جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 67

        با پیچیدن بویی آشنا در مشامم هشیار شدم.     بوی اَلکل و محیط بیمارستان را در هر حالتی می‌توانستم تشخیص دهم.     به سختی چشم باز کردم. صورت نگران و مهربان شیلا مقابلم بود.     -بیدار شدی؟   -چه خبر شده؟!    

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 17

        رستا تند شد… -یعنی چی این حرفت…؟!   -یعنی اگه نمی بوسیدم اون پارسای بیشرف حرومزاده یه بلایی سرت می آورد…!!!     رستا جا خورد… -بلا سرم می آورد، مگه شهر هرته…؟!   امیریل پوزخند زد… -انگار تو باغ نیستی دخترخانوم… من دنبال اون مرتیکم

ادامه مطلب »
رمان آووکادو
رمان آووکادو

رمان آووکادو پارت 166

    امید که هیچ، خودم هم دلم نمی‌خواست وقتی اولین‌بار با خانواده‌ی شایگان بزرگ مواجه می‌شوم، ایرادی داشته باشم.   باید بهترین را انتخاب می‌کردم، حتی اگر به پای آن‌ها نمی‌رسیدم.   همان‌طور که یکی یکی لباس‌ ها را نگاه می‌کردم، ناگهان میخکوب یکی از مانکن‌ها می‌شوم!   ماکسی

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 160

      شونه‌شو بالا انداخت.   _ نمی‌دونم.   حدس می‌زدم.   _ داییت چیزی نگفت؟   _ اصلا.   یکم سمتم خم شد.   _ از وقتی جدا شدن دایی حتی یه کلمه هم ازش حرف نزد. انگار اصلا ژینوسی توی زندگیش نبوده هیچ وقت.   کاش واقعاً

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 269

            وحید به سراغم آمد، با کودکی که در میان ملحفه پیچیده شده بود، ممنونش بودم که من را لایق همچین لطفی دید. اینکه بدون دیده شدن توسط قباد کودکشان را ببینم.   موضوع خاله‌نبات را هم بازگو کردم برایش، درواقع گفتم رفیقی قدیمی که

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 169

        پس از کمی بحث و مشاجره بالاخره زور بردیا و حاج آقا به بقیه چربید و غر و لند کنان راهی خانه ی بردیا شدند.   در راهروی بیمارستان بودند که سراب به قامت خمیده ی حاج خانم زل زد.   از تمام حرف های راغب،

ادامه مطلب »
رمان رز های وحشی
رمان رز های وحشی

رمان رز های وحشی پارت 49

          و میکائیل ولش کرد و دیگر نیستاد، از اتاق پرو بیرون رفت. فقط ساقی داخل اتاق بود و نگاهش به قیافه برزخی میکائیل که خورد جرعت حرف زدن نکرد. به جایش میکائیل جلو رفت و گفت: – یزدان کو؟     – رفت پی فیلما

ادامه مطلب »
رمان فئودال
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 53

            – گفتن مکتب داره آماده میشه، آره داداش؟   نریمان به او نگاه کرد ، آبمیوه‌ی پرتقال تازه را نوشید. عادتش بود که سر میز صبحانه آبمیوه باشد.   – آره،  چرا؟   نارین لبش را روی هم فشرد، در حد خواندن و نوشتن

ادامه مطلب »
رمان دلارای
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 339

        _ غر نزن هنگامه این روزا به اندازه کافی این بچه تِر میزنه تو سرم با غرغراش داشت میخوابوندش گذاشتم رو سایلنت بیدارنشه   هنگامه با خنده ابرو بالا انداخت   _ آفرین به تو ، بابای نمونه پوشکم عوض میکنی؟   دلارای آرام غرید  

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 268

            لحظه‌ای ماندم چه بگویم، نمیدانستم وحید با وضعیت بچه‌اش و کیمیا میتوانست من را همراهی کند یا نه! محمد چه؟ میتوانست؟   _ نمیدونم خاله‌نبات، باید ببینم میشه یا نه، خدای نکرده چیز بدی که نشده؟   _ نه عزیزم خیالت راحت، اتفاقا…یه خبر

ادامه مطلب »
رمان سال بد
رمان سال بد

رمان سال بد پارت 84

        همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد … تلو تلو خوردن حسین به عقب و فریاد بلند مجتبی و دست من که بالا رفت تا دومین ضربه را هم بزنم :   – غلط کردی اسم شهابو آوردی آشغال ! غلط کردی !   برق خشم در

ادامه مطلب »
آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 66

      -اگه دوست داری ببینیش… اگه واقعاً اینو می‌خوای، یه جوری ترتیبشو میدم ولی باید حواسمون رو کاملاً جمع کنیم. عطا نباید اینجارو پیدا کنه!     و دریای معصومم برای بار هزارم نشانم داد که برخلاف سن کمش چقدر بزرگ شده و درکش نسبت به همه چیز

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان قاصدک زمستان را خبر کرد

  دانلود رمان قاصدک زمستان را خبر کرد خلاصه : باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه

ادامه مطلب »
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان عاشقم باش

  دانلود رمان عاشقم باش خلاصه: داستان دختری به نام شقایق که پس از جدایی خواهرش با همسر سابق او احسان ازدواج می کند.برخلاف عشق

ادامه مطلب »
رمان شهر بازي
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان شهر بازي

  دانلود رمان شهر بازي   خلاصه: این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن

ادامه مطلب »
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان در امتداد باران

  دانلود رمان در امتداد باران خلاصه : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه

ادامه مطلب »
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان تاوان یک روز بارانی

  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش

ادامه مطلب »
رمانهای کامل مخصوص اشتراک های ویژه

رمان اشرافی شیطون بلا

  دانلود رمان اشرافی شیطون بلا خلاصه : داستان درباره ی دختریه که خیلی شیطونه.اما خانواده ی اشرافی داره.توی خونه باید مثل اشرافیا رفتار کنه.اما

ادامه مطلب »
دسته‌ها