جوابش را با یک هوم تو گلو دادم که نفس عمیقی کشید.

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 349

            _ حورا خانم؟ جزوه‌رو کامل نوشتین؟   به دختر جوانی که بعد از‌ کلاس، کنارم ایستاد لبخندی زدم:   _ اره عزیزم…میخوایش؟   لبخندش عمق گرفت:   _ اگه بشه که عالی میشه، برم ازش پرینت بگیرم بیارم براتون!   دفترم را به سمتش

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 28

      امیر دستشو گذاشت رو شونه اش باز چرا به من چپ چپ نگاه میکرد این؟!     _ای بابا بدشانسی پشت بد شانسی البته این و من نگفتما…..     حرفشو در حالی زد که نگاهش به من بود و ترسیدم نکنه واقعا بگه من این حرفو

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان ۲۸ گرم به صورت pdf کامل از هانیه وطن خواه

    خلاصه رمان:   راحیل با خانواده عمش زندگی میکنه شوهر عمش بخاطر دزده شدن ۲۸ گرم طلا راحیل قرار بندازه زندان و راحیل مجبور میشه خونش بده اجاره و با وارد شدن شاهرخ خسروانی داستان وارد معمایی میشه که ….    

ادامه مطلب »
رمان دچار

رمان دچار پارت ۱۳

_پس چطور تویی که مادر نداشتی سرشار از مهر و عاطفه‌ای؟   نگاهم می‌کند و می‌گوید _من مادر داشتم. خانم علوی مادر منه. مطمئنم مادر خودم، البته اگه رهام نمی‌کرد، نمی‌تونست به اندازه خانم علوی بهم عشق بده _دلم می‌خواد ببینمش   متعجب نگاهم می‌کند و چشمان زیبایش که با

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 29

  واقعا راحت میشدن؟؟؟ زندگیم ۶ سال مثل یه باتلاق که هر کی میاد سمتش کشیده میشه تو همون جهنمی که نیما میگفت راضی بودم……..بودم؟؟….آره‌…..ولی بعدش…‌‌.. _باید میگفتی و پای دختر داییتو تو زندگیت باز نمیکردی _گفتم که من با عسل حرفامو زده بودم اون دخترم موقت بود _از اون

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 348

            لبخند زد:   _ خیله خب…برو به سلامت، کلاست تموم شد زنگ بزن میایم دنبالت!   بی حرف گونه‌ی نیاز را بوسیدم و به دستش سپردم، صندلی مخصوص داشت، با گیره‌ی عروسکی کمربند، مخصوص جاگیر شدن بچه که خطری تهدیدش نکند.   پیاده شدم

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 77

        این بار دیگر ستاره هم خنده اش گرفت… -بیچاره اون مردی که می خواد تو زنش بشی… اصلا موندم اونا از چی تو خوششون اومده…؟!     رستا قری به سرو گردنش داد… -اولا که خوشگلم ستاره جون… این حجم از زیبایی چشمشون رو کور کرده…!

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان انتقام در برابر اشتباه عاشقانه به صورت pdf کامل از دلارام

      خلاصه‌ی رمان:   دخترا متفاوت اند‌. یه وقتایی تصمیمایی میگیرن که پشتش کلی اتفاق براشون میوفته. گاهی یه سریاشون برای اولین بار که عاشق میشن،صبر نمیکنن تا معشوقشون قدم اولو جلو بیاد. خودشون قدم اولو یعنی خاستگاری کردنو بر میدارن. بعضی وقتا این میشه اولین اشتباه اما

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها