رمان دونی

 

 

 

 

 

 

شوکه بودم و حتی نمیدانستم شنیده‌هایم درست است یا توهم!

ضربان قلبم بالا رفته بود، قدرت هیچ‌کاری را نداشتم و…

 

_ دارم میگم مجبور شدم، الان زمان خریدم دیگه، اینجوری فکر میکنن بچه‌ی قباده، منم یه جوری فرار میکنم قبل دنیا اومدنش…وگرنه قباد بفهمه بیچاره‌م!

 

قدمی به عقب برداشتم، او به قباد خیانت کرده یود، یا قبل از زن قباد شدنش حامله شده بود؟

اصلا، مگر دستمال خونی نگرفتند…

پس یعنی خیانت کرده بود؟ خیانتی که به آن سرعت حامله شود…چرا قابل درک نبود برایم؟

 

_ میگی چیکار کنم عشقم؟ به حورا حسودیم میشد اونقدر خوب هواشو داره، یکم بهتون زدن به حورا و پشتش بد گفتن پیش خاله‌م که بد نمیشد، میشد؟ حالا خودم جای اینکه مامانم بفهمه باکره نیستم و پرتم کنه بیرون، شدم زن قباد، حورا هم بره بدرک…

 

خشم و حرص در تمام تنم پیچیده بود، نمیدانستم به اتاق برگردم یا بیشتر گوش دهم؟

موبایلم…موبایلم کجا بود؟ چرا من صدایش را ضبط نمیکردم؟ چرا مدرک نمیخواستم؟

 

به خودم امدم، به اتاق دویدم اما بی حواس صدای برخورد در با دیوار، انگار به گوشش رسیده باشد، خراب کردم!

 

نفس نفس زنان در را بستم، او هم ساکت شده بود، این یعنی فهمیده یکی هنوز خانه باشد!

چه میکردم؟ رو در رو میشدم؟ وانمود میکردم خبر ندارم؟

 

موبایلم را سریع با دستان لرزانم از روی پاتختی برداشتم، دستانم میلرزید و نمیدانستم باید چه کار کنم که در اتاق باز شد، شوکه به عقب برگشتم که لاله با چشمان گشاد و نمایشی گفت:

 

_ حوراجون خونه‌ای؟ صدا در بود؟ ترسیدم فکر کردم دزد اومده!

 

دزد خودتی، عوضی!

خوشبختی‌ام را دزدیدی، زندگی‌ام را دزدیدی، نابودم کردی و حالا پشت سرم میخندی، پشت سرم از خیانتت برای بقیه تعریف میکنی!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 286

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آوای جنون pdf از نیلوفر رستمی

  خلاصه رمان :       سرگرد اهورا پناهی، مأموری بسیار سرسخت و حرفه‌ای از رسته‌ی اطلاعات، به طور اتفاقی توسط پسرخاله‌اش درگیر پرونده‌ی قتلی می‌شود. او که در این راه اهداف شخصی و انتقام بیست ساله‌اش را هم دنبال می‌کند، به دنبال تحقیقات در رابطه با پرونده، شخص چهارم را پیدا می‌کند و در مسیر قصاص کردن او،

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد اول

    خلاصه رمان :     یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عنکبوت

    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی می‌شوند برای باز کردن معماهای به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
رمان رویای قاصدک

  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اغیار pdf از هانی

  خلاصه رمان :     نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع دریا

    خلاصه رمان:     من دنیزم اتفاقات زیادی و پشت سر گذاشتم برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم همه چیز می تونست آروم باشه… مثل دریا… اما زندگیم طوفانی شد…بازم مثل دریا سرنوشتم هم معنی اسممه مجبورم برای شروع دوباره…یکی از بیمارارو نجات بدم… روانشو درمان کنم بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میشا
میشا
7 ماه قبل

وایی خدا عرر یعنی میخام بدونم حورا چجو میخاد ثابت کنه ولی نویسنده ناموصن یکم پارتات طولانی کن خوب پارت میزاریااا اما کوتاهن /:

بهار
بهار
7 ماه قبل

حورا نفهم قبل از اینکه بخاد شوکه بشه باید صدای عنتر خانومو ضبط میکرد

آدم ساده
آدم ساده
7 ماه قبل

من میخوام اشتراک بگیرم میزنه این آدرس ایمیل قبلا ثبت نام کرده
نمیتونم

سارا
سارا
پاسخ به  آدم ساده
7 ماه قبل

من انقدراین مشکل پیش اومد بیخیال اشتراک شدم خودشونو مسخره کردن خسیسابااین اشتراکشون

زلال
زلال
7 ماه قبل

میترسم لو بده شنیده لاله خودشو از پله پرت کنه بچه بمیره بندازه گردن حورا واییییی بمیری حورا که همه چیرو خراب میکنی

بهار
بهار
7 ماه قبل

یه پالت دیگه بده تولو خدا

شیما
شیما
7 ماه قبل

من نمی خوام بقیه ش رو بخونم شاید دختره بدبخت رو کشت می ترسم
و اینکه قبلا یکی گفته بود اینجوری نمی مونه بچه ماله قباد نیس لاله خیانت کرده لاله فرار می کنه

marym
marym
7 ماه قبل

اونجایی که لاله گفت الان زمان خریدم یعنی چی؟
متوجه نشدم منظورشو

نمیدانم
نمیدانم
7 ماه قبل

😐 😐 😐
نمیدونم چرا عصبیم و به هم ریختم

روا
روا
7 ماه قبل

وایییی خدا یه بار که حورا عاقل شد رفت دنبال گوشیش هم باید اینطوری میشد ولی الحق لاله ج ….ده است اصلا حالم ازش بهم میخوره چندش

آنی‌ام .
آنی‌ام .
7 ماه قبل

چقدر منفوره شخصیت لاله و چقدر من دیدم به چشم همچین آدمایی رو تو واقعیت .

سارا
سارا
پاسخ به  آنی‌ام .
7 ماه قبل

دقیقا”تووواقعیت کم نیستن اینجورآدمای منفورکه حتی اسمشونم حال ادموبدمیکنه چه رسدبه خودشون

رهگذر
رهگذر
7 ماه قبل

نمیشه یه پارت دیگه هم بخاطر دل من بذاری؟

رهگذر
رهگذر
7 ماه قبل

اووفف خدا این حورا هم که نمیتونه یکاری رو درست لنجام بده

دسته‌ها
16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x