جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 19

  # دیاتا چشم هایش مشکی بودند چیزی به اسم سفیدی در چشمانش وجود نداشت . یک موجود کریه بود مایع مشکی رنگی از چشمانش می ریخت او را می ترساند .صورتش سوخته بود وحشتناک بود …ناخن های بلند و سیاهی داشت .آرام نزدیکش می شد …چیزی به اسم عجله

ادامه مطلب »
رمان نفوذی

رمان نفوذی پارت 6

  با نگاه هیزی که داشت گفت: -عه..تازه اومدم که نگاهی به سر تا پام انداخت و با همون نگاهش گفت: -بد مصب عجب هیکلی هم ساخته! -چشمتُ گرفته؟! با خنده پوزخندی بهش زدم و از کنارش رد شدم چند قدم زیادی ازش دور نشده بودم که با حرفی که

ادامه مطلب »
رمان پرتگاه مرتفع پارت یک
رمان

رمان پرتگاه مرتفع پارت یک

  مقدمه میگویند عشق چیز عجیبی ست اما اگر واقعی باشد .اگر واقعی باشد ارام ارام میاید بر کنارات مینشیند بدون انکه بفهمی با محبت جوانه میزند اما اگر خودت باشی وخودش باشد نه یک انسان نقاب به دست حیله گر آنگاه هیچگاه عشق واقعی شکل نمیگیردو یک عشق مقدس

ادامه مطلب »
رمان خان زاده جلد دوم پارت 11
رمان خان زاده جلد دوم

رمان خان زاده جلد دوم پارت 11

  حرفی برای زدن نداشتم اهورا با کاری که کرده بود دیگه جایی برای حرف زدن نذاشته بود. دیشب منو با این حال تنها گذاشته بود و شب و توی خونه و کنار این زن گذرونده بود. الان با خیال راحت بدون اینکه به من فکر کنه که اصلاً کجام

ادامه مطلب »
رمان سکانس عاشقانه پارت 63
رمان سکانس عاشقانه

رمان سکانس عاشقانه پارت 63

  خانوم بزرگ میگه : بفرما … حالا به خاطر این .. همینی که تو روت وایساده تو روی من وایمیستی ؟ … در ساختمون باز میشه و احند داخل میاد : چه خبره ؟ .. چی شده ؟ .. آریا بی محل به اونا سمت آیدا برمیگرده و میگه

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 18
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 18

  مهدی نگاهی عاقل اندر سفیه به صادق انداخت و نگاهی با دقت به گل های گلایل سفید کرد _ ای من گل بگیرم اون مخ فندقیت رو صادق گلایل ؟؟؟ مگه می خوای بری ختم احمق ؟ صادق منگ گفت _ گل گله دیگه ایرادش چیه ؟ مهدی دستش

ادامه مطلب »
رمان استاد خلافکار پارت 98
رمان استاد خلافکار

رمان استاد خلافکار پارت 98

  شک نداشتم امیر که بیدار بشه و من و اینجا ببینه یا فقط بشنوه خودش سر از تنم جدا میکنه بهش حق میدادم اما الان فقط و فقط جون امیر مهم بود و بس… لباس و که تنم کردم جلوی آینه به خودم نگاهی انداختم باورم نمیشد این منم

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 17
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 17

  ( دوستان ، اول از همه مرسی از اینکه این رمان رو می خونید و دوم اینکه لازم دونستم بگم که رقص سما زاییده ی ذهن بنده هست و زمین تا آسمون با رقص سماع فرق داره توصیف حرکات رقص سما در این رمان با سماع فرق می کنه

ادامه مطلب »
رمان در میان آتش و خون پارت 8
رمان در میان آتش و خون

رمان در میان آتش و خون پارت 8

  #تیئو چشمان قهوه ای ش درخشیدند. – ممنون تیئو، عاشقتم عاشقتم عاشقتم! از خنده چشمانم پر از اشک شده بود. – پس یعنی اگه قبول نمی کردم، دوستم نداشتی؟ چانه اش را جمع کرد و با ناراحتی گفت. – نه من خیلی دوست دارم، ولی خب چون قبول کردی

ادامه مطلب »
رمان آفرودیت و شیطان پارت 16
رمان آفرودیت و شیطان

رمان آفرودیت و شیطان پارت 16

  دیاتا کلافه گفت _ همین دیگه ادامه نداره چرا باید از کسی که زندگیمو به گند کشید خبر داشته باشم ؟ اشتب زدی آقای ایکس من از اوناش نیستم که با ناپدریم در ارتباط باشم . مطمئنم خوب می دونی دو بار از خونه امون به خاطر همین سگ

ادامه مطلب »
رمان تدریس عاشقانه پارت 26
رمان تدریس عاشقانه

رمان تدریس عاشقانه پارت 26

  دستم و زیر چونم زدم و بی حوصله روی کاغذ مشغول کشیدن خطوط فرضی شدم. امروز قرار بود به جای آرمان استاد جایگزین بیاد و من حتی نمی دونستم چه طور میخوام این دو ساعت مزخرف رو بگذرونم. پری وارد کلاس شد و با چشم اطراف رو گشت. با

ادامه مطلب »
رمان نفوذی پارت 5
رمان نفوذی

رمان نفوذی پارت 5

  رو به مامان با لب های اویزون گفتم: مامان خب منم حوصلم سر میره توی خونه،ولی تقصیر شبنم ..منو وسوسه میکنه که برم بیرون… هنوز جملم تموم نشده بود که شبنم از در اشپز خونه اومد داخل و معترضانه گفت: اسممو شنیدم که اسممو اورد؟ چی تقصیر شبنم؟ هانا

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها