فهمیدم ترسیدم و ادامه داد
_امروز و فرداست بیان سراغت خیلی دلم میخواد بعد از اینڪه زبون چهل متری تو قطع ڪردن دیگه چیڪار میخوای بڪنی.
باز هم همون ترس لعنتی وحشتناڪ سراغم اومد.
عوضی آمپولی بهم تزریق ڪرد ڪه حتی نمی دونم چه ڪوفتی بود و بعدشم از اتاق بیرون رفت و من موندم و یه دنیا وحشت و دلهره.
* * * * * * *
با تڪون خوردن پاهام بین گریه خندیدم و پاهام و از تخت آویزون ڪردم… ڪم مونده لیلی. ڪم مونده دختر از اینجا فرار میڪنی.
پاهام و روی زمین گذاشتم.
باورم نمیشد یڪ روز برسه ڪه تڪون خوردن تا این حد برام سخت باشه.
داشتم برای ثابت نگه داشتن پاهام تلاش میڪردم ڪه در اتاق ناگهانی باز شد.
با ترس سرم و بلند ڪردم و با دیدن چند نفر قلبم فرو ریخت.
چند تا مرد ڪه صورتشون فرقی با آدم آهنی نداشت.
به سمتم اومدن ڪه با وحشت جیغ ڪشیدم.
بدون اینڪه جیغام ڪوچڪترین اثری روشون داشته باشه منو دنبال خودشون ڪشیدن…
با تمام توان داد و فریاد میڪردم اما هیچ فایده ای نداشت.
در یه اتاق و باز ڪردن و با دیدن صحنه ی مقابلم تمام تنم یخ زد.
چند نفر با لباس جراحی دور یه تخت سفید ایستاده بودن و کنارشون ملی وسیله ی جراحی بود.
داد زدم
_ولم کن… چه بلایی میخواین سرم بیارین عوضیا؟؟؟بهت گفتم ولم کن
مثل گونی برنج انداختنم روی تخت…
چون دید دارم برای فرار دست و پا میزنم دستام و گرفتن و هر کدوم و به یه طرف تخت بستن، پاهامم همین طور…
انقدر جیغ زدم که گلوم میسوخت.
یکی شون بالاخره به حرف اومد
_نگران نباش من نمیذارم زیاد دردت بیاد.
با گریه و وحشت پرسیدم
_چی کار میخواین باهام بکنین؟
یه سرنگ و پر کرد و گفت
_فقط میخوام دندوناتو بکشم.چون یه عروسک جنسی حق گاز گرفتن نداره.
چشمام از ترس سیاهی رفت.
آمپول و که به سمت دهنم آورد تند لب هام و روی هم فشردم و صورتم و برگردوندم.
دو طرف صورتم و گرفتن و صافش کردن و یه نفر با زور لب هام و از هم جدا کرد و گفت
_اگه کمتر تقلا کنی کمتر هم درد میکشی.
تمام صورتم میلرزید.
آمپول و به سمت دندونام آورد و من با درد و وحشت چشمامو بستم.
* * * * * *
#هانا
_نمیدونم کجاست مهرداد. انگار آب شده رفته توی زمین.تلفنش خاموشه خودشم خبری ازش نیست. محاله ما رو این طوری ول کنه.
بی اعتنا گفت
_از اون آدم بی عار بعید نیست همین الانش تو کاباره ها باشه تو خودت و نگران نکن بالاخره پیداش میشه
نچی کردم
_تو یه دردسری خودش و انداخته مطمئنم. همش تلفنهای مشکوک داشت. ببینم تو دوست دخترش و میشناسی؟اسمش لیلیه!
_از کجا بشناسم؟ اون مگه یه دونه دوست دختر داشت که من بدونم؟
نفسم و فوت کردم و گفتم
_کسی و نمیشناسی اینجا تا کمکم کنه پیداش کنم؟
با سرزنش گفت
_زده به سرت هانا؟ تا دیروز نگران این بودی که پیدات نکنه حالا داری جلز و ولز میزنی تا پیداش کنی؟ولش کن بره به جهنم.
با نگرانی چنگی به موهام زدم، دلم گواهی بدی میداد و هیچ کس درکم نمیکرد.
خداحافظی مختصری از مهرداد کردم و موبایل و روی تخت انداختم.
مهرداد جدی نمیگرفت اما من حالم اصلا خوب نبود.
محال بود آرمین بخواد چند روز بی خبر ول کنه بره اون هم در حالی که اومده بود دنبال ما…
یه بلایی سرش اومده بود.
بی قرار کتم و پوشیدم و موبایلم و برداشتم.
از اتاق که بیرون زدم آیلا دست از بازی کشید و به سمتم دوید
_کجا میری مامان منم ببر!
خم شدم و صورتش و بوسیدم
_میرم یه جایی کار دارم اما زود میام باشه؟تو با خاله بازی کن!.
خداروشکر از اون بچه ها نبود که خیلی آویزون من باشه برای همین فقط قول بستنی ازم گرفت و دیگه پاپیچم نشد.
از خونه بیرون زدم. انگار جا هامون برعکس شده بود حالا من بودم که باید دربه در دنبال آرمین باشم.
🍁🍁🍁🍁
🆔 @romanman_ir
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 3.8 / 5. شمارش آرا 11
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
احیانا قصد پارت گذاری مجدد ندارید؟😒😒
وای ادمین میشه از نویسنده خبر بگیری
خبری ازش نیست فکر کنم خوابش برد. چهار روز گذشت. پس چرا پارت جدید نمیزاره
هه
مثلا نویسندتون قابل اعتماد بود که رمان آنلاینشو قبول کردین
یه ملتو معطل خودش کرده بیخاصیت
فک کنم این نفرینا تاثیرش روگذاشته😐😅
خوب اگه قرار نیست پارت بزارین بگید که ما نیایم دیگه چک کنیم
دو شبه که نویسنده پارت نمیده
اصن عالی شد😐✌
۴روزگذشت دیگه همون دوخط روهم نویسنده افتخارنداده بنویسه بزارینش؟؟؟
من از فوتبال زیاد خوشم نمیاد ولی داداشم عشق فوتبال😐
فوتبال یعنی هیجان ،اینکه تا سوتو نزنن ممکنه نتیجه عوض شه یعنی زندگی
قشنگ حس میکنم ادمین اسکلمون کرده با این پارت گذاشتنش
ای بابا چرا پارت نمیزاری
سلام دوستان رمان خون
میشه رمان های آنلاین که کامل باشه معرفی کنید
ممنون
برو سایت رمان من… پایینش پر رمانای کامله… من اسطوره و تب رو پیشنهاد میکنم بخون… عابربی سایه هم قشنگه…
خیلی ممنون از راهنماییت عزیزم
واااااااای نمیدونین چه کیفی داره با بابات بنشینی فوتبال ببینی و با هر گل بابات حرص بخوره و خودت رو ابرا باشی …
یاسی طرفدار کدوم تیمی
استقلالیم💙💙💙
تیم خارجی چی؟
طرفدار رئالی یا بارسا؟
رعال ولی من کلی خیلی فوتبال میبینیم تیم های خارجی دیگه ای هم هستن که خیلی بیشتر دوستشون دارم
برین گلاتونو بخورین بابا
هه رئال
منو بابام طرفدار استقلالیم یعنی کل خانواده بابام استقلالین خانواده مامانم با خود مامانم همه پرسپولیسین انقدر کیف میده وقتی این دو تا بازی دارن همه میان خونه ما میشه میدون جنگ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
من عاشق پرسپولیسم💖 وقتی دربی باشه ی فشاری تحمل میکنم که نگو😃
وای فک کنم هفدهم دربی باشه😟
امسالم عینه هرسال پرسپولیس هم برنده دربیه ،هم قهرمانه جام
فشار نداره که گلم
درسته ولی من رو عشقپولیس حساسم ولی اینو همه میدونن که ما قهرمان دربی ایم 😁❤💖😍
ن پرسپولیس ن استقلال!!
فقط فقط بارسا فقط فقط مسی
آقا من به یه کشفی رسیدم نود درصده کسایی که استقلالین ،طرفدار رئالنو واوناییم که پرسپولیسین ،طرفدار بارسان
خیر من از پرسپولیس خوشم نمیاد
تو از اون ده در صدیایی
بچه ها کیا دارن بازی استقلال و شهر خودرو رو میبینن ؟؟؟؟
یاسی چقدر فوتبال میبینی؟!… بشین درستو بخووون!!!… از حرفای مامانم بود!… با گوشی کی کامنت میزاری؟؟؟؟…
بابا مگه میشه بازی تیم مورد علاقه باشه و تو بشینی درس بخونی 😕😕
من فقط بازی شهر خودرو دیدم
ایقده دلم برا کریم سوخت که نگو ،موند گیره عربا
بچه هااا اینجا کی حبیب گوش میده؟؟… منکه خییییلی دوسش دارررم…. مخصوصا آهنگ خرچنگای مردابش محشره…
اهنگ خرچنگای مرداب متن خیلی قشنگی داره ولی من باز خوانیش که ثمین و بهین بلوری خوندن رو گوش میدم.
افرین… منم متنشو خعلی دوس دارم…
به به… ادمین کدبانو برامون قیسی مورابا گذاشته… دمت گررررم….
سلام
بچه ها نویسنده رو بستین به توپ!!!!
ایرادی نداره به نظر من
ی مقداری خشونت و ترس برای این دختره خیره سر لیلی لازمه
والا من نویسنده نیستم ولی خب احساس میکنم خیلی بد پیش نمیره،درسته یکم بیخود داره طولش میده
یکمی حضور میلاد و رها کردن خانوادش به خاطر هانا و ی خورده کارهای مهرداد رو اعصاب هستن
ولی خب نظر همنون محترمه
ادمین م چرا پارت گزاری استاد خلافکار اینطوری شده؟؟؟؟پارت جدید کی میاد؟؟؟من یکی که خیلی منتظرم…
برای بار هزارم سه روز در میون
نفس عمیق برادر 😂
این خانوم /اقای رحمانی منو یاد یکی از دبیرام میندازی😂😂
منم دقیقا یه دبیر دارم رحمانیه
دبیر جامعه شناسیمونه
اها
ن بابا ستایش مال من دبیر پارسالم بود
یک ادم سیریشییییی بود😂
داداش ادمینم چرا ی کم بد اخلاق شدی؟ نبینمت غمگین باشی. هرکی ناراحتت کرده بگو تا اوفش کنم
نه بابا بداخلا نشدم فقط سرم شلوغه چن روزه
روزای تعطیل سرت شلوغه همیشه..
اقا یا خانوم رحمانی شما میشه اصل بدید ؟؟؟؟؟
سلام جانت
چطوری ؟؟؟
اوک .آزاده جان …فک کنم سه بار کامنت گذاشتم😐
اوک.آزاده جات☺
ای جااااااان
نه کیه اینی که میگی ستایش؟!؟…
یه نفره که دوربین مخفی هاش خیلییییییییییی باحاله ادم میخنده کلی
تو یوتیوب هم سرچ کنید میاد
بچه ها شما کلیپ های /پویانnr/رو میبینید؟؟؟
اگه نه کهحتما ببینید من عاااااااااااااااااششششششششششششق امیرم میمیرم براش
کلیپ های میلاد خواه و محمد امین کریم پور بهتره
میلاد یخورده بی ادبه ولی محمد امین خوبه یه بارم شبکه یک دعوتش کرده بود
البته من فیلمای کامیارو از همه بیشتر دوس دارم
نیوشاااا فیلم جدید چی دیدی؟!؟!.. من دلو دیروز دیدم بد نبود… سریاله… پنج قدم فاصله عااالیه…
نه اتفاقا من دو قسمت از دلو دیدم دیگه ندیدم
کلن فیلمای منوچهر هادی فازش عیونیو شاهونش . یکی خیلی عاشقه ،یکی خیلی فارغ
من سرخپوستو دیدم به نظرم قشنگ بود .اگه ندیدی ببین
سرخپوستو ندیدم… شبی که ماه کامل شدو رحمان ۱۴۰۰ و ژن خوک و هزارپا بهترین فیلمای ایرانین که دیدم… متری شیشو نیمم بد نبود… سرو زیر آب چرت بود…
وای من که عاشق متری سیشو نیمم
بازی نوید محمد زاده که عالیه